فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲٬۳۵۳ مورد.
حیات سیاسی امام صادق (ع)
منبع:
پیام پاییز ۱۳۸۶ شماره ۸۵
جریان غلو در عصر امام کاظم علیه السلام با تکیه بر عقاید غالیانه محمد بن بشیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی جریان فکری غلو در دوره امام کاظم7 موضوع اصلی این مقاله است. جریانی که نمایندگی اصلی آن در دست افراد واقفیمسلکی چون محمد بن بشیر کوفی بود. پژوهش حاضر که بیشتر با تکیه بر منابع فرقهشناختی و رجالی تدوین شده، درصدد شناسایی دقیق این فرد و جریان فکری او و نیز دیگر غلات این دوره، از جمله مُشَبّهه و نوع برخورد امام با آن هاست. بررسی این موضوع، نشان می دهد محمد بن بشیر با استفاده از ترفندهایی خاص، عدهای را جذب خویش ساخت و عقاید غالیانه و بسیار افراطی چون الوهیت امام و توقف در ایشان را مطرح کرد و همین امر، سبب برخورد آن حضرت با وی شد. امام کاظم7 برای مبارزه با اندیشههای غالیانه، علاوه بر اعلام برائت از محمد بن بشیر، لعن او، دروغگو خواندن وی، نفرین وی و نهایتاً حلال شمردن خون او از یک سو در برابر کسانی که تا آن زمان به جریان غلو پیوسته بودهاند دست به روشنگری زدند و از سوی دیگر نسبت به آیندگان هم هشدار دادند و افزون بر این با اندیشههای غالیانه مُشَبّهه نیز برخورد کردند.
صلابت و مدارا در سیره امام کاظم علیه السلام
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۹ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
سه نکته و بایستة پژوهشی در مورد حضرت ابوطالب علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این گفتار، سه نکته و بایستة پژوهشی در مورد حضرت ابوطالب7 از دکتر سید محمد کاظم طباطبایی، دکتر سید حسن افتخارزاده و دکتر غلامحسین تاجری نسب آمده است.
نکته اول در این زمینه است که گفتارهایی که در زمینة اثبات ایمان حضرت ابوطالب7، رویکرد احتجاج را در پیش گرفته اند، باید نقد روایات صحیح بخاری و مسلم را هدف قرار دهند، یا به روش سنتی علم الحدیث یا به روش تحلیلی تاریخی. نکته دوم، خاطره ای است از استاد فقید مصری، عبدالفتاح عبدالمقصود، و اعتراض برخی از عالمان ایرانی به او در زمینة ایمان ابوطالب7 که منجر به نگارش کتاب ""السقیفة و الخلافة"" به دست او شد. نکتة سوم – که دل نوشته ای است به شیوه ادبی نوشته شده – تذکّری است به این مطلب که بعضی از مورخان اهل تسنن، یکی از نامهای ابوطالب7 (عبد مناف) را دلیل بر مشرک بودن حضرتش دانسته و ""مناف"" را نام یک بُت در دورة جاهلی دانسته اند، بدون اینکه مانند دیگر بتهای مشهور، منطقه و بتکده و پرده داران آن یاد شود.
تاریخ نگاری ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن ابى الحدید به عنوان شارح نهج البلاغه، بخش عمده اى از کتاب خویش را به مباحث تاریخى اختصاص داده است. او در دوره اى از تاریخ اسلام مى زیست که جامعه اسلامى به دلیل تهاجم مغول، بخشى از میراث علمى خویش را از دست داد و کتاب شرح نهج البلاغه عملا منتقل کننده داده هاى تاریخى پیشینیان به صورت روشمند به ادوار بعدى است; از این رو بررسى ابعاد مختلف تاریخ نگارى او به عنوان اثرى به یادگار مانده از آخرین حلقه عقلگرایان جهان اسلام، پیش از حمله مغول حائز اهمیت است. این پژوهش بر این اساس به اندیشه تاریخى او روى کرده، بینش و روش تاریخى ابن ابى الحدید را از ابعاد و زوایاى مختلف بررسى مى کند.
کرامت امام هادی(ع)درباره زنده کردن تصویر شیر «بررسی موردی کرامت حضرت امام هادی(ع) در مورد خوردن شعبده باز هندی توسط شیر»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در تشیع امامی، وجود کرامات برای امامان شیعه (ع) ، اعتقادی مسلّم بوده و درباره آن کتاب ها نوشته شده است. منابع، کرامات متعددی از امام هادی (ع) گزارش کرده اند که تعدادشان بسیار است. کرامت امام هادی (ع) و شعبده باز هندی، یکی از این کرامات است. این کرامت، اوّلین بار در کتاب هدایة الکبری خصیبی ( م 334ق) که متهم به ارتباط با نصیریه (غلات) است، نقل شده است. بررسی روایات منسوب به اهل بیت (ع) ، خصوصاً روایاتی که مربوط به سیره ائمه (ع) است، موجب ارزیابی و برداشت عالمانه تر از سیره معصومین (ع) و دفع حمله مخالفان می گردد. این نوشتار، ابتدا به نقل این گزارش در کتاب های هدایة الکبریخصیبی و الخرائجراوندی (م 573ق) پرداخته و سپس با بررسی سلسله سند، به نقد سندی و سیر تطور آن در منابع مختلف مبادرت نموده است و در نهایت، به نقد و ارزیابی محتوایی این روایت می پردازد .
تجلی قرآن در سیره امام حسن مجتبی (ع)
حوزه های تخصصی:
منشا اصلی جاذبه اخلاقی و شخصیتی رسول اکرم(ص) و جانشینان حقیقی آن حضرت یعنی ائمه معصومین(ع)،آیات قرآن کریم بود.یعنی آیات قرآن در مرتبه ای بسیار متعالی در اخلاق و رفتار وبطور کلی شخصیت آسمانی حجت های پروردگار تجلی یافته بود و منشا کرامت ها و قدرت ها و بزرگواری های اختصاصی آنها شده بود. در این مقاله بنا داریم به جلوه هایی از آیات قرآن در سخنان و رفتارهای امام حسن مجتبی(ع) اشاراتی کرده و آنها را با توضیحات فشرده ای همراه کنیم.
واکاوی تاریخ نگاری عاشورا و عوامل رونق آن در قرن چهارم هجری قمری
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۷
27 - 42
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری عاشورا، از مهم ترین عوامل ماندگاری واقعه کربلا و شهادت مظلومانه و غم بار امام حسین7 است. قرن دوم هجری قمری را باید آغاز تاریخ نگاری عاشورا به شمار آورد. قرن سوم هجری قمری نیز تاریخ نگاری عاشورا همانند دوره پیش ادامه یافت، اما اوج این تاریخ نگاری در قرن چهارم روی داد. در این شکوفایی، عوامل متعددی چون پیدایش حکومت های شیعی، برگزاری رسمی مراسم عاشورا در ایران و جهان اسلام، ظهور عالمان برجسته شیعه خصوصاً فقیهان، مرکزیت یافتن شهر قم به مثابه دولت شهری شیعی و نگارش اولین گزارش های واقعه کربلا به زبان فارسی نقش داشتند. با توجه به مطالب فوق، این پژوهش به شیوه توصیفی _ تحلیلی به عوامل رونق تاریخ نگاری عاشورا در قرن چهارم هجری می پردازد.
زمینه ها و عوامل مهجوریت و مظلومیت امیرمؤمنان على علیه السلام با رویکرد قرآنى و تاریخى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ سیاسی مسلمین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
زمینه ها و عوامل مهجوریت امیرمؤمنان على علیه السلام پس از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله تا شهادت آن حضرت در این مقاله با روش توصیفى تحلیلى و با رویکرد قرآنى و تاریخى بررسى شده است. زمینه هاى مهجوریت حضرت على علیه السلام عبارت است از: ضعف بصیرت و راسخ نبودن ایمان تازه مسلمانان، کوتاهى خواص اهل حق، و اطاعت نکردن ایشان از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به خاطر اجتهاداتى که در برابر دستورات آن حضرت داشتند. عوامل مهجوریت حضرت على علیه السلام عبارت است از: جریان نفاق اموى که تا سال هشتم با پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله جنگید؛ کینه توزى برخى از مسلمانان به خاطر کشته شدن بستگانشان در جنگ هاى صدر اسلام به دست امیرمؤمنان علیه السلام؛ حسادت و تعصبات قبیله اى؛ دنیاطلبى برخى از اصحاب که حضرت على علیه السلام را مانع رسیدن به کام یابى هاى مادى خود مى پنداشتند.