دوران امامت امام رضا (183 ـ 203 ق) علاوه بر آنکه از ساحت های اعتقادی و فرهنگی، دورانی کم نظیر و بلکه بی نظیر است، از جهت سیاسی نیز دورانی ویژه به حساب می آید.
فراوانی تحرک های علویان در آخرین سال های امامت آن حضرت از جمله مواردی است که به اهمیت این دوران می افزاید. این نکته هنگامی روشن تر می شود که دریابیم جنبش های علویان در این زمان از جهات متعددی همچون تعداد، گستره جغرافیایی، خاندان های علوی شرکت کننده در آن و به کنترل درآوردن مناطق مرکزی، همچون کوفه، بصره، مکه و مدینه و نیز یمن، ویژگی خاصی می یابد که در دوران های گذشته و آینده کمتر شاهد این ویژگی ها می باشیم؛ و همین ویژگی هاست که مامون را وا می دارد برای سرکوب همیشگی آنها پیشنهاد خلافت و سپس ولایتعهدی امام رضا را مطرح کند. بررسی تحلیل قیام های علویان در این دوره و ارتباط آن با ولایتعهدی امام رضا هدف اصلی ارائه این نوشتار است.
ابن ابى الحدید به عنوان شارح نهج البلاغه، بخش عمده اى از کتاب خویش را به مباحث تاریخى اختصاص داده است. او در دوره اى از تاریخ اسلام مى زیست که جامعه اسلامى به دلیل تهاجم مغول، بخشى از میراث علمى خویش را از دست داد و کتاب شرح نهج البلاغه عملا منتقل کننده داده هاى تاریخى پیشینیان به صورت روشمند به ادوار بعدى است; از این رو بررسى ابعاد مختلف تاریخ نگارى او به عنوان اثرى به یادگار مانده از آخرین حلقه عقلگرایان جهان اسلام، پیش از حمله مغول حائز اهمیت است. این پژوهش بر این اساس به اندیشه تاریخى او روى کرده، بینش و روش تاریخى ابن ابى الحدید را از ابعاد و زوایاى مختلف بررسى مى کند.