مطالب مرتبط با کلیدواژه

علم اقتصاد متعارف


۱.

علم اقتصاد متعارف و خودگروی لذت گرایانه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیگرگرایی لذت گرایی علم اقتصاد متعارف خودگروی روانشناختی خودگروی اخلاقی پیروی از نفع شخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲۹ تعداد دانلود : ۷۳۰
علم اقتصاد در حالی در قرن هجدهم متولد شد که بستر خاصی از طبیعت گرایی، انسان گرایی، دئیسم و نیز زدودن آثار متافیزیکی و کلامی از فلسفه فراهم شده بود. این دانش گرچه در یک بستر اخلاقی شکل گرفت و رشد کرد، ولی ارزش های اخلاقی به تدریج از آن زدوده شد. در سیر تحول اندیشه های اقتصادی ،اقتصاددانان کلاسیک به خصوص آدام اسمیت تحت تاثیر نظریات فلاسفه اخلاق از جمله هابز و دیوید هیوم، نظریات خود را بر پایه خودگروی بنیان نهادند. اسمیت اصطلاح ""دست نامرئی"" را با توجه به این مفهوم مطرح ساخت و آن را به عنوان یکی از مهم ترین مکانیزم های اقتصادی مطرح کرد. بر این اساس ادعا شد که پیگیری نفع شخصی با کمک دستی نامرئی منافع جامعه را نیز تامین میکند. فرضیه اساسی این مقاله که با روشی تحلیلی عقلی بررسی شده آن است که اقتصاد دانان نئوکلاسیک با پذیرش ایده خودگروی لذت گرایانه آن را وارد مدل های اقتصادی کردند. در این فرمول بندی، علم اقتصاد متعارف نئوکلاسیکی خودگروی لذت گرایانه را به مثابه قانونی حتمی همانند قانون جاذبه در فیزیک نیوتنی قلمداد کرده و رفتار اقتصادی را نه تنها به عنوان تلاشی برای حداکثر کردن لذت تفسیر میکند، بلکه رفتار غیر خودخواهانه را غیر عقلایی قلمداد مینماید.
۲.

بررسی روش شناسی بنیادین و کاربردی علم اقتصاد اسلامی در مقایسه با نام گرایی روش شناختی اقتصاد متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی روش بنیادین و کاربردی علم اقتصاد متعارف علم اقتصاد اسلامی نام گرایی حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۶۰۱
این مقاله به بررسی نام گرایی معرفت شناختی و آثار آن در علم اقتصاد متعارف می پردازد. نام گرایی تأثیراتی بر روش کاربردی علم اقتصاد دارد که تفکر فرضیه ای و فردگرایی روش شناختی از جمله آنهاست. این روش کاربردی موجب آثاری مانند شکل گیری نظریه جامعه مدنی، تغییر معنای عدالت توزیعی و نظریه مطلوبیت و تمرکز بر اقتصاد خرد در تحلیل ها گشته است. در مقابل، حکمت عملی اقتصاد اسلامی می تواند با بهره بردن از روش بنیادین حکمای اسلامی، به روش کاربردی متناسب با خود دست یابد. حکمت اسلامی به ویژه حکمت متعالیه با نقد نام گرایی، کلیات را دارای صدق و حکایت از خارج می داند. روش کاربردی اقتصاد اسلامی بر اساس هستی شناسی موضوعات شکل می گیرد و در هر موضوع تابع نوع هستی آن موضوع است. بنابراین تنها در موضوعات مادی که قابلیت تجربه دارد، از روش تجربی و قیاس استثنایی استفاده می کند و دیگر روش ها در موضوعات دیگر کاربرد دارد. از سوی دیگر ادله نقلی در روش کابردی اقتصاد اسلامی دارای جایگاه ویژه ای است. این روش کاربردی آثاری در پی دارد که شناخت جوهر انسان و ارتباط آن با کنش اقتصادی از جمله آنهاست. این نوشته با روش کتابخانه ای و تحلیلی انتقادی نام گرایی و آثار آن را در اقتصاد متعارف بررسی نمود، روش کاربردی جایگزین مناسب را برای حکمت عملی اقتصاد اسلامی پیشنهاد می دهد.