مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
خودگروی اخلاقی
حوزه های تخصصی:
علم اقتصاد در حالی در قرن هجدهم متولد شد که بستر خاصی از طبیعت گرایی، انسان گرایی، دئیسم و نیز زدودن آثار متافیزیکی و کلامی از فلسفه فراهم شده بود. این دانش گرچه در یک بستر اخلاقی شکل گرفت و رشد کرد، ولی ارزش های اخلاقی به تدریج از آن زدوده شد. در سیر تحول اندیشه های اقتصادی ،اقتصاددانان کلاسیک به خصوص آدام اسمیت تحت تاثیر نظریات فلاسفه اخلاق از جمله هابز و دیوید هیوم، نظریات خود را بر پایه خودگروی بنیان نهادند. اسمیت اصطلاح ""دست نامرئی"" را با توجه به این مفهوم مطرح ساخت و آن را به عنوان یکی از مهم ترین مکانیزم های اقتصادی مطرح کرد. بر این اساس ادعا شد که پیگیری نفع شخصی با کمک دستی نامرئی منافع جامعه را نیز تامین میکند. فرضیه اساسی این مقاله که با روشی تحلیلی عقلی بررسی شده آن است که اقتصاد دانان نئوکلاسیک با پذیرش ایده خودگروی لذت گرایانه آن را وارد مدل های اقتصادی کردند. در این فرمول بندی، علم اقتصاد متعارف نئوکلاسیکی خودگروی لذت گرایانه را به مثابه قانونی حتمی همانند قانون جاذبه در فیزیک نیوتنی قلمداد کرده و رفتار اقتصادی را نه تنها به عنوان تلاشی برای حداکثر کردن لذت تفسیر میکند، بلکه رفتار غیر خودخواهانه را غیر عقلایی قلمداد مینماید.
خوددوستی و مقایسه آن با خودگروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه غایت به مثابه قرینه ای بر خودگروی روان شناختی در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
225 - 243
حوزه های تخصصی:
از خودگروی روان شناختی تقریرهای گوناگونی ارائه شده و در هر یک از آن ها بر ویژگی خاصی تأکید شده است؛ در تقریر آین بر بازگشت «هدف و منفعت به فاعل فعل»، در تقریر پویمن بر «بازگشت رضایت به فاعل فعل»، در تقریر ریچلز بر عنصر «خودخواهی» و در تقریر هولمز بر «انگیزه» و «حب ذات» تصریح و تأکید شده است. عناصر یادشده به ظاهر در فلسفه ملاصدرا حضور دارند؛ چنان که ملاصدرا در نظریه غایت از «حب ذات» و « ارجاع همه غایات به فاعل» سخن می گوید.پرسش پایه این جُستار عبارت است از این که آیا «ارجاع همه غایات به فاعل» و «حب ذات» در فلسفه ملاصدرا مؤید و قرینه ای بر خودگروی روان شناختی است؟ یافتهاین پژوهش به این قرار است که با واکاوی دقیق «غایت» به طور عام و «انگیزه» به طور خاص، «خودخواهی»، و «فضیلت» می توان گفت که فلسفه صدرایی مؤید نظریه خودگروی روان شناختی نیست. گفتنی است که این پژوهش مسبوق به پیشینه ای نیست.
خودگروی اخلاقی؛ نگاهی قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرضه نظریات رایج در فلسفه اخلاق بر قرآن و حدیث به عنوان منابع اصلی تفکر اسلامی و سنجش این نظریات با مبانی و مفاهیم این منابع، در عین صعوبت می تواند تا حدی برای ترسیم نظریه اخلاقی اسلام راهگشا باشد. در این مقاله، نظریه خودگروی اخلاقی به مثابه یکی از نظریات مطرح در حوزه اخلاق هنجاری، با عرضه بر قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. به نظر می رسد بیشتر آیات قرآن در حوزه اخلاق، ظاهری خودگروانه داشته، انسان را به سوی پی جویی منفعت اخروی خویش نظیر رسیدن به بهشت، رضوان الهی، فلاح و... ترغیب می کند. اما همچنان آیات دیگری را می توان یافت که در برابر خودگروی اخلاقی قرار دارند و این نشان دهنده آن است که نظریه اخلاقی اسلام با استناد به آیات قرآن کریم تنها در خودگروی خلاصه نمی شود و تبیین اینکه نظریه اخلاقی اسلام دارای چه ویژگی هایی است، نیازمند داشتن نگاهی جامع به آیات قرآن کریم و دیگر منابع است.
خودگروی با رویکرد خودارزشمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
143-156
حوزه های تخصصی:
در مباحث فلسفه اخلاق یکی از نظریاتی که گرچه محبوبیت عام ندارد ولی از سوی افرادی چون خانم «اَین رند» مورد دفاع قرار گرفته، نظریه خودگروی اخلاقی است. نگارنده در مقاله حاضر درصدد طرح این دیدگاه، و سپس تفسیر خودگروی اخلاقی با رویکرد خودارزشمندی می باشد که البته در این صورت خودگروی از شکل متداولش که محرک انسان خودخواهی باشد، فاصله گرفته و به سوی توجه به خویشتن و عنایت به نفس در جهت ارزشمندی و فعلیت کرامت ذاتی انسان سوق پیدا می کند. درواقع گرایش به خود در قالب سه وظیفه: نسبت به خدا، خود و دیگران مراحل تکاملی خود را طی می کند.
مبانی اخلاق اجتماعی در معنویت گرایی جدید و چالش های آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
123 - 149
حوزه های تخصصی:
معنویت جدید مدافع کسب هنجاری، معنوی و اخلاقی از درون است و خود را در مخالفت با نهاد های رسمی دینداری تعریف می کند. با توجه به این رویکرد درون گروانه، ممکن است معنویت گراییِ جدید نوعی انزواطلبی معنوی به حساب آید، اما می توان نشان داد که معنویت گرایانِ جدید در امور اجتماعی مشارکت فعّال دارند و خود را در همدلی، همدردی و همیاری اجتماعی پیش گام می دانند. در این مقاله بر آنیم تا مبانی ارزش شناختی و مُدل نظری ارتباطات اجتماعی در معنویت گرایان جدید را بررسی کرده و نشان دهیم که فعالیت ها ی نوع دوستانه این جریان، برای اخلاقی خوانده شدن، با چه چالش هایی روبه روست. در این مقاله با برشمردن و تحلیل چالش های موجود بر سر اخلاقی خواندن تعاملات اجتماعی در معنویت گرایی جدید - با تأکید بر نسبی گرایی و خودگروی اخلاقی - در صدد بوده ایم تا زمینه پاسخ به این پرسش را فراهم آوریم که آیا فعالیت ها ی خیرخواهانه معنویت گرایان جدید را می توان به مثابه امری اخلاقی نگریست و آیا معنویت گرایی جدید می تواند در گسترش اخلاق اجتماعی نقش ایفا کند؟