فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۱۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر قرن بیستم، گرایشهای پستمدرنیستی در ادبیات، افکار، فلسفه، فنون و هنرها نمود یافت و مدرنیسم به بنبست رسید. تمایل و گرایشهای پستمدرنیستی موجب شد تا گروهی از هنرمندان به واقعگرایی و سنت رئالیسم نگاهی دوباره داشته باشند؛ مسئلهای که تاکنون در مدرنیسم بهدست فراموشی سپرده شده بود. توجه به موضوعات پیش پا افتاده زندگی روزمره با پاپ آرت در آثار هنری ظهور کرد. یک دهه بعد در تداوم فتورئالیسم، هایپررئالیسم با عملکردی مشابه فتورئالیسم، ولی با تفاوتهایی در محتوای آثار شکل گرفت و بهعنوان یک جنبش مفهومی، بیانگرا و در عین حال بسیار واقعگرا مطرح شد. به این ترتیب این جنبش با انگیزههایی متفاوت از فتورئالیستها، برای رسیدن به بهترین شیوه بیان، آثاری فراواقعگرا خلق کرد که در این جریان هنرمند برای رسیدن به بهترین نتیجه ممکن از ابزارها، مصالح و تکنیکهای مختلف استفاده کرد. این گرایش هنری بهشکل عمیقی در مجسمهسازی بارز است که انسان با دیدن این آثار، زنده بودن آنها را احساس میکند،گویی در آنها روح دمیده شده است
جایگاه قدسی «آب» در نقش برجسته و تندیسه های طاق بُستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب از روز نخست یا به سخن دیگر، از آغاز آفرینش، نقشی اساسی در ساختار زندگی و بستر هستی داشته و بی تردید خلقت و حیات انسان نیز به آن مدیون است. آب قبل از هر نمادی، نماد زندگی تلقی شده است؛ زیرا این گوهر خداوندی همه چیز را پاک و منزه می کند و بیماران را شفا می بخشد. آب نماد آفرینش، نشانه مادر و زهدان است؛ نماد زندگی معنوی و ذات خداوندی است؛ علامت برکت است و از آن حکمت برمی خیزد؛ زیرا فضیلتی تزکیه کننده دارد. به این ترتیب اغلب آیین های مذهبی را پیرامون چشمه ها، نهرها و رودخانه ها برگزار می کنند و زیارتگاه ها و معبدها نیز برای خود آب و یا چشمه ای دارند. در کنار طاق بستان نیز چشمه ای می جوشد که آب فراوان دارد و چنین به نظر می زسد که نقش برجسته، تندیسه و حجاری های طاق بستان ارتباط تنگاتنگی با چشمه جوشان زیر آن دارد؛ چون اگر در کنار آن «آب» یا چشمه ای جوشان نمی بود، آیا طاق بستان که از واژه «بوستان» یا «بغستان» و یا «باغستان» سرچشمه می گیرد، ساخته و آراسته می شد. بنابراین برای پاسخ به سؤال مطرح شده و راه یافتن به کُنه حقایقی که در طاق بستان نهفته است، در این مقاله سعی شده است تا جایگاه «آب»- این ودیعه الهی- را با غورکردن در تفکرات فلسفی، نقش های نمادین ُقدسی و معنوی- با توجه به ارزش های مادی و واقع گرایانه - در نقش برجسته ها، تندیسه ها و یا در کتیبه ها و نقش های حجاری شده طاق بستان بررسی شود.
لوح سفالین کوروش
حوزه های تخصصی:
لوح سفالین استوانه ای که از آن به عنوان منشور حقوق بشر کوروش یاد می کنند، در سال 538 پیش از میلاد در زمان کوروش دوم هخامنشی پادشاه و بنیان گذار امپراطوری عظیم هخامنشی نگاشته شده است.
جنس این لوح از گِل پخته شده است، چه شگفت انگیز است!... خداوند انسان را از این گل بی ارزش خلق کرده است و با دمیدن روح خویش بر گِل، انسان را به بالاترین مرتبه رسانید تا جایی که خود می فرماید: «فتبارک الله احسن الخالقین...».
تنوع خط کوفی در کتیبههای سفال سامانی (قرن سوم تا پنجم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام سفال، کاشی و ...
خوشنویسی یکی از هنرهای خاص دوران اسلامی است و خط کوفی- اولین نشانهی ظهور این هنر- از همان ابتدا در پیوند با کلام الهی، اعتبار و ارزش خاصی را برای آن رقم زده است. این پشتوانهی معنوی به همراه حضور در عرصههای مختلف موجبات ظهور انواع کوفی را فراهم ساخت که ادوار و فرهنگهای مختلف سهم عمده ای در پروراندن ویژگیهای منحصربهفرد آن داشتند. در این میان سامانیان با احیای سنتهای هنری کهن، کیفیات و صفات ایرانی را در خط کوفی وارد کردند که نمونهی عالی آن در کتیبهی ظروف سفالین تجلی یافته است. در این مقاله ضمن استخراج انواع خط کوفی منقش بر این سفالینه ها و گنجاندن آن در طبقهبندی رایج خط کوفی، تحولات فرمی آن مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده نیاز پژوهندگان این عرصه در حد امکان تأمین شود؛ از یک طرف خصوصیات هر یک از این خطوط جهت معرفی آن به طراحان معاصر بازنمایانده شده تا با آگاه ساختن آنها از پیشینه و اصول خط، در افزایش مهارتهایِ کاربردی آنان سهیم باشد و از طرف دیگر با تشخیص سیر تحولات صوری خط علاوه بر معرفی خاستگاه و منشاء گونههای مختلف، بر اساس آن سیری تاریخی ارائه گردیده که در کنار مؤلفههای دیگر میتواند راهگشای زوایای مبهم در گاهشماری این سفالینهها باشد.
نگاهی نو به ریشه شناسی واژه ی چرم در متن کتیبه ی بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ستون چهارم کتیبه ی بیستون، واژه ی فارسی باستان- čarman به صورت čarmāو به معنای «در چرم» و البته در کنار واژه ی- pavastāyāبه معنای «درپوست» به کار رفته است . با یک بررسی دقیق، چنین به نظر می رسد که ترجمه های سنتی ارائه شده برای واژه ی - čarman ، از افاده ی یک معنای منطقی برای این متن ناتوانند ؛ چرا که از نابغه ای چون داریوش بعید است که ادعا کرده باشد که متن یک کتیبه را هم بر «پوست» وهم بر «چرم»– به ویژه به مفهوم امروزی این دو واژه – نگاشته است.
همچنین، می دانیم که بزرگ ترین نسخه ی این متن، در محل صخره ی بیستون به معرض نمایش گذاشته شده و لذا بسیار بعید است که داریوش خودِ این نسخه، یعنی صخره ی بیستون را در فهرست محل های نگارش این متن از قلم انداخته باشد. از سوی دیگر، در برخی گویش های غربی و جنوب غربی کشور واژه ی «چرم» به معنای صخره ی صاف و صیقلی کوه به کار می رود و البته می دانیم که خاستگاه زبان فارسی باستان که مادر راستین فارسی نو به شمار می آید، جایی جز استان های غربی و جنوب غربی کشور نبوده است.
لذا می توان نتیجه گرفت که واژه ی محلی «چرم» در استان های مذکور، به خوبی می تواند بازمانده ی همان واژه ی فارسی باستان - čarman باشد که به احتمال زیاد در دوران هخامنشی نیز با همین معنا، یعنی« صخره ی صاف و صیقل خورده» به کار می رفته است.
مقایسه تطبیقی دو اثر از آنتونی گورملی با پیشینه ی مجسمه سازی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه عرفان را میتوان اعتماد بر اشراق در کشف حقیقت دانست تا عقل و استدلال. عرفان در میان مسلمانان، مخصوص صوفیان است که در گذر زمان و مکان تغییر نام داده اند. یکی از راه های درک زبان عرفا، شناخت نمادهای ایشان در لباس و رنگ های آن است. عرفا معتقدند که علمای طریقت، باید به شکل و رنگ لباسی درآیند که مناسب حال و مقام ایشان باشد. در این مقاله سعی بر آن است تا علاوه بر معرفی ویژگی صوفیان و اهل زهد در اسلام، جام? ایشان، برخی از تاج های ایشان، رنگ تاج ها و معانی نمادین آن مورد بررسی قرار گیرد. همچنین علل استفاده از اینگونه پوشش و رنگ ها نیز بیان گردد. نگارنده در جهت درک و شناخت صحیح، از کتب، روایات و گفتار اهل حق سود جسته است. در انتها بنیادهای عرفانی رنگ را از منظر برخی عرفای مسلمان مانند نجم رازی، نجم الدین کبری، علاءالدوله سمنانی و ابن هیثم و جایگاه رنگ های مورد استفاده به عنوان سنجشی عقلانی و شرعی را بیان داشته است. در استفاده از کتب سعی بر آن بوده تا جای ممکن از برخی منابع نوشتاریِ اسلامی بهره گرفته شود و سپس با طبقه بندی محتوای مطالب، به بازشناخت البسه و رنگ های آن در میان اهل حق پرداخته شده است.
بررسی شکل و فرم در ریتون های ایرانی (هزاره چهارم قبل از میلاد تا پایان دوره ساسانی )*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریتون ها ظروف آشامیدنی هستند که در هنر ایران بسیار به چشم می خورند . در کل ظروفی را که جانور سان بوده و دارای روزنه ورود و خروج مایع باشند تحت عنوان ریتون طبقه بندی می نمایند.موجودات مورد استفاده در ساخت این ریتون ها شامل انواع حیوانات تخیلی و واعی می شود.استفاده از ریتون ها از هزاره چهارم قبل از میلاد تا پایان دوره ساسانی در ایران متداول بوده است.تنوع شکل و فرم در ریتون ها نشان دهنده سبک های هنری متنوع در ساخت آنهاست ، ضمن اینکه دقت در نوع نقوش و تزیینات این ظروف شنان دهنده اعتقادات اساطیری و آیینی موثر در شکل گیری انهاست .پژوهش حاضر ضمن بررسی بیش از 140 نمونه ریتون های ایرانی بدست آمده از نقاط مختلف ، ساختار ریتون ها و نیز شکل آنها را مطالعه می نماید.بر این اساس سه دسته ریتون های مخروطی ، شاخی شکل و کوزه ای شکل را می توان تشخیص داد.تزیینات عمده ریتون ها در گروههای مختلف عبارتند از تزیین پیکره انتهایی به شکل موجودات مختلف ، حکاکی نقوش روی بدنه و یا استفاده از حلقه های تزیینی .
کوروش نوشت
حوزه های تخصصی:
«کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و آکد...» این ها نخستین جمله های حک شده بر منشور کوروش است. لوحی استوانه ای شکل که از زیر ویرانه های دیوارهای بابل کشف شد. پادشاهی که در عصر خود زبان زد، جهان بود و امروز نه تنها ایرانیان که همه باستان شناسان و مورخان از تحسین او در اشاعه انسانیت و احترام به ملل و دیگر ادیان، سخن می گویند.
مجسمه سازی در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای امروزی، سرشار از عناصر و آرایه های نامناسب و آشفته هستند و شهروندان به نوعی غرق در این همه آشفتگی، نیازمند مواجهه با فضاهایی مناسب، زیبا و هماهنگ با محیط خود هستند. بی شک ورود هنر و به ویژه ""مجسمه های شهری"" به عرصه فضاهای شهری، یکی از مناسب ترین راه حل ها، جهت زیباسازی فضاهای محیطی و ساختن فضاهایی جهت تمرکز و تعامل شهروندان در شهرها می باشد. اگر این آثار هماهنگ و متناسب با فضای محیطی خود باشند، مجسمه در فضای شهری مورد نظر به شیوه ای هماهنگ قرار می گیرد و البته شهروندان هم می توانند به خوبی با آن ارتباط برقرار نمایند و به نوعی درک و سلیقه زیباشناسانه این مخاطبین نیز ارتقا می یابد. در این راستا، علاوه بر مهارت هنرمند در خلق یک اثر حجمی زیبا و متناسب، شناخت فضاهای شهری مورد بحث و تسلط هنرمند به آن نیز می تواند به توفیق هر چه بیشتر اثر بیانجامد. غرب، البته در این زمینه پیشتاز بوده است. در این مقاله فارغ از تمامی فضاهای متعددی که در شهرها یافت می شود، فضاهایی هنرمندانه و حاوی آثار زیبا و متناسب مجسمه های شهری پیشنهاد می شود.
فلزکاری سلجوقی هنری اسلامی با هویت ایرانی
حوزه های تخصصی:
نقش ترکان سلجوقی در تاریخ هنر ایران به نحوی سامان یافته که اغلب تاریخ دانان و متخصصین هنر، عصر حکومت آنان را اوج هنرهای اسلامی ایران در طول چهارده قرن گذشته دانسته اند. اگرچه گستره ی امپراطوری سلجوقی از چین تا اندلس را در برگرفته بود، اما به سبب زندگی پیشین کوچ رویشان هنر قابل ملاحظه ای نداشته اند. در همین راستا مرکزیت فرهنگی ایران در آن عصر باعث شد کلیه ء خط مشی های هنری خود را از ایران گرفته و با حمایت های خود آثار بسیاری در غالب معماری، صنایع مستظرفه و... تولید و به سر حد کمال برسانند. از جمله هنرهایی که در این دوره توانسته شکوفایی عصر فرهنگی دوره ی سلجوقی را در هنر ایران به نحو شایسته ای در خود جای دهد، فلزکاری بوده است. در این دوره فلزکاری با قالب ایرانی- اسلامی اش در شهر هایی مانند هرات، مرو، ایالات خراسان قدیم و همچنین، اصفهان به اوج خود رسید. به نحوی که شکوه آن را در مکتب فلزکاری خراسان می توان بررسی نمود. در این نوشته به بررسی ویژگی های هنری فلزکاری عصر سلجوقی، فلزات مورد استفاده، روش های متداول تزئین اشیاء فلزی و بررسی و تقسیم بندی گستره ی نقوش به کار رفته در آن پرداخته شده است.
مطالعه تطبیقی آرایش ریش افراد در نقوش برجسته تخت جمشید با توجه به جایگاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ هنر ایران بیشترین آثار نقش برجسته مربوط به دورهی هخامنشیان میباشد که اساس هنری دوره خود را بیان می?کند. نقش برجسته های تخت جمشید جلوه گاه اندیشهی هنرمندانی است که پایبند اصول و عقایدی منحصر به خود بودند و از این رو سعی در خلق آثاری داشتندکه متناسب با جایگاهِ طبقاتیِ جامعه باشد. ظاهراً تمام چهره ها مشابه یکدیگرند اما سازندگان این پیکره ها اندک تفاوتی را ایجاد نموده اندکه معیار تشخیص هر یک میباشد. هنرمند هخامنشی تابع رعایت مقررات تعریف شده?ای است. تفاوت گروه های منقوش انسانی در تخت جمشید بیانگر آن است که آرایشِ ریش هم زمان با تغییر جایگاه اجتماعی تغییر می?نمود. هنرمند برای خلق چنین آثاری با بازگشت به اصالت های هنری خود و با ترکیبی از واقعیت و نماد، اثری را خلق نموده که با مقایسه گروه های مختلف تعالی هنر را هماهنگ با جایگاه در نظر قابل درک می?نماید. پیکرتراش کمال مطلوب هنری را در بالاترین سطح ممکن متعلق به نقوشی دانسته که جایگاه اجتماعی و معنوی بالاتری دارد، ازاین رو الوهیت اساس هنر مورد بحث است، و آرایش ریش وسیلهی مناسبی برای رساندن این منظور است زیرا در نزد شرقیان(ایرانیان) نشانهی معنویت و عامل مشترک در تمامی نقوش میباشد تا جایگاه مادی و معنوی فرد را نشان دهد.
هنر کتیبهخوانی
تمرکز مفهومی مجسمه های زان وانگ
منبع:
تندیس ۱۳۸۸ شماره ۱۴۶
حوزه های تخصصی: