فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۹۳ مورد.
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۳شماره ۷
حوزههای تخصصی:
جنبشهای اسلامی معاصر در روند تحوّلات منطقه خاورمیانه از جایگاه ویژهای برخوردارند. در این میان، جنبش شیعیان عراق و بخصوص محورهای اساسی آن به مثابه گروهها، تشکّلها و اشخاص مستقل معارض، در تقابل با نظام بعثی و تعامل در فرآیند کنونی دولتسازی عراق، از نقش قابل توجهی برخوردارند. این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که «گروههای شیعی در ساختار جامعهشناسی سیاسی عراق در چه جایگاهی ایفای نقش مینمایند؟» در این زمینه، با اشاره به وجود شکاف مذهبی در عراق، روند تطوّر تاریخی، اصول، اهداف و اساسا رهیافتهای نظری، رویکردهای عینی این گروهها شامل «جماعت العلماء»، «حزب الدعوة»، «سازمان عمل اسلامی»، «مجلس اعلا» و رویکردهای نوین موسوم به «صدریون ثانی» و تنی چند از مراجع و علما مانند سیستانی، سیدکاظم حائری و مقتدی صدر در این مقاله، تبیین و تحلیل شدهاند.
نظریه دیپلماسی شیعه
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۶ شماره ۲۲۶
حوزههای تخصصی:
خدمات علماى شیعه به مذهب تشیع
منبع:
صباح ۱۳۸۳ شماره ۱۷ و ۱۸
حوزههای تخصصی:
امامت از دیدگاه اسماعیلیه و زیدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امامت نخستین مسئله بحث برانگیز و اختلاف آفرین در تاریخ اسلام است که نخستین دسته بندی ها و انشعاب ها را، پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، در میان مسلمانان به وجود آورد. فرقه های اسماعیلیه و زیدیه از مهم ترین فرقه های شیعه، بعد از شیعه اثنی عشری، به شمار می روند که هنوز حیات سیاسی و اجتماعی دارند، اما دیدگاهشان به مسئله امامت از سده های نخستین اسلامی شکل گرفته است. یافته های پژوهشی نشان می دهد که این دو فرقه نخست معتقد به امامت و رهبری اهل بیت پیامبر بودند. اما با گذشت زمان، کسانی جز ایشان را امام و رهبر خویش گرفتند. بدین سبب، زمینه های انحراف در بین آنها کم کم آشکار شد. در این مقاله برآنیم با تکیه بر روش تاریخی، بحث امامت را از دیدگاه دو فرقه اسماعیلیه و زیدیه بررسی کنیم.
بررسی مسئله بداء در آراء کلامی شیعه
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۵شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بیان دیدگاه صاحبنظران شیعه در مورد بداء میپردازد. مسئله بداء از اعتقادات خاص شیعیان است. از نظر شیعه، برخی اعمال در سرنوشت انسانها تأثیرگذار است و انسان میتواند به واسطه انجام دادن برخی اعمال، در سرنوشت خود اثر بگذارد. برخی، مانند یهودیان، مخالف این اعتقادند. در این مقاله، به اختصار، دیدگاه صاحب نظران شیعی در این مسئله بررسی و به استدلال آنان برای اثبات بداء اشاره میشود. در پایان مقاله، آثار و کارکردهای اعتقاد به بداء تبیین میگردد.
ارتباط انسان و طبیعت از نگاه اسلام و آیین دائو
منبع:
هفت آسمان ۱۳۷۸ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
فرقه های درون شیعی دوران امامت امام رضا (ع) (با تکیه بر فطحیه و واقفیه)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
میزگرد علمی «عقل و عقل گرایی در اندیشه شیعی»
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۴ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
"عقل یکی از مفاهیم محوری در اندیشه شیعی است، گرچه «عقل» در تفکر شیعی معنایی فراتر از عقل تجربی دارد، اما عقل ـ یعنی قوّه فاهمه و مدرکه بشری ـ غیر از حس و شهود از جایگاه ویژهای برخوردار است. عقل حجّت شرعی و یکی از منابع استنباط احکام دینی است. بشر در مرحله دریافت و ادراک متون دینی به عقل نیاز دارد و قوام دین به عقل است. گرچه عقل نیز افراد را از وحی بینیاز نمیکند. اصول اعتقاد مبتنی بر استدلال عقلیاند. حتی امور تعبّدی دین نیز با عقل سلیم ناسازگاری ندارند. حکم قطعی عقل در همه زمینهها مورد پذیرش بوده و قاعده ملازمه بین «عقل» و «شرع» از اصول معتبر شیعی است.
«اجتهاد» به کارگیری تواناییهای عقل در فهم از دین با استفاده از متون دینی است. اجتهاد صِرف شنیدن یا خواندن گفتههای شارع نیست، بلکه تدبّری است که فروع را از اصول و لوازم را از ملزومات استخراج میکند. پس دستهای از بایدها و نبایدها و ارزشها را عقل به طور مستقل میفهمد و دستهای از احکام با ابزار عقل از متون شرعی فهمیده میشود. البته احکامی هم هستند که عقل بدون شرع راهی برای فهم آنها ندارد. اما اینگونه احکام نیز منافی عقل و عدل نیستند و پشتوانه عقلی دارند.
از جلوههای عقلگرایی تشیّع، سنّت قوی و مداوم فلسفی در حوزههای شیعی است که در کلام و عرفان نظری نیز تجلّی یافته است. عقلگرایی به عنوان حلقه واسط، اندیشه شیعی را در عرصهها و علوم گوناگون همساز نموده و یک نظام فکری منسجمی ایجاد کرده است."
سنت الهی در تغییرات اجتماعی از دیدگاه مفسران شیعه
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۶شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
"در نوشتار حاضر پس از پرداختن به مباحث مقدماتی، به چهار محور اساسی تغییرات اجتماعی به مثابه سنت الهی در نگاه مفسران شیعه پرداخته شده است؛ عوامل تغییرات اجتماعی نخستین محوری است که مورد بررسی قرار گرفته و این عوامل به سه دسته شناختی، روانی و رفتاری تقسیم شده است. پس از آن، کارگزاران تغییرات مورد کالبدشکافی قرار گرفته که به دو نوع نخبگان و گروه های حاشیه ای پرداخته شده است. موانع تغییرات اجتماع که محور سوم این پژوهش را تشکیل می دهد، به سه بخش فرهنگی، اجتماعی و روانی دسته بندی شده است که هر کدام از زیر مجموعه هایی نیز برخوردارند. در پایان به هدف تغییرات اجتماعی از دیدگاه قرآن و تحلیل مفسران پرداخته شده است که هدف قرآن ایجاد تغییر در سطح فردی است نه گروهی و ساختاری.
"
نقش مذهب تشیع در رشد فرهنگی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق تلاش شده تا نقش انحصاری تشیع در رشد فرهنگ و تمدن و حتی جلوه های مادی ایران زمین در قرن گذشته به تصویر کشیده شود و نشان دهد که چگونه مذهب تشیع توانسته فرهنگی تمدن ساز را در این مرز و بوم رشد دهد و خصوصاً با هجوم فرهنگ غرب این مذهب بیشتر کارایی خود را نشان داد و جنبشهای اجتماعی معاصر نشانگر اوج هجوم استعمار و همچنین اوج بالندگی و مقاومت فرهنگ تشیع میباشند. در این منازعات نه تنها خطرات احتمالی هجوم بیگانه دفع میگردد بلکه عناصر دینی فرهنگ ایرانی رشد کرده و بارورتر شده و عناصر غیر دینی آن کم رنگ شده و حتی در بعض موارد جای خود را به عناصر دینی داده است. تاکنون این سیر به انقلاب اسلامی ختم شده و در ادامه به حکومت آرمانی امام زمان(عج) ختم خواهد شد.
مفهوم شناسی واژه عدالت در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقهای امامیه درباره مفهوم عدالت آرای گوناگونی ارائه داده اند. بهطورکلی اختلاف آنها دراینباره در سه حوزه اساسی قابل طرح است: 1. فقهایی چون شیخ انصاری و امام خمینی، مفهوم عدالت را از قبیل ملکه دانسته اند؛ در مقابل، فقهایی مانند وحید بهبهانی و مرحوم خویی، ملکه بودن عدالت را نپذیرفته و اشکالات فراوانی بر آن وارد نموده اند؛ 2. مشهور فقها، گناهان صغیره را در صورت عدم اصرار مضر عدالت نمی دانند؛ اما در مقابل، برخی از فقها همانند شیخ عبدالکریم حائری و مرحوم خویی، صغائر را به طور مطلق منافی عدالت دانسته اند؛ 3. مشهور فقهای متأخر مروت را در مفهوم عدالت شرط نموده اند؛ در مقابل، فقهایی مانند صاحب جواهر و امام خمینی مروت را در عدالت شرط نمی دانند.
در این نوشتار با بررسی دلایل مسئله از آیات، روایات و اصول و بازخوانی کلمات فقها، اثبات شده است که اولاً مفهوم عدالت از قبیل ملکه است؛ ثانیاً ارتکاب صغائر به عدالت لطمه ای نمی زند؛ ثالثاً مروت در عدالت شرط نمی باشد.
ولایت در سپیده دمان شیعه اثنا عشری
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی ضرورت وجود امام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات مذاهب فقهی شیعه
عقل گرایی در مدرسه امامیه بغداد و معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقل در معتزله با تعابیری چون علم، منع، فکر، نظر، راه رسیدن به علم و درک واجبات تعریف شده است. ایشان اولین گروه از اهل سنت بودند که از عقل نظری در شناخت دین بهره گرفتند و از طریق عقل عملی بر حسن و قبح افعال استدلال و فعل قبیح را از خدا رد و به انجام تکلیف استدلال کردند.
در مدرسه امامیه بغداد، شیخ مفید و سید مرتضی ، عقل را بر قوه ای اطلاق کرده اندکه اقتضای تمییز دارد و شیخ طوسی عقل را مجموعه علوم تعریف کرده است. در این مکتب کارکردهای عقل، یعنی نظری و عملی پذیرفته شده است.
در زمینه رابطه عقل و وحی، در حالی که شیخ مفید همچون متکلمان مکتب کوفه و برخلاف معتزله، عقل را نیازمند وحی می داند، سید مرتضی و شیخ طوسی چنین نیاز و وابستگی را قبول ندارند.
معتزله و امامیه بغداد بحثی در حجیت عقل ارائه نکرده اند و گویا آن ر ا امری بدیهی پنداشته اند و در عمل از عقل به عنوان منبع و ابزار استفاده می کنند.
عثمانیه و اصحاب حدیث قرون نخستین تا ظهور احمد بن حنبل: با تأکید بر سیر اعلام النبلاء ذهبی
حوزههای تخصصی:
مناسبات شیعه و معتزله در قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن اول هجری به بعد، فرق و مذاهب مختلف کلامی شروع به رشد کردند. یکی از این جریان های فکری معتزله بود که تا اواسط قرن سوم هجری روابط چندان مطلوبی با شیعه نداشت؛ بنابراین تا این برهه از زمان بسیاری از رهبران دو گروه ردیه های فراوانی بر آثار هم دیگر می نوشتند که هدف آن ها از این عمل، دفاع از اصول اعتقادی مکتب خود بود که در بسیاری از موارد با تعصب و چشم پوشی از حقیقت نیز همراه می شد. اما از نیمه دوم قرن سوم هجری خصوصاً با روی کار آمدن حکومت شیعی آل بویه این جریان فکری به گونه ای دیگر طی طریق کرد و روابط فکری معتزله با شیعه بسیار به هم نزدیک شد به طوری که بسیاری از شیعیان از استادان معتزلی علم فراوانی کسب کردند و بعضی از معتزلیان مثل راوندی و ابوعیسی وراق به شیعه گرویدند و اصطلاح متشیعه معتزله در این عصر، اصطلاحی رایج که به معتزلیانی که به شیعه گرایش پیدا کرده بودند، اطلاق می شد. همچنین بسیاری از بزرگان معتزله با رهبران فکری شیعه مثل شیخ مفید، خاندان نوبختی و... تعاملات مختلفی برقرار کردند که این تعاملات هرگز به خشونت نگرایید و هر دو گروه ، نظریات هم را با تسامح و تساهل می شنیدند. در نگاه کلی، در قرن چهارم هجری معتزله و شیعه خصوصاً شیعه زیدیه تأثیر متقابلی بر یکدیگر برجا گذاشتند.