فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۵۲۸ مورد.
بررسی مفاهیم سیاسی دعای ندبه
حوزههای تخصصی:
این تحقیق مفاهیم سیاسی دعای ندبه را بررسی می کند؛ دعایی که دکترین امامان برای آگاه کردن یاران و پیروان به شمار می رود و مشکلات و مفاسد جامعه را می شمارد تا با این روش، تمام مشکلات اجتماعی و سیاسی را به مردم و آیندگان اعلام کند. این دعا علاوه بر این که سلاحی برای مؤمن است، از منابع نظام سیاسی اسلام به شمار می رود. در این مقاله، بعد سیاسی دعای ندبه در نظر است که از زمان های گذشته شیعیان بدان توجه داشته اند. در واقع، دعای ندبه، حضور اولیای الهی از حضرت آدم تا آخرین حجت را بیان می کند.
این مقاله، علاوه بر این که به مبانی جامعه اسلامی و جامعه سیاسی نامطلوب می پردازد، جامعه سیاسی مطلوب امام زمان را که همه پیغمبران مقدمه ساز آن بوده اند، به تصویر می کشد. بنابراین، می توان گفت که انبیای الهی از آغاز تاریخ بشر آمده اند تا جامعه را قدم به قدم به آن جامعه مطلوب نزدیک تر کنند
موعود در ادیان و مذاهب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چگونگی پیروزی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شرح حال و ویژگی های بانوان رجعت کننده در حکومت امام زمان (عج)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نخست به اثبات اجمالی رجعت می پردازد. آن گاه روایاتی بررسی می شوند که ویژگی های رجعت کنندگان را بیان می کنند؛
سپس به نام و شرح حال بانوان رجعت کننده می پردازد که بیشترشان از دین و ولایت حمایت کرده اند و عمر خود را در حمایت از دین گذرانده اند؛
آن گاه به ره یافت ها و نتیجه گیری می پردازد که برای حضور در زمان ظهور، باید این صفات را در خود ایجاد کرد: ایمان خالص، معرفت به مقام اهل بیت، پذیرش ولایت، هم رنگی و سنخیت یافتن با اهل بیت، تحمل رنج و مشقت در راه دین و تلاش و کوشش در راه اهل بیت.
ادعاهای قادیانی
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله ادعاهای قادیانی است؛ از این رو، نخست زمان ظهور ادعاهای قادیانی مطرح می شود. او نخستین بار در سال 1880 و یا 1883 میلادی و آخرین بار در سال 1904 میلادی ادعا کرد و در این زمان ها انواع ادعاها (مجدد بودن، مهدی موعود بودن، مسیح موعود بودن، نبی مرسل بودن و کرشن) را مطرح کرده است. در این ادعاها تناقض گویی های قادیانی رخ می نماید.
قادیانی خود را نبی خوانده و از این رو، به عدم خاتمیت پیامبر اسلام قائل شده است. با وجود این، به علت آن که مسلمانان او را محکوم کردند، دوباره به خاتمیت معتقد شد، اما با مکر و فریب خواست نبوت خود را اثبات کند که بطلان آن ثابت می شود.
قادیانی به مرگ حضرت مسیح معتقد شد تا بین دو ادعای خود (مسیح بودن و مهدی موعود بودن) برای موعود آخرالزمان جمع کند. از اقوالی که در این مقاله مطرح می کند، معلوم می شود بعد از سال 1880 میلادی این دعاوی را مطرح کرده و به ترتیب مجدد قرن، مهدی موعود، مسیح موعود، نبی مرسل، رسول ناقص و کِرشَن هندوها را در زمان های مختلف ادعا کرده است.
قادیانی برای اثبات دعاوی خود معجزات و کراماتی را نقل می کند که اکثر از امور عادی به شمار می روند و بعضی موارد متحقق شده اند و گاه تحقق نیافته اند.
این مقاله می کوشد به تناقض گویی ها در گفتار قادیانی نیز بپردازد. برای مثال، قادیانی در ابتدا خاتمیت پیامبر اسلام را انکار می کند و بعد از آن که گرفتار اعتراضات مسلمانان می شود، می گوید که من فقط برای تجدید و تایید اسلام آمده ام و اسلام آخرین دین و آخرین پیامبر، پیامبر اسلام است و من برای سرپرستی این اسلام مبعوث شده ام.
انتظار فرج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مهدویت پژوهی؛ ضرورت ها و بایسته ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چیستی مهدویّت پژوهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تطبیق بین مدینه فاضله افلاطون و جامعه دینی، الهی امام زمان
حوزههای تخصصی:
از دیرباز انسان ها به دنبال آرمان شهری بودند که با امنیت و آسایش کامل و بدون ترس و تبعیض، به زندگی روزمره و به کسب فضایل و سعادت و کمال بپردازند. افلاطون از جمله فیلسوفانی است که چنین تفکری را در سر می پروراند. اما آیا مدینه فاضله وی تحقق پذیر بوده است؟ این تفکر دست کم تاکنون تحقق نیافته و افلاطون هم اصرار به تحققش نداشته است.
اما جامعه دینی الهی و آرمانی که فراگیر و جهانی باشد و سعادت همه افراد جامعه را تامین نماید، وعده خداوند متعال در قرآن به انسان هاست. راستی چنین جامعه دینی چه وقت تحقق خواهد یافت؟
با استناد به آیات و روایات، تحقق آرمان شهر دینی که در آن سعادت افراد جامعه تامین می شود، با ظهور امام عصر حضرت مهدی تعیین گردیده است. در این مقاله، به بررسی و تطبیق مدینه فاضله افلاطون با جامعه دینی عصر ظهور پرداخته ایم. امیدواریم که این اثر سرآغاز پژوهش های کامل و دقیق تر گردد.
اللهم عجل فی فرج مولا نا صاحب الزمان واجعلنا من اعوانه و انصاره و شیعته.
جایگاه آموزه منجی موعود در اندیشه اهل سنت
حوزههای تخصصی:
بنابر بررسی آثار و مکتوبات اهل سنت در طول تاریخ، بیشتر علما و اندیشه ورزان اهل سنت آموزه مهدی موعود را پذیرفته اند و تنها در نوع نگاه به امام و مصداق با امامیه اختلاف دارند. نگرش اهل سنت به امامت تاثیر عمیقی در نگاه آنان به مسئله مهدویت گذاشته است. نگاه آنان بیشتر روی کردی اجتماعی دارد.
در این نوشتار با تقسیم اهل سنت به متکلمان، اصحاب حدیث و سلفیه به این نکته دست یافته ایم که تمام متکلمان اهل سنت نیز آموزه منجی موعود را پذیرفته اند و حتی عقل گراترین آنان، یعنی معتزله نیز آن را قبول دارند. نگرش اصحاب حدیث به تفکر امامیه بسیار نزدیک است و حتی برخی از آنان در مصداق نیز همراه امامیه شده اند. سلفیه که در اخذ احادیث سخت گیرتر از بقیه عمل کرده اند، مهدیرا از عترت و اولاد فاطمه دانسته اند و به نقل نشدن روایات مهدی در صحیح بخاری و مسلم وقعی ننهاده اند. دیدگاه آنان درباره عادل بودن مهدی موعود، تصویری زمینی از آن حضرت ساخته که مهم ترین کارکرد آن رفاه اجتماعی است. بیشتر بزرگان اهل سنت کارکرد معنوی برای حضرت تصور نمی کنند و حتی برخی قیام حضرت را به جهان اسلام مختص می دانند و آن را جهانی نمی بینند. تفکر اصحاب حدیث متشیع در این باره نیز همانند تشیع با کارکردی معنوی و جهانی برای قیام حضرت است.