۱.
هدف این مقاله بررسی جایگاه عمل زیبایی در فرایند هویت یابی نوجوانان دخترگروه سنی 15-13ساله در شهرقدس است.گرایش به انجام اعمال مرتبط با زیبایی بدن یا بدل شدن آن به یکی از اصلی ترین مسائل نوجوانان دختر در شهر قدس (یک ناحیه شهری در حاشیه تهران) نیازمند توجه خاصی است؛ چراکه این شهر به دلیل واقع شدن در مراکز صنعتی پس از تهران دارای بیشترین نرخ مهاجرپذیری و میزبان قومیت های مختلفی که ازنظر اقتصادی طبقه کارگر محسوب می شوند، بوده است. درمبانی نظری برای فهم موضوع هویت و نسبت آن با عمل زیبایی بدن از دیدگاه های آنتونی گیدنز، برایان ترنر، مری داگلاس، پیر بوردیو و بودریار الهام گرفته ایم. با توجه به ماهیت پژوهش در این پژوهش از رویکرد کیفی و پدیدارشناسی و نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و با چهارده نفر از دختران نوجوان در شهرقدس مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. روش تحلیل داده ها به صورت مضمونی (تماتیک) می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که این همان شدن با سلبریتی ها، اجتماعی شدن زیبایی فردی، ادراک زیبایی، جذابیت بدن و چهره، اقتدارخواهی، شکاف ارزشی با عرف ها و زیبایی پذیرشدن هویت به عنوان عمده ترین مراجع هویت در زمان حاضر، زیبایی را به عنوان یک مسئله هویتی برای نوجوانان دختر رقم زده است. از دیدگاه دختران، انجام کارهای زیبایی در جامعه امروزی امری لازم و ضروری است. بدن به عنوان مامنی است که هویت نوجوانان را بازتاب می دهد. به سخن دیگر، نوجوانان مورد مطالعه در این تحقیق خواستار کسب نشانه های هویتی هستند که بتوانند با استفاده از آن ها در دنیای امروز تصویر مطلوب و مورد پسند از خود را در جامعه ارائه دهند، این هدف ازنظر آن ها ازطریق عمل زیبایی قابل تأمین است.
۲.
در این مطالعه، به منظور بررسی فراوانی حضور کودکان در پیام های بازرگانی، ویژگیی های ظاهری کودکان، ساختار خانواده هایی که کودکان در آن حضور دارند و مضمونی که حضور کودک در آن پیام به همراه دارد، کل پیام های بازرگانی پخش شده از سیما در ماه های مهر و آبان مشاهده شده است. معانی تلویحی و ضمنی تبلیغات مشاهده شده را می توان این موارد دانست: کودکان معنابخش خانواده هستند و خانواده بدون حضور کودک بی معناست، همچنین شادی آور و گرمابخش زندگی اند. بچه ها بیش از آنکه با همسالان خود ارتباط داشته باشند با والدین، به ویژه مادرانشان در ارتباط اند و به ندرت خارج از بستر خانواده به تصویر کشیده شده اند. کودکان بیشتر تنها بازی می کنند و این نکته به نوعی بیانگر تک فرزندی خانواده ها نیز می تواند باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هیچ محدودیتی به لحاظ تکرار در تبلیغات کودک و مدت زمان پخش تبلیغات در توصیه های سازمان وجود ندارد و مدت زمان پخش تبلیغات، بیش از آنکه تابعی از حقوق مخاطب باشد، تابع مسائل مالی و هزینه های هنگفت تبلیغات است. همچنین، در محدودیت های کیفی پخش تبلیغات که حجم بیشتری را به خود اختصاص داده است، مصادیقی وجود دارد که نشان می دهد توصیه های مطرح شده اجرا و دنبال نمی شود. همچنین، به لحاظ تیپ شناسی محصولات، بیشتر تبلیغات به جای کارکرد آموزش و خدمت عمومی، کارکردهای مصرفی دارند و در دورترین نقطه تحلیل شناختی مخاطب قرار دارد. به همین دلیل، آنچه در تبلیغات اهمیت دارد، تکنیک های اقناعی به منظور تأثیر در رفتار مخاطب است و جنبه های حقوق مصرف کننده و عقلانی در تبلیغات، کمتر در تبلیغات دیده می شود. در مجموع به نظر می رسد، نظارت و ارزیابی دقیقی نسبت به ساخت تبلیغات و پخش آن در رسانه ملّی وجود ندارد.
۳.
هدف این مقاله تحلیل نحوه برساخت ابرقهرمانان زن در دو انیمیشن محبوب کودکان ایرانی بوده است. امروزه انیمیشن ها یکی از مهمترین رسانه های مصرفی کودکان هستند. انیمیشن ها نقش مهمی در انتقال ارزش های فرهنگی و هنجارهای اجتماعی دارند و شخصیت های اصلی انیمیشن ها برای بسیاری از کودکان به عنوان یک الگو عمل می کنند. یک موضوع چالش برانگیز این است که امروزه بخش عمده انیمیشن هایی که کودکان تماشا می کنند، غیرایرانی هستند و شخصیت های اصلی و ابرقهرمان های بازنمایی شده در آن ها به عنوان الگوی فرهنگی و اخلاقی برای کودکان ایفای نقش می کنند. طی سال های اخیر، ابرقهرمان های زن نیز در برخی انیمیشن ها معرفی شده اند که به طور خاص می توانند از سوی دختران تقلید شوند. بر همین اساس، در این مقاله دو انیمیشن محبوب «دختر کفشدوزکی» و «یخ زده» از منظر ویژگی های شخصیت ابرقهرمان تحلیل شده اند. در این مقاله تحلیل متن این آثار به کمک روش تحلیل مضمون انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بازنمایی ابرقهرمانان زن در انیمیشن های محبوب کودکان ایرانی، با ترکیبی از عناصر سنتی و مدرن همراه است. از یک سو، تأکید بر ویژگی هایی چون شجاعت، ماجراجویی و استقلال می تواند الگوهای مثبتی برای مخاطبان فراهم کند. ازسوی دیگر، حضور عناصر کلیشه ای مانند زیبایی ظاهری، رقابت های عاشقانه و روابط پیچیده، به ویژه برای دختران کودک ایرانی چالش برانگیز است. بنابراین، با توجه به نقش تعیین کننده انیمیشن ها در هویت یابی کودکان، سیاستگذاری و سرمایه گذاری گسترده در صنعت انیمیشن و معرفی الگوهای بومی با ملاحظه ارزش های فرهنگ ایرانی-اسلامی الزامی است.
۴.
مساجد به عنوان مکان هایی معناساز از دیرباز نقش عمده ای در فرهنگ اجتماعی داشته اند. نقشی که لااقل بخشی از آن را از طریق هویت بخشی به حاضرین در فضای مسجد اعطا می کردند و بدین ترتیب اهالی مسجد، از هویت اجتماعی ویژه ای (همچون هویت دینی یا هویت فرهنگی خاص) و نیز هویت فردی و معنوی برخوردار می شدند. اینک با توجه به اقتضائات جامعه کنونی، هدف «احیای نقش مساجد در هویت بخشی» و خصوصا شکل دهی هویت به نسل نوجوان مطالعاتی را از دریچه روان شناسی محیطی می طلبد و نوشتار حاضر کوشیده است تا مساله هویت یابی نوجوان را از منظر «دلبستگی به فضای مسجد» بنگرد و طی مطالعه ای کتابخانه ای و به روش تحلیلی نشان دهد هر یک از مولفه های دلبستگی ساز برای نوجوان نسبت به فضای مسجد، با بعدی از ابعاد هویتی او در ارتباط بوده و آن را سامان خواهد داد. بدین ترتیب از میان پنج مولفه تاثیرگذار در ایجاد دلبستگی به مسجد، چهار مولفه متناظر با شکل گیری هویت نوجوان است که عبارتند از: مولفه کالبدی مسجد با هویت فردی نوجوان، مولفه حس معنوی با هویت معنوی، مولفه تعاملی با هویت اجتماعی و مولفه عملکردی با هویت فردی و اجتماعی نوجوان.
۵.
هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیر سرمایه اجتماعی خانواده بر میزان گرایش نوجوانان به حضور در مسجد و مشارکت دینی است. چهارچوب نظری تحقیق در زمینه سرمایه اجتماعی خانواده به طور خاص بر مبنای نظریه کلمن و در زمینه مشارکت دینی بر مبنای نظریات دورکیم است. جامعه آماری مشتمل بر نوجوانان پسر منطقه هجده و براساس آمار 385 نفر در رده سنی دوازده تا هجده سال در نظر گرفته شده است که با استفاده از نمونه گیری غیر احتمالی انتخاب شدند. روش این تحقیق کمی بوده و داده های آن ازطریق انجام یک پیمایش گردآوری شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه حاوی سیزده سؤال 5 گزینه ای (که روایی و پایایی آن از روش اعتبار صوری، تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت) استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر مبنای نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره، سرمایه اجتماعی خانواده بر میزان گرایش نوجوانان به حضور در مسجد مؤثر بوده و متغیر سرمایه اجتماعی خانواده مهم ترین عامل تعیین کننده مشارکت دینی نوجوانان در این نهاد اجتماعی است.
۶.
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و مهارت های ارتباطی بر رضایت از زندگی و امیدواری نوجوانان ساکن مراکز نگهداری تحت پوشش اداره بهزیستی شهر سقز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی (شبه آزمایشی) و طرح آن پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست تحت پوشش اداره بهزیستی شهر سقز در مجموع 464 نفر بوده اند. با توجه به آزمایشی بودن پژوهش تعداد 22 نفر برای طرح تحقیقی در نظر گرفته شد. ابزارهای پژوهش شامل آموزش ذهن آگاهی (کابات زین)، برنامه آموزش مهارت های ارتباطی (برزگر بفرویی)، پرسشنامه کیفیت زندگی (وارو شربون) و پرسشنامه امیدواری (اسنایدر) بود. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از نمونه ها هم از آمار توصیفی و هم از روش های آمار استنباطی استفاده شده است؛ همچنین در این تحقیق با توجه هدف اصلی پژوهش که بررسی میزان اثربخشی متغیرهای تحقیق است، برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون لوین و کلموگروف- اسمیرنف و برای بررسی فرضیه های تحقیق از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. در بحث و نتیجه گیری و همچنین تبیین نتایج پژوهش می توان بیان داشت که آموزش تلفیقی ذهن آگاهی و آموزش مهارت های ارتباطی بر رضایت از زندگی و امیدواری نوجوانان تحت پوشش اداره بهزیستی شهر سقز تأثیر دارد.