علیرضا سرداری زارچی

علیرضا سرداری زارچی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

زمین باستان شناسی دشت شوشان غربی با تحلیلی بر سازه های آبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوشان لومینسانس زمین باستان شناسی ژئومورفولوژی سازه های آبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۷ تعداد دانلود : ۶۴۲
دﺷﺖ ﺷﻮﺷﺎن در شمال اﺳﺘﺎن ﺧﻮزﺳﺘﺎن، از دیﺮﺑﺎز ﻣکﺎن اوﻟیﻦ و پردامنه ترین پژوهش های باستان شناختی در ایﺮان ﺑﻮده کﻪ ﺑﺎ ﻣﺤﻮریﺖ ﺷﻮش، ﺑﻨیﺎدﻫﺎی ﻧﺨﺴﺘیﻦ ﭼﺎرﭼﻮب ﺗﻮاﻟی ﻓﺮﻫﻨﮕی از دوره های پیش ازتاریخ را در ﺟﻨﻮب ﻏﺮب ایﺮان ﻣﻄﺮح ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ. بر اساس بررسی ها و کاوش های دامنه دار در ﺧﻮزﺳﺘﺎن، محوطه هایی ﮔﺴﺘﺮده ﺑﺎ ﺗﻮاﻟی زﻣﺎﻧی طولانی مدت ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﺷﺪه کﻪ به نوعی ﻧﻈﺎم ﺳکﻮﻧﺘی دوره های ﻣﺨﺘﻠﻒ زﻧﺪﮔی در ایﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ را روﺷﻦ می سازند. در شوش طی یک صد سال کاوش، نشانه هایی از استقرار و سکونت جوامع شناسایی شده که ثابت می کند از اواسط هزاره پنجم (ق.م) آغاز شده و به طور متوالی تا سده هفتم هجری ادامه داشته است. اما برای مدتی استقرارها تضعیف شده و یا از بین رفته اند که با حضور باستان شناسان خارجی و شروع کاوش های باستان شناسی توجه به این منطقه بیشتر شده، درنتیجه آن به تدریج در شهر شوش و در سطح این دشت زندگی دوباره جریان یافته، استقرارهای انسانی شکل گرفتند. به طورمعمول، دلایل انسانی و طبیعی از علل تضعیف استقرارها در هر نقطه ای می توانند باشند. حال این سؤال مطرح است که کدام یک در تضعیف استقرارهای دشت شوشان غربی و وقفه ایجادشده نقش مهم تری داشته اند؟ به طور کل هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش عامل تأثیرگذار بر استقرار سکونتگاه هاست. دشت شوشان به عنوان یکی از مهم ترین خاستگاه های بشری در خاورمیانه از اهمیت فراوانی برای علاقه مندان به علوم طبیعی و باستانی برخوردار است. بنابراین مطالعات زمین باستان شناسی که ترکیبی از دو علم ژﺋﻮﻣﻮرﻓﻮﻟﻮژی و باستان شناسی است می تواند برای درک شرایط طبیعی و زیستگاه های اﻧﺴﺎﻧﯽ ﮔﺎﻣﯽ مؤثر در جهت شفاف تر ﺷﺪن ﺗﺎرﯾﺦ تمدن در این منطقه و ایران باشد. روش های استفاده شده در این تحقیق کاربرد تصاویر ماهواره ای کرونا، بازدیدهای میدانی و آزمایش سن یابی به روش لومینسانس نوری بوده است که نتایج به دست آمده نشان داد پایین رفتن بستر رودخانه دز یا کاهش ارتفاع سطح آن در اثر فرایند کاوش توسط جریان آب، موجب قطع ارتباط آب رودخانه با کانال های دشت شوشان غربی شده درنتیجه به دلیل اهمیت حیاتی آب در کنار استقرارها، عامل طبیعی مهم ترین دلیل تضعیف استقرارها و مهاجرت ساکنین به دشت های مجاور شناخته شده است.
۲.

نقش فرایندهای ژئومورفولوژیکی بر محوطهٔ باستانی سنجر

کلیدواژه‌ها: باستان شناسی شوش هیدرومتری تپه سنجر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
تعداد بازدید : ۹۲۸ تعداد دانلود : ۹۲۳
فرایندهای ژئومورفولوژیکی در طول حیات بشر کنش های متفاوتی داشته و زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده اند. این تحقیق نگاهی دارد به نقش فرایندهای ژئومورفولوژیکی طی 6000 سال قبل در محوطه باستانی سنجر که در فاصله20 کیلومتری شهر شوش واقع شده است. در این تحقیق ابتدا با بکارگیری تصاویر ماهواره ای، نرم افزار ArcGIS و نقشه های زمین شناسی منطقه مذکور بررسی شد. طی این مراحل مخروطه افکنه هایی در جهت شمال محوطه باستانی از طریق تصاویر ماهواره ای مشاهده گردید. سپس عملیات میدانی و بازدید از محوطه مورد مطالعه صورت گرفت. در عملیات میدانی، ترانشه هایی تا عمق6 متر از سطح دشت ایجاد گردید و بعد از تعیین سن نسبی از طریق سفال نگاری، از هرلایه نمونه هایی برداشت شد. نمونه ها در آزمایشگاه پس از انجام مراحل جدا سازی ذرات خاک با ماده مخصوص،از طریق روش هیدرومتری مورد بررسی قرار گرفت . نتایج حاصله از روش هیدرومتری و همچنین بازدیدهای میدانی و تصاویر ماهواره ای مشخص نمود که دو عامل رسوبات آبی از (دو منبع مخروطه افکنه ها و کانالها) و رسوبات بادی با منشا شمال غرب نقش مهمی در انتقال رسوبات و تدفین آثار باستانی محوطه سنجر داشته اند.
۳.

بَرد پَنیر: ایستگاه یا استقرارگاه آغازنگارشی در شمال خوزستان

کلیدواژه‌ها: برد پنیر شوش اوروک کاسه لبه واریخته سینی بانشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹ تعداد دانلود : ۵۳۴
شمال اندیمشک، نقطه تلاقی مابین زاگرس مرکزی و خوزستان است و به لحاظ موقعیت جغرافیایی و زیست محیطی، با بارش نسبتاً متوسط مانند لرستان، و دمای معتدل بدون سرمای لرستان، و بدون گرمای سوزان تابستان خوزستان است و می توان آن را یکی از مهم ترین نواحی در تحولات فرهنگی پیش ازتاریخ و آغاز تاریخی ایران محسوب نمود. بَردپَنیر از محوطه های متعلق به آغاز نگارش در این منطقه است که در نزدیکی سد بالا رود واقع شده است. در این محوطه با یافته هایی مواجه هستیم که زمان استقرار آن را هم اُفق با شوش 2 در ایران و اوروک در بین النهرین معرفی می کند و به نظر می رسد در این زمان با شبکه هایی از جوامع روبه روییم که در زاگرس مرکزی و خوزستان تا جنوب شرق ترکیه، شمال سوریه و تمامی بین النهرین ساکن بوده اند. مقاله حاضر، حاصل بررسی های سال 1390 ه .ش. نگارندگان در بردپنیر است، که هدف اصلی آن توصیف و ارزیابی یافته های متعلق به دوره فرهنگی شوش 2 این محوطه می باشد. مهم ترین رویکرد این مقاله نیز دست یافتن به پاسخی است در خصوص این که چگونه یافته های جمع آوری شده از این تپه می تواند فرهنگ شوش 2 را در دروازه ورودی به بخش کوهستانی قلمرو ایلام باستان تفسیر نماید؟ و با توجه به سلسله مراتب استقرارگاهی، در چه وضعیتی قرار داشته؟ و چه رابطه ای با مرکز بزرگ تر و مراکز کوچک تر خود داشته است؟
۴.

Human Settlements and the Role of Natural Disasters: A Case Study of Landslide at Tepe Mehr Ali(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۳۴۴
Natural events and disasters always have a devastating impact on human settlements and incur economic and social effects on societies by destroying buildings and infrastructures. One of these destructive phenomenons is landslide that could damage communities, meadows and forests, communication lines, and monuments extensively in many parts of the globe, especially in mountainous countries such as Iran. Some information is currently available about the morphological cause and effects of some apparent cases. However, the destructive effects of this phenomenon on ancient settlements have not adequately been mentioned. This study examines an ancient landslide by combining data from two seasons of archaeological excavations of Tepe Mehr Ali, located in Fars province, and related interdisciplinary studies. The results of the excavations, geological evidence and morphology of the site indicate that the southern slope of the mound (about 35 degrees) to Balangan River, represent a landslide event leading to the abandonment of this site for some time during settlement periods.
۵.

استقرارهای دوره لپویی در محدوده تخت جمشید: محوطه جَلیان (گَلیان)

کلیدواژه‌ها: لپویی محوطه جلیان دره رودخانه کُر هزاره چهارم پیش ازمیلاد کاوش باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۳۲۹
حوضه رودخانه کُر در مرکز استان فارس، یکی از کانون های شکل گیری و رشد استقرارهای پیش ازتاریخ بوده است. در حاشیه جنوب شرقی این حوضه، دشت تخت جمشید قرار دارد که مکانی راهبردی در زمینه تبادلات فرهنگی-اقتصادی جوامع پیش ازتاریخی محسوب می شده و تداوم آن در دوران تاریخی به پیدایش شهرهای بزرگی مانند پارسه و استخر منجر می شود. یکی از محوطه های معروف پیش از تاریخ این محدوده، تل باکون است که مربوط به هزاره پنجم پیش ازمیلاد می شود و پس از آن با تغییر در سنت ساخت سفال از نخودی منقوش باکون به قرمز-نارنجی لپویی، محوطه های دیگری در این محدوده، مانند استقرارهای مجموعه جَلیان پدیدار می شوند. تصاویر هوایی قدیمی و گمانه زنی های اخیر در برخی از این محوطه ها نشان می دهند که این محدوده در اوایل هزاره چهارم پیش ازمیلاد مسکونی بوده است؛ چنان که با کاوش و گمانه زنی در محوطه جَلیان 1، شواهدی از سفال، معماری، تدفین و یافته هایی دیگر مانند ابزارسنگی از دوره لپویی به دست آمده است. در این کاوش که در سال 1398 ه .ش.، صورت گرفت، بقایای لایه های استقراری دوره لپویی در عمق نیم تا 5/2 متری محوطه شناسایی شد. علاوه بر این پدیدار هایی مانند دیوار خشتی قطور به عرض بیش از یک متر که تاکنون مشابه آن یافت نشده بود و نیز تدفین جنینی به دست آمده که اطلاعات بیشتری از دوره لپویی را ارائه می دهند؛ همچنین با بررسی و مقایسه سفال های این محوطه در دو گروه ظریف و معمولی لپویی، فهم دقیق تری از فرآیند تولید سفال و گاه نگاری نسبی محوطه های هزاره چهارم پیش ازمیلاد، حوضه رودخانه کُر و سرزمین های همجوار به دست آمده است. نتایج حاصل از کاوش محوطه جلیان و شناسایی دو محوطه دیگر نشان می دهد که در تحلیل الگوهای استقراری پیشین باید بازنگری های اساسی صورت پذیرد. بسیاری از استقرارهای دوره لپویی مانند مجموعه جلیان (محوطه های 1، 2 و 3) در زیر انباشت های طبیعی دشت مدفون و ناپدید شده اند که با این وصف، آمار محوطه ها و درنتیجه تفسیرهای منسوب به آن، مانند تغییر در شیوه زندگی به کوچ نشینی در این دوره را به چالش می کشد.
۶.

پژوهشی بر سنت سفالگری قلم سیاه میبد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میبد سفال قلم سیاه دانش بومی نقش مایه دوره آل مظفر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۶۹
تولید و فراوری سفال قلم سیاه در دوره آل مظفر یک روند منطقی و در پاسخ به نیازهای یک نظام اجتماعی پویا و تودرتو است. شهری که به سبب مرکزیت سیاسی و فرهنگی و مزیت های اقتصادی به چنان درجه ای از پیشرفت رسیده است که دارای مشاغل و جمعیت های متنوعی است. جامعه سفالگران میبد، تحت عنوان کوی فخاران دارای هویتی اجتماعی و حرفه ای است. این جامعه به سبب خویشاوندی و تمرکز تولید در محدوده ای مجاور راسته بازار قدیم میبد در جنب مسجد جامع کهن یک مکان گزینی مشخص دارد. انتقال و استمرار دانش بومی تولید سفال در قالب یک فرهنگ شفاهی و بومی است. رواج واژه ها و نام گزینی های بومی و محلی برای کلیه روندهای تولید سفال بخشی از هویت و منزلت شغلی در این حرفه محسوب می شود. مصالح و مواد اولیه این هنر صنعت بواسطه مواهب طبیعی معادن خاک رس ریزدانه و مرغوب در بومی سازی و تداوم آن تا به امروز نقشی بی بدیل دارد. استادکاران سفالگر با شناختی که از مواد معدنی و آلی منطقه دارند، با شیوه های کاملا سنتی و درون زا به تولید لعاب و رنگ برای پوشش سطوح سفالینه مبادرت می کنند. نقش مایه های به کار رفته در نقش اندازی و نگار گری آن بازتابی است از دنیای ذهنی ای که اقلیم، زیست بوم، معماری و سایر مناسبات اجتماعی با آن همبسته است. روش تحقیق در این مقاله میدانی با رویکرد مردم شناسی و مبتنی بر داده های سفالی مکشوفه از مطالعات باستان شناسی و مصاحبه و گفتگوهای شفاهی با استادکاران و مطلعین محلی است که برایند آن ارائه تصویری مناسب از سنت سفالگری قلم سیاه میبد، شیوه های فراوری مواد اولیه، و مراحل ساخت و تولید را در بر می گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان