پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره 12 بهار 1403 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهری و تمرکز فزاینده آن در مناطق کلان شهری، از بارزترین تحولات سکونتگاه های ایران معاصر است. پویش های فضایی - زمانی جمعیت، منجر به تغییرات پیچیده ای بر الگوهای پوشش زمین شده است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل تحولات فضایی - زمانی جمعیت شهری و الگوهای پوشش زمین ناشی از آن در چند دهه اخیر در منطقه کلان شهری اصفهان صورت گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از تحلیل داده های سرشماری و آمار بلوک های شهری همچنین روش طبقه بندی تصاویر ماهواره لندست انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در طی دهه های اخیر افزایش مطلق جمعیت شهری از محدوده 35 کیلومتری به محدوده 25 کیلومتری شهر اصفهان رسیده است. همچنین نتایج نشان می دهد که پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری در منطقه کلان شهری اصفهان در مرحله تمرکزگرایی و توسعه گسترده قرار دارد. متناسب با پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری، الگوی تغییرات پوشش زمین نیز دستخوش تحولات گسترده ای شده است و مهم ترین الگوی رشد شهری ناشی از تحولات جمعیتی در منطقه کلان شهری اصفهان حاکی از آن است که الگوی نیمه متمرکز این منطقه در دهه 1360 به سمت الگویی متمرکز و فشرده در دهه 1390 سوق پیداکرده است.
تدوین چارچوبی برای شناسایی مسائل بغرنج در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، مسائل نوین حوزه شهرسازی به دلیل پیچیدگی، عدم قطعیت و هنجارمندی، بغرنج تلقی می شوند. این در حالی است که علی رغم معرفی مفهوم مسئله بغرنج در معنای عام در طول 5 دهه گذشته، شناسایی مسائل شهری بغرنج و نحوه مواجهه با آن، در میان نظریه پردازان برنامه ریزی شهری همچنان موضوعی در کانون توجه و نیازمند مطالعه است. ازاین رو، هدف از مقاله حاضر، تدوین چارچوبی برای شناسایی مسائل بغرنج در برنامه ریزی شهری است. روش شناسی مطالعه، تحلیل تبارشناسانه است که پدیده ها را در تطور تاریخی خود بررسی کرده و جایگاه انتقادی مناسبی را برای فهم شرایط کنونی آن ها، پدید می آورد. این چنین، مفهوم مسئله شهری بغرنج در پنج مرحله شامل شناسایی، سوابق شکل گیری، کشف گفتمان ها، تحلیل گسست و نقد حال، مورد تحلیل تبارشناسی قرارگرفته است. بر اساس چارچوب پیشنهادی، مسائل شهری بغرنج در دو دسته کلی مشخصه های مسئله محور و مشخصه های راه حل محور، قابل شناسایی هستند که متعاقباً ویژگی هایی را چون نامعینی در تعریف و پیکربندی، منحصربه فردی، ارتباط متقابل و تنگاتنگ، عدم امکان تعریف راه حل قطعی، پایان ناپذیری فرآیند مواجهه و عواقب گسترده و اجتناب ناپذیر مواجهه، در برمی گیرند. درعین حال، نبود حاکمیت و متولی اصلی در مواجهه، فرصت محدود برای مواجهه و تشدید به واسطه مواجهه شوندگان، ظهور مسئله شهری فوق بغرنج را به دنبال دارد. چارچوب ارائه شده برای شناسایی مسائل بغرنج در شهرسازی، زمینه ساز تحلیل دقیق تر و متعاقباً تعریف کارآمدتر چگونگی مواجهه با آن ها برای برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری است که به علاوه، نیازمند کاربست و مداقه در پژوهش های مرتبط موضوعی و موردی آتی خواهد بود
تبیین مؤلفه های طراحی مجتمع های مسکونی مبتنی بر پاسخ به نیاز خودشکوفایی، مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی مبعث، جنت، مدرس، بوعلی و دراک در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصری که جوامع به سمت ماشینی شدن پیش می رود و ابعاد روانی انسان بیش ازپیش نادیده گرفته شده است؛ خودشکوفایی را می توان به عنوان راه حلی برای آسیب های ناشی از این امر مطرح نمود. این انگیزش برای فرد بهزیستی ذهنی و سلامت روان را به همراه می آورد. به نظر می رسد در راستای تحقق خودشکوفایی می توان از قابلیت های محیطی بهره برد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارائه مؤلفه های طراحی تأثیرگذار بر پاسخ به نیاز خودشکوفایی ساکنین مجتمع های مسکونی و به روش آمیخته انجام شده است. جامعه نمونه را در فاز اول پژوهش در روش سند کاوی، منابع در دسترس و در روش دلفی 20 نفر از متخصصان در برمی گیرد. در فاز دوم نیز جامعه نمونه را 290 نفر از ساکنین مجتمع های مسکونی شهر شیراز تشکیل می دهد. پژوهش با روش سند کاوی و بررسی منابع آغازشده و در ادامه در روش دلفی به مصاحبه با متخصصان پرداخته می شود. در ادامه با پرسشنامه محقق ساخت به پیمایش کاربران پرداخته می شود. در نهایت اطلاعات حاصل از پیمایش کاربران وارد نرم افزار Spss-23 شده و تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله آزمون تحلیل عامل و آزمون همبستگی پیرسون صورت می پذیرد. یافته های پژوهش در بخش تحلیل عامل، مؤلفه های «محیط خلاق، مشارکت پذیری محیط، امنیت محیطی، رویدادپذیری فضا، تنوع پذیری، اکتشاف پذیری، تعاملات اجتماعی در محیط» را به عنوان مؤلفه های طراحی مجتمع های مسکونی مبتنی بر خودشکوفایی معرفی می نماید و نتایج آزمون همبستگی بیانگر آن است که تمامی عوامل به صورت مثبت و معنادار دارای همبستگی می باشند
سنجش تحلیلی پتانسیل های ترافیکی در مناطق شهری ایران؛ مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن بوده تا با بهره گیری از ترکیب معیارهای کالبدی، اقتصادی- اجتماعی و ترافیکی بتواند پتانسیل ترافیکی در شهر ارومیه را موردسنجش و تحلیل قرار دهد. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، 25 شاخص در قالب 3 معیار کالبدی، ترافیکی و اقتصادی- اجتماعی انتخاب گردیده و جهت محاسبه ضریب اهمیت شاخص ها از روش BWM استفاده شده که پرسش نامه آن بین 50 نفر از نخبگان در دو مرحله (1- انتخاب بهترین و بدترین شاخص 2- تکمیل پرسش نامه مقایسه زوجی ارجحیت بهترین شاخص بر سایر شاخص ها و ارجحیت دیگر شاخص ها بر بدترین شاخص) توزیع گردیده و نتایج در نرم افزار GAMS استخراج شده است. بیش ترین وزن به دست آمده، مربوط به شاخص فاصله از هسته های شهری و کم ترین وزن مربوط به شاخص متوسط قیمت زمین بوده است. برای اینکه بتوان پتانسیل ترافیکی را در مناطق پنج گانه شهر ارومیه به تصویر کشید، مدل SECA در نرم افزار Lingo با مقادیر مختلف β اجرا گردیده است. یافته های به دست آمده گویای آن بوده که 13 درصد محدوده شهر در پهنه پتانسیل ترافیکی خیلی کم، 32 درصد در پهنه ترافیکی کم، 21 درصد در پهنه ترافیکی متوسط، 19 درصد در پهنه ترافیکی زیاد و 15 درصد در پهنه پتانسیل ترافیکی خیلی زیاد واقع شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن بوده که پتانسیل ترافیکی در مناطق شهری ارومیه به ترتیب از بیش ترین تا کم ترین مربوط به مناطق چهار، پنج، یک، سه و دو بوده است
بازخوانی شاخص های تاب آوری اجتماع محلی در مواجهه با شرایط بحران: اکاوی روایت و تجربه ساکنان محله سعدی شیراز در سانحه سیل 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آ ن که پژوهش های بسیاری در حوزه بحث تاب آوری اجتماعی انجام پذیرفته است اما هنوز زوایای دقیق نحوه کنش گری یک جامعه محلی در مواجهه با شرایط بحران و نیز نحوه تأثیر آن چه از ادبیات علمی به عنوان شاخص های تاب آوری اجتماعی شناخته می شود، روشن نیست. به نظر می رسد انجام پژوهش های عمیق با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه در مقیاس محلی بتواند درک عمیق تری از ابعاد و لایه های تاب آوری یک اجتماع محلی به دست دهد. این پژوهش با هدف فهم شاخص های تاب اوری اجتماع محلی در مواجهه با شرایط بحران تدوین شده و به کمک بازخوانی تجربه ساکنان محله سعدی شیراز در سانحه سیل 1398 سعی در دست یابی به هدف پژوهش داشته است. به این منظور علاوه بر بررسی ادبیات نظری پژوهش، ضمن انجام 20 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با ساکنان محلی و تحلیل محتوای مصاحبه ها به کمک نرم افزاز MaxQda، یافته هایی را در 8 محور اصلی تحلیل و در قالب یک چارچوب نظری با 28 شاخص مؤثر بر تاب آوری اجتماع محلی ارائه نموده است. یافته های پژوهش نشان دهنده اهمیت «حس هویت مندی و تعلق به محله» و نیز «انسجام درونی اجتماع محلی» و «انعطاف پذیری و خلاقیت جامعه محلی» در ارتقاء تاب آوری اجتماعی محله سعدی بوده است. هم چنین ضعف شاخص های «آگاهی و فرهنگ سازی عمومی» و نیز «اعتماد به نهادهای مدیریت شهری» در نحوه مواجهه این اجتماع محلی با بحران مشهود بوده است. یافته های پژوهش حاضر می تواند در تصمیم سازی و تصمیم گیری لایه های مدیریت شهری به خصوص در حوزه مدیریت بحران در مقیاس محله های شهری مورد استناد و کاربست قرار گیرد.
مدل سازی ساختاری-تفسیری امنیت غذایی شهر مشهد با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله امنیت غذایی، مسئله ای چندوجهی است که با حوزه های کشاورزی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، برنامه ریزی شهری، جغرافیا، مدیریت و سیاست در ارتباط است. گسترش شهرنشینی و تغییرات و چالش هایی که پیرو آن در شهرها به وجود می آید رفع این مسئله را با دشواری هایی روبه رو ساخته و اقدامات جزئی یا بخشی صورت گرفته، تأثیر چشم گیری برای حل آن ندارد. یکی از رویکردهای مؤثر در مورد تحقق امنیت غذایی، رویکرد حکمروایی خوب است که در آن بر اساس اصول مشارکت، نظارت دقیق، پایبندی به قانون و همچنین برقراری عدالت و برابری می توان مسئله امنیت غذایی را به شیوه ای کارآمد، مدیریت کرد. شهر مشهد، به واسطه موقعیت خود، دارای ویژگی های متفاوت اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی- جمعیتی، فرهنگی و جغرافیایی است. جمعیت آن از مهاجران، اتباع، زائران، ساکنین شهری و روستایی و گروه های درآمدی و قومیتی متفاوت تشکیل است. همچنین حدود یک سوم جمعیت آن را، ساکنین سکونتگاه های غیررسمی تشکیل می دهد. به واسطه این ویژگی ها مسئله تأمین غذا، در شهر مشهد یک مسئله مهم و البته چندوجهی است. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی و به کمک روش مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM، صورت گرفته است. بر این اساس، استفاده ازنظرات کارشناسان و متخصصین برای شناسایی، بومی سازی و سطح بندی مؤلفه های مؤثر بر امنیت غذایی شهر مشهد در چارچوب رویکرد حکمروایی خوب، در قالب مصاحبه دلفی صورت گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه ها در هشت سطح قرار گرفتند و اثرگذارترین مؤلفه که در دستگاه دو بعدی میزان وابستگی- قدرت نفوذ، در ناحیه مستقل قرار دارد، مؤلفه «نظارت کارآمد و دقیق بر فرایند توزیع مواد غذایی» از مؤلفه های زمینه مدیریتی و منطبق بر اصول کارایی و اثربخشی، قانون مداری و پاسخگویی از رویکرد حکمروایی خوب است.
تبیین نقش توزیع کاربری زمین و محیط ساخته شده بر فعالیت بدنی و سلامت ساکنین محلات شهری، مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد نرخ شهرنشینی و افزایش بیماری های جسمی و روانی ناشی از کم تحرکی افراد، تلاش برای ایجاد بسترهای افزایش فعالیت بدنی شهروندان به یکی از موضوعات اساسی برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. در تحقیق حاضر که در کلان شهر اصفهان انجام شد ابتدا مشخص گردید که میانگین شاخص توده بدنی افراد نمونه، در وضعیت اضافه وزن قرار دارد (=25.89). همچنین شاخص سوخت وساز فعالیت در هفته بر میانگین کل دقیقه فعالیت در هفته (=3.92)، نشان داد وضعیت فعالیت افراد در سطح متوسط قرار دارد. سپس با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نقش مؤلفه های محیط ساخته شده بر فعالیت فیزیکی افراد در دامنه های مختلف بررسی گردید. تأثیر فعالیت بدنی بر سلامت ساکنان نیز ارزیابی شد. محدوده موردمطالعه مناطق 15 گانه اصفهان بوده و پرسشنامه در میان 402 نفر از ساکنان این مناطق توزیع گردید. مقادیر پایایی، روایی و برازش کلی مدل در حدود مناسب بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد تمامی متغیرها در سطح اول مدل ازجمله "تنوع کاربری"، "دسترسی به کاربری ها و خدمات"، "اتصال پذیری خیابان"، "امکانات پیاده روی و دوچرخه سواری"، "زیبایی شناختی"، "ایمنی" و " امنیت"، تأثیر مثبت و معنادار بر "محیط ساخته شده" داشته و در بین آن ها "امکانات پیاده روی و دوچرخه سواری بیشتر از سایر مؤلفه ها متغیر محیط ساخته شده را تعریف می کند. در سطح دوم، میانگین فعالیت فیزیکی در دامنه ها و شدت های مختلف اندازه گیری شده و ضرایب مسیر محیط ساخته شده بر هر دو دامنه فعالیتی (امور روزمره – ورزش و تفریح) مثبت و معنادار بودند. نتایج در سطح سوم مدل نشان داد "فعالیت جهت ورزش و تفریح" بیشتر از فعالیت جهت امور روزمره بر سلامت ساکنان تأثیر می گذارد.
بررسی اثر ساختار شهری، پوشش گیاهی و داده های مورد استفاده بر صحت نقشه سطوح نفوذناپذیر شهری با تأکید بر داده های چند منبعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به تأثیر قابل توجه گسترش سطوح نفوذناپذیر بر اکوسیستم شهری، تهیه اطلاعات دقیق و به روز این سطوح عامل مهمی در برنامه ریزی و مدیریت پایدار شهری محسوب می شود. داده های سنجش ازدور و به ویژه تصاویر هوابرد پتانسیل بالایی در ارائه اطلاعات مذکور داشته و در سال های گذشته با موفقیت بالایی، در این راستا مورداستفاده قرار گرفته اند. علیرغم کاربرد وسیع این داده ها در تهیه اطلاعات سطوح نفوذناپذیر شهری، قابلیت اطمینان و صحت خروجی این فرایند همچنان به بررسی بیشتر نیاز دارد؛ صحت نهایی نقشه های تولید شده از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد که در این تحقیق با بکارگیری الگوی طبقه بندی دقیق و جزئی و استفاده از داده های پهپاد و ماهواره سنتینل، تأثیر پارامترهای داده، ساختار شهری و پوشش گیاهی بر صحت نقشه های خروجی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر سه عامل می توانند باعث ایجاد عدم اطمینان قابل توجهی در نقشه های خروجی گردند. پوشش گیاهی به عنوان یکی از مهمترین موانع ثبت عکس العمل واقعی عوارض توسط سنجنده ها، می تواند تا 10 درصد کاهش در مساحت سطوح نفوذناپذیر برآورد شده نسبت به مساحت واقعی را سبب شود که این مقدار تحت تاثیر تراکم پوشش گیاهی می باشد. همچنین تغییر ساختار شهری در مناطق مختلف و تغییر داده مورداستفاده نیز می تواند باعث تغییر 20 درصدی در شاخص صحت کلی گردد. نتایج این تحقیق می تواند در ارائه بینش صحیح نسبت به قابلیت اطمینان نقشه سطوح نفوذناپذیر و توسعه روشهای بهبود آن مورداستفاده قرار گیرد.