یکی از مهم ترین و ملموس ترین ابعاد واقعه عاشورا بعد سوگوارانه این حادثه از جمله، تکیه بر حضور و نقش برخی نوجوانان حاضر در کربلا مانند قاسم بن حسن (ع) است.
حضور پررنگ عنصر عاطفه در گزارش واقعه کربلا مخصوصاُ در بخشی که مربوط به کودکان و نوجوانان است، جلوه های متفاوتی از این رویداد را باعث شده است. این تفاوت در مواردی به حدی است که گاه شکاف عمیقی میان واقعیت تاریخی و فهم مردمی ایجاد می کند.
در این مقاله، ضمن تحلیل متون تعزیه و با رویکردی تطبیقی، شهادت قاسم بن حسن (ع) در منابع تاریخی تا ( قرن پنجم) با متون تعزیه پس از انقلاب اسلامی، مطابقت داده شده است. نتایج این مطالعه مشخص کرد که میان گزارش تاریخی و متون تعزیه تفاوت های عمده ای وجود دارد که می تواند بر شناخت و درک عمومی نسبت به وقایع، اثری در خور تأمل داشته باشد.
تحول ساختاری تشیع امامی در طی دو قرن و نیم حضور ائمه و تبدیل جمعیتی پراکنده و غیرمتشکل به سازمانی تشکل یافته و سازماندهی شده، موضوع مهمی است و عوامل ایجاد این تحول، درخور بررسی است. مدیریت و رهبری ائمه، یقیناً اساسیترین عامل تحقق این امر بوده است. در تبیین شاخصه ها و مؤلفه های این رهبری، نوع قرائت ائمه از دین و دین ورزی و نیز محتوای جامعه نگر آموزه های ائمه، نقشی اساسی در شکل دهی اندیشه ی اجتماعی شیعیان و آماده سازی آنان برای ورود و حضور فعال در صحنه های اجتماعی و هماهنگ ساختن ایشان به عنوان تشکلی دینی ـ سیاسی داشته است.
این پژوهش بر مبنای نظریه ی « وبر» در تقسیم بندی ادیان، به ادیان رستگاری و مناسکی و متکی بر این فرضیه که «روح دنیا پذیر و جامعه نگر تشیع امامی، بر تحول ساختاری آن مؤثر بوده است»، به بررسی محتوای آموزه های امامان شیعه پرداخته است.
یکی از فضایل اهل بیت، علم اعطا شده خداوند به آنهاست. روایات الکافی و
بصائر الدرجات به این موضوع تصریح دارند و آیه 49 سوره عنکبوت را ناظر و بلکه مختصّ به اهل بیت عصمت و طهارت دانسته اند. برای بررسی این اختصاص، اصطلاح «اوتو العلم» که با واژه «علم و عالم» اندکی متفاوت است، در قرآن کاویده و نظرات مفسّران آورده شد.
این مفهوم، ویژه اهل بیت نیست، امّا عطا شدگان علم در آیه 49 سوره عنکبوت، تنها همان اهل بیت هستند. این آیه، قرآن را نه واژه و نوشته، بلکه آیه هایی روشن در سینه «اوتوا العلم» دانسته است. روایت های متعدد اثباتکننده این انحصار را نیز در این نوشتار آورده ایم.
توجه به مدح، منقبت و زندگى حضرت على(علیه السلام) از جمله بخش هاى نخستین اکثر مثنوى هاى فارسى، بهویژه مثنوى هاى حکمى و عرفانى است. شاعر در این بخش ضمن برشمردن صفات و ویژگى هاى ایشان، بسیارى از حوادث مهم زندگى حضرت را به صورت موجز بیان مى کند.
پژوهش حاضر، بررسى این موضوع در چهار مثنوى اسرارنامه، الهى نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر عطار نیشابورى است. در این تحقیق، ابتدا صفات و ویژگى هاى حضرت امیر(علیه السلام) دسته بندى و تحلیل شده است; سپس مسائل و حوادث مربوط به ایشان با عنوان اشارات استخراج شده، بر اساس مستندات تاریخى و تفسیرى بررسى گشته است. در بخش سوم نیز آیات و احادیثى که در شان على(علیه السلام) آمده، یا احادیثى که از ایشان نقل شده و عطار بدان ها پرداخته است، بررسى شده است.