تاریخ علم

تاریخ علم

تاریخ علم دوره 19 پاییز و زمستان 1400 شماره 2 (پیاپی 31) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

دو درسی که از رشدی راشد آموختم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
در میان محققانِ دهه های اخیرِ تاریخ علم دوره اسلامی رشدی راشد سهم بسزایی در مطالعه تاریخ ریاضیات دوره اسلامی دارد. او در فعالیت های خود تلاش کرده است هم به کم و کیف آنچه در ریاضیات این دوره صورت گرفته است بپردازد و هم در باره تأثیر آن بر سیر ریاضیات جهان تحقیق کند. آنچه تحقیقات راشد را از تحقیقاتی که پیش از او در این باره انجام شده اند متمایز می کند یکی احاطه او به تاریخ ریاضیات قبل و بعد است و دیگری توجه معرفت شناسانه او به فلسفهٔ کاری ریاضی دانان دوره اسلامی است. در نتیجه آنچه راشد از پژوهش در ریاضی این دوره استخراج کرده است شکی باقی نمی گذارد که در ریاضیات دوره تمدن اسلامی گام های مهم و ریشه ای برداشته شده که از ریاضیات دوران باستان بسیار فراتر می رود و در واقع محرک وسرآغاز کار ریاضیات اروپا از قرن چهاردهم و به ویژه از قرن شانزدهم میلادی است. در این مقاله نشان داده می شود که کارهای راشد ما را به تردید در سه فرض مهم در تاریخ ریاضیات فرامی خواند. یکی این که سهم ریاضی دانان دوران اسلامی جز حفظ بخشی از میراث یونانی و تغییرات جزئی در آن نبوده است؛ دیگر فرض «اروپایی» بودن ریاضیات دوران باستان؛ و سوّم این فرض که تجدید حیات علمی اروپا، به ویژه در ریاضیات، ادامه مستقیم سنّت یونانی و اسکندرانی است: سه فرض اصلی که بیشتر تاریخ های ریاضیات بر آن استوارند.  
۲.

نظریه داروین در عصر پهلوی اول گزارشی از نخستین مقالات مجله فرهنگ در آغاز دوره پهلوی اول (1307-1304ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
نام داروین از دوره ناصرالدین شاه قاجار از رهگذر انتشار رساله حقیقت مذهب نیچری و بیان حال نیچریان در ایران شنیده شد. پس از آن نیز در برهه های مختلف تاریخی، اندیشه و دیدگاه تکاملی وی با فراز و فرودهایی در ایران بازتابید. احزاب چپ گرای ایرانی که در اواخر دوره قاجاریه عمدتاً تحت تأثیر ترکان عثمانی در ایران شکل گرفتند در صورت بندی ادبیات تکاملی نقش پررنگی داشتند. بررسی مطبوعات منتشر شده در این دوره نشان می دهد بخشی از واژه پردازی ایرانیان نیز از راه همین احزاب بوده است. دسترسی افرادی که در احزاب چپ فعالیت داشته اند به اسناد و کتاب های غیرفارسی باعث می شد روایت دست اول تری از نظریات علمی و از جمله نظریه داروین به دست داده شود. این مسأله در آنجا پراهمیت تر می شود که توجه کنیم عمده منابعی که در این دوره مرجع اصلی بازتاب دیدگاه های علمی بوده اند منابع عربی هستند. طبیعی است که در منابع عربی هم ادبیات بحث و هم نوع واژه گزینی ها متفاوت از این دست منابع است و این نکته از بررسی مقالات نیز دانسته می شود. در این مقاله ضمن توضیح در باره جمعیت فرهنگ رشت که در سال های ۱۲۹۸ تا ۱۳۱۰ شمسی در گیلان فعالیت و گرایش های چپ داشته است می کوشم نخستین روایت عالمانه از دیدگاه داروین را با توجه به مجله فرهنگ که از سوی ایشان چاپ می شده، به دست دهم. گمان می کنم پس از روایت های مختلفی که تا اواخر دوره قاجار از نظریه داروین در ایران وجود داشته، این مقالات که از روی منابع غیرعربی ترجمه شده نشان می دهد روشنفکران ایرانی با اندیشه های داروین آشنایی داشته و می کوشیدند فهم خودشان از آن را تا حد زیادی تدقیق کنند. از آنجا که دسترسی به اسناد و ویرایش و بازنشر آن ها در تکمیل برنامه تاریخی علم در ایران و نحوه مواجهات ایرانیان با اندیشه های جدید اهمیت دارد، عین آن سلسله مقالات را که از سال ۱۳۰۵ تا ۱۳۰۷ منتشر می شده با ویرایش و توضیح آورده ام.
۳.

مواجهه ایرانیان با فناوری های نوین در آمریکا و نتایج آن براساس اسناد منتشر نشده و مطبوعات عصر قاجاریه (مطالعه موردی تلگراف و تلفن).(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۱
ایرانیان در دوره قاجاریه با مدنیت و فرهنگ غرب آشنا شدند. در این دوره آمریکا توانسته بود به پیشرفت های عظیمی به ویژه در عرصه فناوری ارتباطات دست پیدا کند و موجب حیرت جهانیان به ویژه ایرانیان گردد. به همین دلیل متفکران ایرانی به واکاوی اختراعات آمریکایی ها در عرصه فناوری هایی همچون تلگراف و تلفن و چگونگی توسعه آن ها برآمدند. افزایش اطلاعات و آگاهی از دستاوردهای متحیرکننده آمریکاییان و مقایسه ناخودآگاه میان اوضاع ایران و این کشور پرسش های متعددی را در باره علل و اسباب فاصله میان این دو کشور در فناوری به وجود آورد. در پژوهش حاضر سعی شده است که با رویکردی تاریخی و با تکیه بر مطبوعات و اسناد منتشر نشده، چگونگی مواجهه ترقی خواهان با فناوری های نوین آمریکا همچون تلگراف و تلفن بررسی گردد و سپس به این پرسش پاسخ داده شود که آیا آگاهی ایرانیان از دستاوردهای ارتباطی آمریکا نتایجی را به دنبال داشت یا خیر؟ براساس یافته های تحقیق این فرضیه مطرح شد که روشنفکران به ویژه از دوره ناصری بیشترین اطلاعات را در خصوص تغییر و تحولات آمریکا در عرصه ارتباطات بازتاب داده اند و ایده بهره مندی از این پیشرفت ها را پیشنهاد کردند. به دنبال این گزارش ها نمایندگان سیاسی ایران در واشنگتن و مقامات دولتی از یک طرف در تکاپو برای حضور در کنفرانس های آمریکایی ها در عرصه تکنولوژی و استخدام مستشار تلگراف از این کشور برآمدند و از طرف دیگر به منظور فراگیری دستاوردهای آمریکا در عرصه تلگراف و تلفن از طریق الگوبرداری، انعقاد قرارداد و اعزام محصلین به این کشور گام های مهمی برداشتند.
۴.

هندسه معماری: گفتگوی علم و عمل در سده چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف این مقاله بازنگری نقش و سهم ریاضی دانان و متون هندسه عملی در هنر و معماری دوران اسلامی است. مدعای اصلی مقاله این است که نقش ریاضی دانانی چون ابوالوفا و رساله اعمال هندسی می بایست در فضای عقلانی- علمی و بافتار اجتماعی علم در سده چهارم هجری بررسی و تحلیل شود. به نظر می رسد جریان نانوشته و تأثیرگذار گفتگوی علم و عمل در این قرن در سایه شمار اندکی از متون ریاضیاتِ معماری قرار گرفته است. در این مطالعه تفسیری تاریخی از ارتباط دو حوزه علم [ریاضیات] و عمل [صناعات معماری] و صاحبان آنها مبتنی بر تاریخ ذهنیت ارائه می شود. بر پایه شواهد تاریخی، صنعت گران سده چهارم از طریق گفتگو و مباحثه با فلاسفه و ریاضی دانان در حلقه هایی موسوم به «مجالس العلم» ذهنیت علمی و دانش ریاضی خود را ارتقا دادند. از این منظر رساله اعمال هندسی را فارغ از میزان بهره گیری صنعت گران از آن، می بایست به عنوان نماد مساعی دانشوران در آوردن فلسفه و ریاضیات (هندسه) به حوزه عمومی به شمار آورد.
۵.

مطالعه تطبیقی نقش ابزار جنگیِ منجنیق در نسخه جامع التواریخ ایلخانی با ساز و کار علمیِ ابزار در منابع علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۱۹
منجنیق ابزاری جنگی است که در اوایل دوران اسلامی و پیش از ابداع توپ کاربرد بسیاری داشته است. در نگاره هایی از نسخه جامع التواریخ رشیدی متعلق به دوره ایلخانی، تصاویری از این ابزار جنگی در صحنه های مختلفی مصور شده است. بنا بر این شناسایی چگونگی بازنمایی، کیفیت بصری و نقش ابزار منجنیق در نگاره های نسخه جامع التواریخ ایلخانی و نیز شناخت میزان پایبندی نگاره های آن به اصول علمی در مصورسازی ابزار منجنیق و تمهیدات اتخاذشده از سوی نگارگران انجام شده است. بر این اساس پرسش های پژوهش عبارتند از: 1- نقش ابزار منجنیق در نگاره های جامع التواریخ چگونه بازنمایی و مصور شده است؟ 2- کیفیت بصری منجنیق در نگاره های جامع التواریخ چگونه است؟ 3- نگاره های جامع التواریخ ایلخانی تا چه اندازه ای به اصول علمی پایبند بوده اند؟ این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی و با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای انجام شده و نمونه های مورد بررسی پنج نگاره از نسخه جامع التواریخ متعلق به دوره ایلخانی است که به روش غیراحتمالی و هدفمند انتخاب شده اند و این موارد با دو نمونه از تصاویر منابع علمی یعنی کتاب الاسلحه و آلات القتال اثر احسان هندی و کتاب الانیق فی المناجنیق اثر ابن ارنبغا الزردکاش و چهار نمونه از آثار موجود در موزه تاریخ علم و تکنولوژی اسلامی استانبول مقایسه شده اند. در این مقایسه، تصاویر منجنیق های مصور شده در نگاره های نسخه جامع التواریخ رشیدی بر اساس ساز و کار علمی این ابزار جنگی واکاوی شده است و میزان پایبندی نمونه های مصور شده به ساختار علمی ابزار سنجیده شده است. نتایج پژوهش نیز نشان می دهد نگارگران بر ساز و کار علمی ابزار منجنیق اشراف کامل و دقیقی نداشته اند و صرفاً به تصویرپردازی ظاهری آن اقدام کرده اند و هم چنین بررسی نمونه ها حاکی از آن است که همه نمونه ها براساس منجنیق نوع عربی یا فارسی و ترکی تصویر شده اند و انواع رومی یا فرنگی و نیز سلطانی در بین نمونه ها دیده نمی شود.
۶.

نگاهی به متافیزیک رابطه «برساختن اجتماعی» و نسبت آن با طبیعی گرایی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
برساخت گرایی اجتماعی نظریه ای است که طبق آن بسیاری از وجوه واقعیت و معرفت ما به آن برساخته تعامل های بینافردی و اجتماعی است. اگرچه در سال های اخیر انواع و اقسام هویت ها و بازنمایی ها برساخته اجتماع دانسته شده اند، اما در باره اینکه رابطه «برساختن اجتماعی» به لحاظ فلسفی و متافیزیکی چگونه رابطه ای است تحقیقات نسبتاً اندکی انجام شده و توافق نظری ای بر سر آن وجود ندارد. نخستین هدف این نوشته ایضاح مفهومیِ رابطه برساختن اجتماعی و مرور چهار گزارش مختلف در باره متافیزیک این رابطه است. هر یک از این گزارش ها به لحاظ کفایت متافیزیکی ارزیابی شده اند تا روشن شود آیا با آنچه کاربران مفهوم برساختن اجتماعی در ذهن دارند انطباق دارد یا خیر. در بخش پایانی مقاله، پس از به دست دادن تعریفی از طبیعی گرایی فلسفی، به بررسی این نکته پرداخته شده است که آیا می توان گزارشی طبیعی شده از برساختن اجتماعی به دست داد یا نه. استدلال شده است که چنانچه موضوع و متعلَق برساختن اجتماعی را بازنمایی ها در نظر بگیریم، تعارضی با طبیعی گرایی نخواهد داشت. اما اگر موضوع و متعلَق آن را هویات خود جهان لحاظ کنیم، تنها یکی از صورت بندی های برساخت گرایی هستی شناختی با طبیعی گرایی فلسفی سازگار نیست، اما درخصوص سایر صورت بندی ها، باید منتظر تعیین تکلیف مفاهیمی مانند نوپدیدی و اصل بستار علّی در علوم تجربی بود. در حال حاضر، دلیلی پیشینی/فلسفی دال بر تعارض میان این نسخه های برساخت گرایی هستی شناختی و طبیعی گرایی فلسفی در دست نیست.
۷.

خاستگاه شمایل نگاری صورت فلکی برساوش در رساله صور الکواکب عبدالرحمن صوفی (مطالعه موردی نسخه ۱۴۴ کتابخانه بادلیان آکسفورد)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۶۵
کتاب صور الکواکب نوشته عبدالرحمن صوفی یکی از مهم ترین رساله های علم نجوم دوره اسلامی است که در ادوار مختلف بارها توسط دانشمندان و علاقه مندان نسخه برداری و تصویرسازی شده است. صور الکواکب نقش مؤثری در تاریخ علم نجوم داشته است و به شیوه بخش ستارگان ثابت کتاب مجسطی بطلمیوس، شامل فهرست گسترده ای از ستارگان به صورت جدول های دقیق برای ۴۸ صورت فلکی است . کهن ترین نسخه به جامانده از این رساله با تاریخ سال 400 هجری، به شماره ۱۴۴ در کتابخانه بادلیان آکسفورد نگهداری می شود و هدف این مقاله، بررسی معیارهای تصویرسازی صورت فلکی برساوش در این نسخه است. در این نوشتار تشابهات و اختلاف های تصویر صورت فلکی برساوش در نسخه مذکور با تصاویر کلاسیک یونانی و غربی مطابقت داده می شود تا پاسخی برای این پرسش بیابد که صوفی برای تصاویر صور فلکی (مطالعه موردی برساوش) از چه منابعی بهره برده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تصویرسازی علمی جایگاه ستارگان در صورت فلکی برساوش بر اساس توصیفات جایگاه ستارگان صورت فلکی پرسئوس در مجسطی بطلمیوس بوده، اما از آنجا که صوفی مختصات ستارگان را دوباره رصد کرده بود، اختلافاتی با جدول مجسطی دارد. با مطابقت دادن فرم صورت فلکی برساوش با تصاویر کره های یونانی و کلاسیک غربی مشخص می شود که در شیوه ترسیم نیز صوفی متفاوت عمل کرده است. از سوی دیگر آشکار شد که تصاویر صورت فلکی برساوش با توصیفات آیین های کهن مریخ در متون مختلف شباهت دارد. این تحقیق با روش توصیفی تطبیقی انجام گرفته و با مطالعه موردی صورت فلکی برساوش در کهن ترین نسخه صور الکواکب ، با جمع آوری اطلاعات در باره پیشینه و الگوهای مؤثر در شکل گیری فرمی و محتوایی این صورت فلکی در زمان ها و مکان های مختلف، به تحلیل و تطبیق اشتراکات و اختلاف های تصویری این صورت فلکی با نمونه های مشابه در متون و تصاویر شرق و غرب پرداخته است.
۸.

دو ترجمه کهن فارسی از جوامع الحساب بالتخت والتراب: «لباب الحساب فی علم التراب» و «جامع الحساب نظامی»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۸۹
«لباب الحساب فی علم التراب» و «جامع الحساب نظامی» دو برگردان کهن فارسی از جوامع الحساب بالتخت والتراب تحریر خواجه نصیرالدین طوسی در حساب هندی است. لباب الحساب به سبب شباهت عنوان آن به برخی آثار فارسی حساب، در فهارس اشتباه گرفته شده و ناشناخته مانده است و جامع الحساب نظامی چون ساختاری ناقص و گزیده داشته حتی با وجود شباهت نام به اثر طوسی، در هیچ فهرستی با عنوان ترجمه جوامع الحساب طوسی شناخته نشده است. مترجم هیچ کدام از این دو رساله مشخص نیست و به نظر می رسد بنا به شواهد متنی و نسخه شناسی، نتوان تاریخ تألیف آثار را بعدتر از سده هشتم قمری دانست. ساختار لباب الحساب اندکی با ساختار اصلی متن تفاوت دارد و بخش هایی در برگردان به فارسی حذف شده و مترجم در بعضی مواضع، متن را به گونه ای دیگر روایت کرده است. جامع الحساب نظامی گزیده ای از اثر طوسی است که بدون کوچک ترین اشاره و ارجاع به نام و اثر وی پدید آمده است و فقط ترجمه باب نخستین و سه فصل آغازین باب دوم را شامل می شود و به سبب تک نسخه بودن مشخص نیست تلخیص اثر، توسط مؤلف انجام شده یا کاتبی متأخرتر آن را از اثری جامع فراهم آورده است. گفتار حاضر به معرفی و بررسی محتوای این دو اثر اختصاص دارد.
۹.

بررسی برساختگی در نام روزها و ماه های گاه شماری جلالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۵
گاه شماری جلالی یا ملکشاهی یکی از مهم ترین و دقیق ترین گاه شماری های ایرانی است که در زمان ملکشاه سلجوقی توسط گروهی از دانشمندان بزرگ ایرانی پدید آمد. این گاه شماری به دنبال اصلاح گاه شماری یزدگردی تدوین شد و از ساختار آن نیز بی بهره نماند. در باره نام گذاری نام روزها و ماه های این گاه شماری، میان گزارشگران و پژوهشگران آن، دیدگاه های گوناگونی وجود دارد که برپایه آن برخی گمان می کنند این گاه شماری نام هایی ویژه خود در نامیدنِ ماه ها و روزها داشته است. نام هایی برای روزها، مانند: «جشن ساز، بزم نه، سرفراز، کشن نشین، نوش خوار، غم زدای، رخ فروز، مال بخش، زرفشان، نام جوی، و...» و یا نام ماه های آن: «ماه نو، نوبهار، گرمافزای، روز افزون، جهان تاب، جهان آرای، مهرگان، خزان، سرمافزای، شب افزون، آتش افروز، سال افزون». همچنین پنج روز پایانی سال به این نام ها بوده «آفرین، فرخ، فیروز، رامشت، درود». بررسی دست نبشته های معتبر نشان می دهد که گزارش های موجود در باره این گاه شماری در سده های نخستینِ تأسیس با آن چه در دوران پسین گزارش شده است، دگرگونی های قابل توجهی دارد، در این میان یکی از معتبرترین منابع، کتاب معرفت التقویم نام بردار به سی فصل خواجه نصیرالدین توسی است. گزارش هایی که در این کتاب آمده است در گذر زمان به سبب اعتبار آن مورد دستبرد و برساختگی قرار گرفته است. برساختگی های پیرامون نام روز ها و ماه های جلالی اندک اندک و به مرور زمان در فرهنگ ها و کتب دیگر راه یافته و سبب شده است که امروزه چنین پنداشته شود که این گاه شماری نیز مانند گاه شماری یزدگردی نام هایی ویژه خود داشته است. در این پژوهش، بر آن هستیم با بررسی اِسنادی دست نبشته ها، و تحلیلی تاریخی-ادبی از نوع کتابخانه ای، در باره این نام گذاری ها بحث و بررسی کنیم. نتایج به دست آمده نشان می دهد نام هایی که برای روز و ماه در گاه شماری جلالی گزارش شده است، نام هایی برساخته است که در گذر زمان به این گاه شماری نسبت داده شده است و در برخی متون معتبر نیز راه یافته است.
۱۰.

Anbūba: A Medieval Instrument for Measuring Relative Ground level(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۳
Anbūba is a simple instrument that has been in use during the medieval Islamic age. The Arabic term ʾAnbūba literally means the tube. The instrument was a tube devised in a particular way to determine the relative height between two lands for water transportation with the purpose of irrigating the farms and gardens. In the classic Islamic age, the description and instruction of such instruments were not generally registered in a textual format, regarding that they were a component of agricultural know-how. However, the information about ʾAnbūba has reached us in four independent treatises. This article introduces the instrument ʾAnbūba, discussing its construction and application. The article also includes the edition and translation of a fifteenth-century Persian treatise written exclusively about this instrument.
۱۱.

تحریر فارسی الصیدنه و پدیدآور آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
الصیدنه یگانه اثر شناخته شده ابوریحان بیرونی در داروشناسی و به گمان نزدیک به درست، آخرین اثر اوست که گویا کار نگارش آن ناتمام مانده و هرگز از سواد به بیاض درنیامده است. در حدود 611ق/1214م، ابوبکر بن علی بن عثمان کاسانی تحریری فارسی از الصیدنه در دهلی پدید آورد که گذشته از ارزش زبانی، به لحاظ در بر داشتن بخش های افتاده از یگانه دست نویس شناخته شده روایت عربی، ارزشی دوچندان یافته است. کهن ترین دست نویس این روایت فارسی، محفوظ در کتابخانه مغنیسا، ساختاری دوپاره دارد که پاره دوم به خواص ادویه مفرده اختصاص یافته است، در حالی که در چهار دست نویس کمابیش کامل این اثر، محتوای هر مدخل از پاره دوم دست نویس مغنیسا در پایان مدخل های مشابه پاره نخست آمده است. پژوهشگران با معیار انگاشتن ساختار دوپاره، پدیدآور پاره دوم را به اعتبار عبارتی در همان دست نویس، فردی به نام «قاضی جلال کاسانی» و متمایز از «کاسانیِ مترجم الصیدنه » انگاشته اند. اما بررسی های مندرج در این جستار نشان از آن دارد که «قاضی جلال کاسانی» نامی است که کاتب دست نویس مغنیسا هم برای مترجم الصیدنه و هم برای پدیدآور پاره دوم به کار برده و در نتیجه باور صیدنه پژوهان به وجود «دو کاسانی متمایز مرتبط با الصیدنه » نادرست است. این جستار همچنین نکاتی را در باره روزگار و زندگی و نام و نسب درست محرر فارسی در بر دارد و شماری از اشتباهات رایج در این باب را تصحیح کرده است. در پایان نکاتی نیز در باره شیوه بهره گیری از تحریر فارسی به عنوان «متن موازی» در تکمیل افتادگی های دست نویس یگانه روایت عربی یاد شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵