«نان» به عنوان غذای اصلی و قوت غالبِ مردم ایران در دوره قاجار و گرانی آن به ویژه طی سال های جنگ جهانی اول (1332 - 1336ق/ 1914 - 1918م) مسئله ای فراگیر در تمام نواحی ایران بود. مردمِ کردستان هم در غرب کشور، گرفتار مسئله قحطی و گرانی نان شدند. البته برخلاف دیگر نواحی که با رفتن نیروهای روسیه و انگلیس و برطرف شدن خشکسالی و رفع برخی از عوامل دیگر، اوضاع تغییر کرد و در کیفیت و قیمت گندم و نان ثبات نسبی، به وجود آمد، در کردستان این گونه نشد و با وجودِ خروج نیروهای بیگانه، بارش بارا ن های گسترده و غله فراوان، دامنه گرانی بعد از سال 1336ه.ق/ 1918م گسترده تر شد. از این رو، «مسئله گرانی نان» در کردستان دوره قاجار نیاز به تحلیل، تعلیل و واکاوی دارد. این مقاله حولِ محور این پرسش شکل گرفته که چه عواملی سبب شکل گیری مسئله گرانی نان در کردستان دوره قاجار (1332 - 1342ق/ 1914- 1924م) شدند؟ در پاسخ، مقاله این مدعا را طرح می کند، عواملی که مسئله گرانی نان در کردستان دوره قاجار را شکل دادند، هر کدام با فراهم آوردن شرایط مناسب، سعی کردند از همین مسئله برای حذف عامل های دیگر بهره ببرند. این پژوهش با تکیه بر اسناد، عرایض و منابع محلی نگاری و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی می کوشد تا به تبیین علی و چرایی تکوین و استمرار این معضل اجتماعی بپردازد و نشان دهد که عامل های شکل دهنده مسئله گرانی، برای کسب منافع بیشتر، چگونه از مسئله ای که خود شکل داده بودند، برای حذف همدیگر هم استفاده می کردند.
جنبش جنگل در حیات سیاسی–نظامی خود، مراحل متفاوتی را ازسر گذراند. جان مایه این جنبش، مخالفت با حضور استعمارگران روس و انگلیس و ضدیت با استبداد داخلی بود. رهبر فرهمند آن، میرزاکوچک خان، از مشروطه طلبان متدینی بود که حیات شخصی خود را وقف پیشبرد اهداف جنبش کرد. با وقوع انقلاب کمونیستی در روسیه، جنبش جنگل که دوره فتور خود را می گذراند، وارد مرحله جدیدی از تکاپوهای خود شد. به نظر می رسید انقلاب بلشویکی با اهداف آرمان گرایانه خود، جنبش را از رکود نجات داده است؛ اما روند رویدادهای بعدی نشان داد که جنبش به شدت دچار تضادهای ژرف در هویت ایدئولوژیک و نیز اهداف خود شده بود. جنبش و رهبر آن، متعلق به سرزمینی بودند که پایداری سنت، ویژگی بارز آن بود؛ اما انقلاب بلشویکی، اگرچه از صافی تفکرات لنین گذشته بود، رهاورد مدرنیسم غربی به حساب می آمد. پُر واضح بود که در لحظه ای تعیین کننده از تاریخ، تضاد سنت و مدرنیته یا بهتر بگوییم، تضاد نظریه و عمل، خود را در عرصه و بستر واقعیت موجود جامعه نشان خواهد داد. مشخصاً هیچ کدام از طرف ها بهره شایانی از این ستیز نبردند: هم آرمان های بلشویکی به سبب پایداری سنت و حاملان آن، یعنی رهبر جنبش، یاران او و مردم اکثراً کشاورز گیلان، صورت عملی به خود نگرفت و هم جنبش جنگل توسط بلشویک ها فرو گذاشته شد و سرانجام، ازهم پاشید
حضور مؤثر خاندان های متنفذ در تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران، امری بدیهی است. به رغم دیکتاتوری رضاشاه این خاندان ها به حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی خود در دوره پهلوی ادامه دادند. یکی از این خاندان ها که دارای قدرت زیادی بود خاندان رشیدیان بود. خاندان نوظهور تاجر مسلک رشیدیان به واسطه وابستگی به سفارت خانه انگلیس به یکی از خاندان های متنفذ و مقتدر سیاسی، اقتصادی عصر پهلوی تبدیل شد. حضور پنهان و پیدای خاندان رشیدیان در کودتاهای سوم اسفند 1299 ش و 28 مرداد 1332 ش نه تنها بر پیدایش سلسله پهلوی تأثیر گذاشته؛ بلکه سبب پایایی این سلسله در دوران پهلوی دوم گردید. حضور فعال رشیدیان ها در کودتای 28 مرداد، سبب پیدایش روابط انتفاعی دوجانبه میان ایشان با پهلوی دوم و دربار او گردید. بررسی خاستگاه قدرت خاندان رشیدیان به عنوان یکی از رابطان و عوامل پیدایش، دوام و قوام سلسله پهلوی در مرحله اول و در مراحل بعد به بررسی عملکرد سیاسی این خاندان از سال 1320 تا 1328 و از 1328 تا 1332 در دو بخش مجزا پرداخته و در نهایت به نقش رشیدیان ها در کودتای 28 مرداد پرداخته می شود. هدف از نوشتن و پرداختن این مقاله بر آن است تا با بهره مندی از روش تحلیلی-تاریخی و استفاده از کتب و اسناد مربوط به خاندان رشیدیان، خاستگاه قدرت و جایگاه ایشان را در فرایند سیاست عصر پهلوی تبیین نماید و نقش و سرانجام افراد تاثیرگذار در حکومت پهلوی را با توجه به اسناد مختلف بررسی نماید.