حسین نگارش

حسین نگارش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۱ مورد از کل ۵۱ مورد.
۴۱.

اقلیم و محیط دیرینه پلایای جازموریان در کواترنر پایانی بر اساس مطالعه مغزه های رسوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم دیرینه پلایای جازموریان جغرافیای دیرینه مغزه رسوبی کواترنری پایانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۷۸
تاریخچه رسوب گذاری تحت تأثیر اقلیم و شناسایی دوره های خشک و مرطوب در طول دوره هولوسن در پلایای جازموریان موضوع پژوهش حاضر است. بدین منظور از مغزه های رسوبی دست نخورده برای بازسازی شرایط اقلیم دیرینه استفاده شد. تعداد پنج مغزه رسوبی با بیشینه ژرفای 7 متر از رسوبات زیر بستر مناطق مختلف پلایای جازموریان با استفاده از مغزه گیر دستی برداشت و بررسی شد. رخساره های رسوبی براساس بافت و ساخت رسوب، ترکیب رسوبات تخریبی و مواد آلی، رنگ، وجود بقایای گیاهی و سایر مؤلفه های ماکروسکوپی شناسایی و تفکیک شدند. با توجه به بررسی های رسوب شناسی و تغییر رخساره های رسوبی، هشت رخساره رسوبی قابل تفکیک متعلق به محیط های رودخانه ای، پلایایی، دریاچه ای، دلتایی و بادی شناسایی شد. جهت برآورد زمانی از وقایع اقلیمی در منطقه از نتایج سن سنجی مطالعات قبلی استفاده شد. میزان متوسط رسوب گذاری در پلایای جازموریان 4/0 میلی متر در سال می باشد. با وجود این، میزان رسوب گذاری برای عمق های مختلف رسوبات متفاوت است. و با توجه به اینکه توالی های رسوبی ثبت شده در پلایای جازموریان غالبا در محیط خشک نهشته شده اند تفکیک دقیق بدون انجام آنالیزهای ژئوشیمیایی و کانی شناسی مشکل است. ولی با توجه به تغییرات رسوب شناسی و رخساره های رسوبی و پوشش بخش های مختلف پلایا با مغزه های عمیق می توان به وجود شرایط رطوبتی مناسب در پلیستوسن پایانی نسبت به هولوسن اذعان داشت. با توجه به تغییر نوع رخساره های رسوبی در پلایای جازموریان، دوره های خشک یکباره و با مدت زمان کوتاه تر نسبت به دوره های مرطوب در منطقه ظاهر شده اند.
۴۲.

آشکارسازی تغییرات مورفولوژیکی رودخانه هیرمند از رودبار افغانستان تا هامون سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رودبار افغانستان هامون سیستان تغییرات ژئوموفولوژی رودخانه هیرمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۱
رودخانه های طبیعی تحت تأثیر عوامل و متغیر های مختلف، پیوسته ازنظر ابعاد، شکل، راستا و الگو ها در حال تغییرات هستند و تغییر مسیر رودخانه ها، همواره موردمطالعه قرار می گیرد. ویژگی هایی مثل روند حرکت رودخانه ها، تغییرات مسیر شبکه ها، الگوها و ارتباط شبکه رودخانه ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای قابل انجام است. هدف از این پژوهش، جابه جایی رودخانه هیرمند از رودبار افغانستان تا هامون سیستان به طول 275 کیلومتر با استفاده از تصاویر ماهواره ای سری زمانی لندست 5 و 7 و8 از سال 1988 تا 2018 است. به فاصله هر 5 سال یعنی سال های 1988، 1993، 1998، 2003، 2008، 2013، 2015 و 2018 تصویر اخذ شده و مورد آنالیز قرار گرفته است. نرم افزارGIS  وENVI  از مهم ترین ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش بوده که درجهت آماده سازی و استخراج داده ها مورداستفاده قرار گرفتند. رودخانه موردمطالعه پارامترهای هندسی همچون میانگین و انحراف معیار و... برای ضریب خمیدگی و طول دره و طول موج محاسبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که هرچه از سال 1988 به سال 2018 می رویم، پارامتر های هندسی با توجه به تغییرات رود، روند افزایشی داشته اند و به دلیل طولانی بودن مسیر رودخانه تغییرات عرضی به 11 بازه تقسیم شده تا نتایج بهتر و دقیق تر مورد تحلیل قرار بگیرند. همچنین نتایج بررسی نشان می دهد که میانگین ضریب خمیدگی در سال 1988 به مقدار 5/1 بوده است؛ اما در سال 2018 به میزان 5/2 رسیده است. همین افزایش مبیّن تغییرات زیاد در مسیر و بستر رود است که تغییرات طولی و پیچ وخم رودخانه هیرمند در بازه 1988 تا 2018 تغییرات زیادی داشته و جابه جایی رودخانه افزایش پیدا کرده است.
۴۳.

پهنه بندی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی ناشی از زلزله ازگله (21 آبان 1396،Mw=7.3) در استان های ایلام و کرمانشاه با مدل ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناپایداری های ژئومورفولوژیکی روش ویکور زمین لرزه ازگله ایلام کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف اصلی این پژوهش مطالعه و پهنه بندی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی حاصل از زمین لرزه ازگله در ایلام و کرمانشاه با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه ویکور است. منطقه تحت تأثیر این زلزله بسیار مستعد وقوع انواع حرکات و ناپایداری های ژئومورفولوژیکی است. دلایل آن، وجود چین خوردگی های جوان زاگرس همراه با عملکرد گسل های قطع کننده آن هاست که خردشدگی های شدیدی را در منطقه ایجاد کرده اند. برای انجام این تحقیق ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی شاخصی که در تشدید خسارات ناشی از زلزله مؤثر بوده اند شناسایی و تعیین موقعیت شدند. عمده ترین این ناپایداری ها شامل زمین لغزش ها، ریزش ها و بهمن های سنگی، جریان ها، گسیختگی های تاج تپه ها و فرونشست زمین که منجر به مسدود شدن راه ها، تخریب منازل مسکونی، آلودگی منابع آب وخاک، تخریب اراضی کشاورزی، باغات و ... شده است. سپس با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه VIKOR اقدام به پهنه بندی ناپایداری ها در 5 طبقه گردید. به منظور صحت سنجی، نقشه پهنه بندی با نقشه توزیع ناپایداری های ژئومورفولوژیکی شاخص در اثر زمین لرزه انطباق داده شد. نتایج نشان داد که دو طبقه ناپایداری زیاد و خیلی زیاد خیلی زیاد و طبقه خطر زیاد مجموعاً با مساحتی بالغ بر 6558 کیلومترمربع یعنی بیش از 28 درصد از منطقه مطالعاتی را به خود اختصاص داده اند و از بین عوامل مؤثر در وقوع ناپایداری ها، عوامل زمین شناسی، فاصله از گسل و شیب به ترتیب با 23/0، 22/0 و 15/0 امتیاز بیشترین تأثیر در ایجاد ناپایداری های منطقه را دارا هستند. نتیجه انطباق نقشه پهنه بندی با نقشه توزیع ناپایداری های بیانگر انطباق بیشتر ناپایداری ها ازجمله زمین لغزش ها، ریزش های سنگی و فرونشست ها با طبقات خطر بالاست.
۴۴.

تحلیل مورفومتریک تپه های ماسه ای و سرعت جابجایی آن ها در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل مورفومتریک فرسایش بادی برخان دشت سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۳۲
ویژگی های دشت سیستان از قبیل رسوبگذاری رودخانه ها، وزش باد های فرساینده به ویژه باد های 120 روزه و خشکسالی های 20 سال اخیر، زمینه فرسایش بادی را فراهم کرده است. یکی از نماد های عینی فرسایش بادی، جابجایی ماسه هاست. به دلیل مسکونی بودن محدوده جابجایی ماسه ها، تحلیل مورفومتریک و میزان جابجایی تپه های ماسه ای در ایجاد مخاطرات از اهداف این پژوهش است. جهت بررسی نقش پارامترهای مورفومتریک برخان ها در میزان جابجایی شان، از 10 برخان تشکیل شده در دو کانون فرسایش بادی، 7 برخان انتخاب شد و در مدت وزش باد های 120 روزه، میزان جابجایی شان رصد شده و ثبت گردید. سپس با تحلیل رگرسیونی بین طول، عرض، ارتفاع و مساحت برخان ها و میزان جابجایی شان توسط نرم افزار SPSS مشخص شد که فقط بین طول برخان ها با میزان جابجایی شان، رابطه معکوس برقرار بوده و بین سایر پارامتر ها و جابجایی برخان ها رابطه معنی داری وجود ندارد. که دلیل آن می تواند شکل گیری برخان ها در محدوده اراضی روستایی و نقش عوارض سطح زمین در میزان سرعت باد، مقدار تولید ماسه و در پی آن در میزان جابجایی برخان ها باشد.
۴۵.

آشکارسازی مناطق برداشت، انتقال و رسوب گذاری عرصه میراث جهانی بیابان لوت در بازه زمانی 2019 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان لوت ریگ یلان ژئومورفولوژی کلوت تداخل سنجی راداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
کلوت ها و ریگ یلان مهم ترین پدیده های ژئومورفولوژیکی بیابان لوت هستند که در منطقه فعال فرسایشی هیدرو-ائولین و ائولین قرار داشته و هرساله دچار تغییرات ژئومورفولوژیکی قابل توجهی می شوند. در تحقیق حاضر با استفاده از RS و GIS اقدام به آشکارسازی سیکل فرسایش در محدوده کلوت ها، ریگ لوت و محدوده انتقال بین آن ها شده است. نتایج به دست آمده در فاصله زمانی یک ساله با استفاده از فن تداخل سنجی تفاضلی راداری بین داده های رادار ماهواره سنتینل1 نشان داد که در محدوده کلوت ها(منطقه برداشت)، بیشترین میزان حفر مربوط به نیمه شمالی این منطقه بوده که از قسمت های شمالی یعنی محدوده گسترش یاردانگ ها به میزان 4/2 سانتی متر تا قسمت های مرکزی به میزان 3/0سانتی متر برداشت شده است. نیمه جنوبی این منطقه نیز به غیراز دالان های کلوت ها و سطوح هموار که محل انباشته شدن رسوبات است، تا 002/0 سانتی متر مورد حفر قرارگرفته است. در بیشتر قسمت های شمالی محدوده مرکزی(محدوده انتقال) فرآیند حفر رسوبات به میزان به 3/2 سانتی متر می رسد. اما در قسمت های جنوبی این محدوده، انباشته شدن رسوبات چشم گیر هست که حداکثر آن تا میزان 4 سانتی متر در جنوب شرق این محدوده قرار دارد. در محدوده ریگ لوت(منطقه نشست) نیز کاهش 4 سانتی متری ارتفاع تپه های ماسه ای در بخش های غربی و شمال غربی و همچنین افزایش 5 سانتی متری ارتفاع آن ها در قسمت های شرقی و بخصوص شمال شرقی چشم گیر بوده است. بنابراین افزایش ارتفاع هرم های ماسه ای روندی غربی- شرقی داشته که ارتفاع آن در قسمت های شرقی افزایش می یابد. بنابراین در منطقه موردمطالعه، سیکل فرسایش به صورت چرخشی در جهت عکس عقربه های ساعت به فعالیت خود ادامه می دهد.
۴۶.

امکان سنجی توسعه گردشگری تالابهای پلدختر بر اساس مدل تحلیلیSWOT

تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
امروزه بهره برداری بهینه از امکانات و توان های بالقوه و بالفعل هر سرزمین در چارچوپ اهداف توسعه پایدار به صورت یکی از دغدغه های اصلی محلی، ملی و بین المللی در آمده است. گردشگری فعالیتی است که امروزه مورد توجه بسیاری از دولت ها قرار گرفته است و در حال حاضر یکی از پردرآمدترین بخش های اقتصادجهانی است. در این پژوهش به امکان سنجی توسعه گردشگری تالاب های شهرستان پلدختر بر اساس مدلSWOT که یک مدل تحلیلی اساساً یک ابزار برنامه ریزی استراتژیک است پرداخته شده است. این تحقیق در راستای این سوالات صورت گرفته است:دستیابی به پتانسیل ها و محدودیت های بالقوه و بالفعل در راستای توسعه گردشگری؟ ارایه استراتژی مناسب جهت توسعه پایدار گردشگری؟ جهت دستیابی به اهداف تحقیق، ابتدا با استفاده از روش ترکیبی (پیمانی، مطالعات میدانی) به تعیین پتانسیل ها و محدودیت های بالقوه و بالفعل منطقه مورد مطالعه که در راستای توسعه گردشگری زمینه مساعد یا بازدارنده دارند، به تنظیم پرسش نامه پرداخته شده است، نتایج بررسی نشان داد که در منطقه مورد مطاله تعداد 21 نقطه قوت داخلی و فرصت خارجی به عنوان مزیت های منطقه و تعداد27 نقطه ضعف داخلی و تهدید خارجی بعنوان تنگاهای امکان سنجی توسعه گردشگری در منطقه وجود دارد. از تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده چنین نتیجه گرفته شد که آستانه آسیب پذیری تالاب ها به خاطر گردشگری بودن بالاست و نیازمند بازنگری و ارائه سیاست های مناسب و استفاده از قابلیت ها و توانمندی های آن می باشد.
۴۷.

ویژگی های ژئومورفولوژیکی سواحل بالا آمده جنوب شرق ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سواحل بالا آمده پادگانه های دریایی بالاآمدگی فرورانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۷۰
سواحل بالا آمده در ایران از حدود 30 تا 50 هزار سال پیش به تدریج شروع به بالا آمدن کرده اند و میزان بالاآمدگی آن ها 1-3 میلی متر در سال برآورد شده است . این سواحل در ایران از حوالی بندر جاسک تا خلیج گواتر (مرز مشترک ایران و پاکستان ) با مناظر کم نظیر و منحصر به فرد قابل مشاهده هستند که ادامه آن ها در داخل پاکستان تا بعد از بندر کراچی خودنمایی می کند و از غرب به شرق بر مقدار بالاآمدگی آن ها افزوده می شود، به طوری که ارتفاع آن ها در بندر جاسک حدود یک متر، در حوالی بندر چابهار و طیس بیش از 100 متر و در بندر کراچی پاکستان به حدود 500 متر می رسد. علت بالا آمدن سواحل بیشتر مربوط به عمل فرورانش و فشارهای تکتونیکی ناشی از فرورفتن پوسته اقیانوسی به زیر پوسته قاره ای در این قسمت از سواحل ایران است که میزان فرورانش در حدود 5 سانتی متر در سال تعیین شده است و شدت بالاآمدگی در سواحل به مراتب بیشتر از جلگه و ارتفاعات مکران می باشد. عمل بالاآمدگی سواحل به علت فعال بودن سابداکشن در سواحل دریای عمان هنوز هم ادامه دارد و سواحل به صورت پلکانی بالا می روند. دلایل زیادی برای اثبات بالا آمدن سواحل وجود دارد که در ادامه مباحث به آن ها اشاره خواهد شد.
۴۸.

تحلیل مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل مخاطرات تپه های ماسه ای کانون فرسایش بادی نیاتک کانون فرسایش بادی جزینک دشت سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۴
در دشت سیستان شرایط برای فرسایش بادی و در پی آن، جابه جایی ماسه فراهم است. با توجه به استقرار سکونتگاه ها در کانون های فرسایش بادی منطقه ضرورت منشأیابی ماسه ها، تحلیل مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای و عوامل مؤثر بر ایجاد مخاطرات از اهداف این پژوهش است. ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی مبتنی بر روش ﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای اﺳﺖ. در ابتدا با بررسی نقشه ها و مشاهدات میدانی مشخص شد که منشأ ماسه ها، بستر خشک رودخانه های منطقه است. سپس پارامترهای مورفومتریک چند برخان (در مدت وزش باد های 120 روزه) و میزان جابه جایی آن ها اندازه گیری و ثبت گردید. نتایج تحلیل آماری نشان می دهد که فقط بین طول برخان ها با میزان جابه جایی شان، رابطه ی معکوس برقرار است و بین سایر پارامتر ها و جابه جایی برخان ها رابطه ی معنی داری وجود ندارد؛ که دلیل آن می تواند استقرار برخان ها در محدوده ی اراضی روستایی، نقش کاربری های مختلف اراضی و عوارض سطح زمین در میزان سرعت باد، مقدار تولید ماسه و در میزان جابه جایی برخان ها باشد. مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای در سطح روستاها شامل تهدید سلامت اهالی، مدفون شدن روستاها، تخریب خاک و زیرساخت های عمومی و ... است. عوامل متعددی از قبیل وزش بادهای شدید و دائمی، کم شیب و کم عارضه بودن دشت، ریزدانه بودن خاک، خشک سالی های متوالی و فقر پوشش گیاهی در میزان جابه جایی ماسه ها در سطح دشت سیستان نقش دارند.
۴۹.

منشأیابی رسوبات کلوتک های دلتای قدیمی رودخانه ی هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلوتک پلایای سیستان رودخانه ی هیرمند XRD XRF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۱
کلوتک ها یکی از اشکال ژئومورفولوژیکی مناطق خشک و نیمه خشک جهان هستند. این عوارض در ایران دارای گسترش و تنوع زیادی بوده که حاصل فرسایش رسوبات رودخانه ای و دریاچه ای دوران چهارم زمین شناسی می باشند. بخش وسیعی از گسترش کلوتک ها در شرق و جنوب شرق کشور بوده که دارای ویژگی های خاص و منحصربه فردی هستند. در این میان، وجود کلوتک ها واقع در پلایای هامون سیستان توسعه ی چشم گیری داشته است. منطقه ی موردمطالعه، قسمتی از کلوتک های این محدوده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و منشأیابی رسوبات نهشته شده ی دلتای قدیمی رودخانه ی هیرمند بوده که محدوده ی اصلی گسترش کلوتک ها بوده است. در این رابطه پنج نمونه  رسوب، به صورت مشخص از منطقه ی موردمطالعه برداشت شده و با استفاده از روش های تجزیه وتحلیل آزمایشگاهی XRD و XRF موردبررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد رسوباتی چون کوارتز، آلومینیوم، کلسیم و دیگر رسوبات تبخیری، بیش ترین درصد تشکیل دهنده ی کلوتک ها را دارا می باشند. همچنین با توجه به عناصر به دست آمده از آزمایش های انجام گرفته و بررسی نقشه های زمین شناسی در ایران و افغانستان می توان گفت این رسوبات هم دارای منشأ داخلی و هم دارای منشأ خارجی هستند. سازندهای فرسایش یافته و رسوب گذاری شده ی فلیش شرق ایران در منطقه، منشأ داخلی رسوبات را تأیید و وجود کوارتز، آلومینیم، کلسیت، دولومیت، مسکوویت، آلبیت و سایر کانی ها و عناصر دیگر نیز نشان از خارجی بودن منشأ این رسوبات بوده که توسط رودخانه ی هیرمند انتقال یافته و در پلایای هامون رسوب گذاری شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، رسوبات دلتای قدیمی رودخانه ی هیرمند به دلیل خصوصیات خاک شناسی و عوامل اقلیمی، بهترین شرایط را برای فرسایش و تشکیل کلوتک ها در این منطقه فراهم کرده است.
۵۰.

پیش بینی خشکسالی شهر خاش با استفاده از مدل شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۳
در اثر تغییرات آب و هوایی رخدادهای ناگوار اقلیمی مانند خشک سالی در بسیاری از نقاط کره ی زمین تشدید شده است. در این پژوهش با استفاده از مدل شبکه ی عصبی خشک سالی های شهر خاش در سه بازه ی زمانی ماهانه، سه ماهه و دوازده ماهه پیش بینی شد. جهت این امر آمار اقلیمی شامل نم نسبی، دما و بارش ایستگاه هواشناسی شهر خاش و شاخص های اقلیمی از سال 1961 تا 2010 مورد استفاده قرار گرفت و شاخص خشک سالی SPI به عنوان خروجی مدل ها در نظر گرفته شد. 70 درصد داده ها به عنوان داده های مرحله آموزش و 30 درصد به عنوان داده های آزمایش در نظر گرفته شد. شبکه های مورد استفاده از نوع پس انتشار و تابع پایه ی شعاعی با الگوریتم پس انتشار خطا و روش یادگیری لونبرگ مارکواردت می باشند. پس از تشکیل مدل های فراوان با ساختار متفاوت از تعداد ورودی، تعداد لایه و نرون، پیش بینی سه ماهه خشک سالی به عنوان بهترین بازه زمانی جهت پیش بینی خشک سالی شناخته شد و پس از آن پیش بینی دوازده ماهه خشک سالی نتایج مناسبی ارائه داد. مقایسه دو نوع شبکه عصبی نشان داد که شبکه پس انتشار با دو لایه پنهان 15 نرونی و با ورودی های بیشینه نم نسبی، میانگین نم نسبی با 3 فصل تأخیر، شاخص بارش موسمی جنوب غربی آمریکا با 4 فصل تأخیر، شاخص بارش موسمی جنوب غربی آمریکا با 2 فصل تأخیر، میانگین نم نسبی و کمینه ی نم نسبی مناسب ترین مدل جهت پیش بینی سه ماهه خشک سالی در شهر خاش می باشد. مقایسه نتایج مدل شبکه ی عصبی و مدل رگرسیونی بر دقت و توانایی شبکه ی عصبی در پیش بینی خشک سالی شهر خاش صحه گذاشت.
۵۱.

تأثیر هیدروژئومورفولوژی آبخوان دشت نورآباد ممسنی بر آب زیرزمینی منطقه با استفاده از GIS

کلیدواژه‌ها: هیدروژئومورفولوژی منابع آب زیرزمینی آبخوان نورآباد ممسنی سیستم اطلاعات جغرافیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۴
مطالعه ی حاضر با هدف شناخت و تبیین عوامل ژئومورفولوژی دشت و ارتباط آن ها با منابع آب زیرزمینی و نیز تهیه ی نقشه های کاربردی در راستای شناخت و مدیریت محیط در این آبخوان، تدوین شده است. منطقه ی مورد مطالعه، شامل آبخوان دشت نورآباد در محدوده ی حوضه ی آبریز دشت نورآباد از زیرحوضه های آبریز هندیجان جراحی در شمال غرب استان فارس می باشد. در این پژوهش از روش های میدانی و تحلیل آماری استفاده شده است. از روش درون یابی، جهت بررسی وضعیت منابع آب زیرزمینی آبخوان و از روش همبستگی پیرسون، جهت بررسی ارتباط بین اشکال ژئومورفولوژی با پارامتر های منابع آب استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مخروطه افکنه ها و دشت سیلابی، بیشترین میزان همبستگی را با منابع آب زیرزمینی در سطح 99% دارند که ناشی از وجود رسوبات آبرفتی و نفوذپذیر که نقش مهمی در تغذیه آبخوان دشت داشته است و کمترین میزان تغذیه مربوط به وجود گسل رورانده است که آب های نفوذی قبل از رسیدن به آبخوان از طریق زیرزمین از حوضه خارج می شوند و مانع از تغذیه ی آبخوان می شود. همچنین کیفیت منابع آبی دشت نشان داد که هدایت الکتریکی در بخش های جنوبی و مرکزی آبخوان دشت، به دلیل وجود سازندهای گچی و مارنی که در بخش های جنوبی بیشتر است و اسیدیته آب در کل منطقه حدود 7 و خنثی می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان