حسین دانش مهر

حسین دانش مهر

مدرک تحصیلی: استادیار جامعه شناسی، دانشگاه کردستان
پست الکترونیکی: hdaneshmehr@yahoo.com

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۲ مورد از کل ۳۲ مورد.
۲۱.

ارتباط بین تعارض کار- خانواده و نگرش های ازدواج - فرزندآوری: مطالعه ای در بین زنان شاغل در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارض کار - خانواده نگرش به سن ازدواج نگرش به تعداد فرزند زنان شاغل سیاست های حمایتی خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۴
نظر به اهمیت سازگاری نقش های شغلی با تعهدات بلندمدت خانوادگی، پژوهش حاضر ارتباط بین تعارض کار- خانواده و نگرش های ازدواج- فرزندآوری زنان شاغل را بررسی کرده است. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریه های تعارض نقش، نابرابری جنسیتی، حمایت اجتماعی و منابع اقتصادی است. پژوهش برحسب نوع و روش گردآوری داده ها کمّی و پیمایشی است. میدان مطالعه، سنندج و نمونه شامل 338 زن ازدواج نکرده و دارای همسر 49-15 ساله شاغل است که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد زنان ازدواج نکرده ای که تعارض کار- خانواده بالاتری را تجربه می کنند، سن بالاتری را برای ازدواج مناسب می دانند. همچنین، تجربه بالاتر تعارض کار- خانواده در بین زنان دارای همسر با نگرش به تعداد فرزند کمتر همراه است. یافته های تحلیل چندمتغیره  نشان داد که در زنان مجرد، 5/23 درصد از تغییرات نگرش به سن ازدواج توسط متغیرهای وضعیت استخدام و تعارض کار- خانواده؛ و در زنان دارای همسر، 5/42 درصد از تغییرات نگرش به تعداد فرزند ایده آل با متغیرهای تعارض کار- خانواده و سن تبیین می شوند. قرار گرفتن زنان در موقعیت های شغلی ایمن و رفع تعارض های کار- خانواده با در پیش گرفتن سیاست های حمایت از خانواده برای تحقق ایده آل های ازدواج- فرزندآوری از توصیه های سیاستی پژوهش حاضر است.
۲۲.

قابلیت های سرمایه اجتماعی برای توانمندسازی اقتصادی روستاییان مورد: روستاهای مرزی شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی توانمندسازی اقتصاد روستایی اشکال سرمایه بخش خاو ومیرآباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۴۷
کلید فهم اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی این است که اشکال مختلف سرمایه قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. توانمندسازی اقتصادی روستاییان در منطقه مرزی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان علاوه بر اینکه همه ضرورت های توانمندسازی اقتصادی روستاییان در سایر نقاط کشور را دارد از دو ضرورت بسیار مهم دیگر نیز برخوردار می باشد که عبارتند از ماندگاری روستاییان در روستا و جلوگیری از خالی شدن نوار مرزی که این ضرورت علاوه بر جنبه اجتماعی از جنبه امنیتی نیز حائز اهمیت است. ضرورت دوم مربوط به عدم سوق یافتن جوانان روستایی به سمت کولبری است. سوالات اصلی پژوهش عبارتند از 1) میزان توانمندی اقتصادی روستاییان و سرمایه اجتماعی آنها در چه سطحی می باشد؟ 2) سرمایه اجتماعی و مولفه های آن چه رابطه ای با توانمندی اقتصادی روستاییان دارد؟. مبانی نظری پژوهش متمرکز بر اندیشه بوردیو در زمینه تبدیل اشکال سرمایه به یکدیگر است. روش پژوهش پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه روستاییان مناطق روستایی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 483 نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی روستاییان در سطح متوسط به بالا و توانمندی اقتصادی آنها در سطح پایینی قرار دارد. رابطه سرمایه اجتماعی با توانمندی اقتصادی معنادار و معکوس می باشد. شاخص های سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاییان در سطح متوسط است و رابطه غیرمعنادار و مثبتی با توانمندی اقتصادی دارد در حالی که شاخص های سرمایه اجتماعی درون گروهی قوی و رابطه معنادار و معکوسی با توانمندی اقتصادی دارد. بازتولید شدن توانمندی های پیشین و سنتی در میان روستاییان که به دلیل غلبه سرمایه اجتماعی درون گروهی بر برون گروهی می باشد سبب شده که سطح مهارت و توانمندی های جدید در میان روستاییان در سطح پایینی باشد.
۲۳.

سرمایه اجتماعی به مثابه بسترِ زیست پایدار در میان ساکنان مسکن مهر؛ نمونه مورد مطالعه: مسکن مهر بهاران سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی کیفیت زندگی زیست پایدار مسکن مهر خدمات شهری سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۵۰
یکی از متغیرهای مهم کیفیت زندگی در میان ساکنان یک جامعه، سرمایه اجتماعی است، این سازه تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش یا افزایش خواهد شد. مسکن یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است که می توان زیستِ ساکنان آن را بر حسب میزان سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. مسئله پژوهش حاضر، ارتباط میان عوامل نرم زیست اجتماعی (جامعه شناختی) با وضعیت سرمایه اجتماعی در بین ساکنان مسکن مهر بهاران شهر سنندج است. متغیرهای عمده پژوهش بر اساس چارچوب نظری پاتنام، بوردیو، فوکویاما و کلمن صورت بندی شده و به لحاظ روش شناسی این پژوهش در سنت کمی و براساس روش پیمایش صورت پذیرفته و از ابزارِ پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خانوارهای ساکن در واحدهای مسکونی مسکن مهر شهر سنندج در سال 1399 است و  تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری نیز به صورت دو مرحله ای، ابتدا نمونه گیری خوشه ای و سپس نمونه گیری تصادفی انجام شد که بر اساس آن 340 نفر افراد بالای 18 سال انتخاب شدند. صحت داده ها با استفاده از تکنیک های اعتبار صوری و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گفت و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS Ver23  انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین  متغیرهای سطح فرهنگ آپارتمان نشینی، درجه روابط همسایگی، سطح آشنایی با محیط اجتماعی، رضایت از محل سکونت، دسترسی به امکانات و کیفیت خدمات شهری و زیرساخت ها و متغیرهای زمینه ای (سابقه سکونت، درآمد و وضعیت تأهل) با سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از آماره نشان داد که بین متغیرهای روابط اجتماعی، نوع سکونت و متغیرهای زمینه ای (سن، جنسیت، شغل، تحصیلات) با سرمایه اجتماعی ساکنان رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز حاکی از آنست که متغیرهای فرهنگ آپارتمان نشینی، روابط همسایگی و سطح آشنایی بر سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر تأثیرگذار بوده و حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
۲۴.

تحلیل سازه های اثرگذار بر مشارکت اجتماعی مردم در پروژه های بنیاد برکت (موردمطالعه: روستاهای شهرستان سروآباد - استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرستان سروآباد بنیاد برکت ستاد فرمان اجرایی حضرت امام (ره) توسعه روستایی مشارکت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۹۹
یکی از ابعاد مهم توسعه در میان جوامع روستایی، توجه به بعد اجتماعی است به طوری که، شکست یا موفقیت طرح های توسعه روستایی بستگی به درجه مشارکت و درگیری اجتماعات محلی در آن ها دارد. مطالعه حاضر به دنبال تحلیل سازه های اثرگذار بر مشارکت اجتماعی روستائیان در پروژه های عمرانی بنیاد برکت (وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)) در بازه زمانی 1397-1399 روستاهای شهرستان سروآباد استان کردستان است. روش شناسی پژوهش کمی و بر اساس روش پیمایش است و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی افرادی ذی نفع در پروژه های بنیاد برکت در دهستان های اورامان، پایگلان، بیساران و ژریژه شهرستان سروآباد و روستاهای تحت پوشش هستند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و نمونه گیری سهمیه ای متناسب، 385 نفر بالای 18 سال تعیین شد و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای عدالت اجتماعی، اعتماد نهادی، رضایتمندی مردم از طرح های عمرانی، تعلق اجتماعی، پایگاه اجتماعی - اقتصادی و میزان آگاهی مردم از پروژه های بنیاد برکت با میزان مشارکت اجتماعی مردم در پروژه های بنیاد برکت رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین بین متغیرهای احساس امنیت، نوگرایی و وضعیت تأهل با مشارکت اجتماعی مردم در پروژه ها رابطه ای یافت نشد. درنهایت می توان گفت ظرفیت های بالای توسعه منطقه در بخش های توسعه انسانی، گردشگری و باغداری از یک سو و نرخ زیاد بیکاری، عدم سرمایه گذاری بخش دولتی و توسعه نیافتگی منطقه از سوی دیگر، زمینه پذیرش طرح ها و ایده های نو در میان مردم را فراهم ساخته و این امر گزاره های سنت کلاسیک توسعه (مقاومت روستائیان در برابر ایده های نو) را فروریخته است.
۲۵.

تحلیل روایت تجربه زیسته ساکنان مناطق مرزی از مصائب حیات اجتماعی (مورد مطالعه: روستای هانی گرمله)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرزنشینی مصائب اجتماعی تحلیل روایت زندگی پُرریسک روستای هانی گرمله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۲۱۳
مرزنشینان بیش از سایرین تحت تأثیر وضعیت مرزها هستند و هر تغییری در روابط بین الملل یا درون مرزهای کشور، بر زندگی روزمره و زیست جهان آن ها تأثیرگذار است. در وضعیت کنونی، یک مرز سازمان یافته می تواند چالش ها و فرصت هایی را برای افراد ساکن در آن فراهم کند. این چالش ها و فرصت ها یا ذاتی مناطق مرزی اند و یا این که در نتیجه شیوه سیاست گذاری های اِعمال شده در این مناطق به وجود آمده اند. بنابراین پرداختن به تجربه زیسته مرزنشینی اهمیتی استراتژیک در بُعد سیاست گذاری دارد. در این پژوهش به بررسی تجربه زیسته ساکنان مناطق مرزی از مصائب حیات اجتماعی روستای هانی گرمله واقع در نوار مرزی شهرستان پاوه پرداخته شد. منظومه مفهومی ما برگرفته از مرزنشینی، مصائب اجتماعی و جامعه بیم زده (ریسک) الریش بک بود. روش تحقیق حاضر کیفی و مبتنی بر تحلیل روایت بود. شیوه نمونه گیری هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته است. نتایج نشان داد که تفاوت زیادی بین روایت مرزنشینان از زندگی شان با وضعیت زندگی در مناطق مرکزی وج ود دارد و در بیان علت به وجودآمدن این وضعیت، اکثراً بر ویژگی ها و وضعیت اقتصادی و فرهنگی خود تأکید می کنند. مصاحبه شوندگان با مضامینی نظیر «تمایز زندگی مرزنشینان با دیگر مناطق»، «درهم تنیدگی حیات اجتماعی و زندگی مرزنشینی»، «مخاطرات مراودات مرزی»، «حک شدگی اقتصاد کولبری»، «درحاشیه بودن»، «ضعف امکانات، خدمات و زیرساخت های مرزی»، «به حاشیه رفتن مسائل زیست محیطی در مناطق مرزی» و نظایر آن، حس متفاوت بودن از دیگ ران را تجربه می کنن د. در این پژوهش سوژه های مطالعه (ساکنان روستای مرزی)، استراتژی ها و راه های برون رفت از این مشکلات را در مواردی مانند تغییر نگاه کارگزاران توسعه به مرز، اقدامات توسعه ای عاجل و ایجاد امکانات و گسترش خدمات جستجو می کنند.
۲۶.

طرد از میدان آموزش و بازتولید نابرابری جنسیتی: تحلیل روایت زنان روستاهای شهرستان دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش بازتولید تحلیل روایت زنان روستایی نابرابری اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۷۴
پژوهش حاضر به دنبال روایت های زنان روستایی از نابرابری جنسیتی در میدان آموزش است، این مقاله ضمن تفسیر موقعیت های فرودستی آنان، به کاوش در روایت زنان از وضعیت مناسبات آموزش جنسیت و عوامل برسازنده طرد از میدان آموزش و نابرابری جنسیتی در میدان آموزش می پردازد. برای این منظور از دستگاه نظری پی یر بوردیو به عنوان راهنمای کار و صورت بندی مفاهیم بهره جسته ایم. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش تحلیل روایت مضمونی برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق جهت گردآوری داده های مورد نیاز به کار گرفته شده است. میدان پژوهش حاضر مناطق روستایی شهرستان دهگلان است که با منطق نمونه گیری کیفی و هدفمند علاوه بر نمونه گیری از فضا (روستاهای بزرگ، متوسط و کوچک) نمونه گیری هدفمند و نظری نیز از سوژه های مورد مطالعه به عمل آمده که بر مبنای آن با 32 نفر از زنان 15 تا 35 ساله در 6 سکونت گاه روستایی با رعایت حداکثر تنوع مصاحبه های عمیق به عمل آمد. داده های حاصل از روایت در قالب 78 تم اولیه، 36 خرده تم، 8 تم اصلی و یک تم نهایی کدگذاری و صورت بندی شدند. تم های اصلی حاصل از روایت ها عبارت اند از: جامعه پذیری جنسیتی، مکانیسم تعمیق نابرابری اجتماعی، فقر مادی، فقر فرهنگی، عدم دسترسی به مراکز آموزشی، ازدواج زودرس دختران، محدودیت زنان در ورود به عرصه های عمومی و بازتولید ساختار اجتماعی. مقوله نهایی نیز آموزش به مثابه یک میدان تولید نابرابری جنسیتی در مناطق روستایی است که داستان روایت های متکثر زنان حول آن شکل گرفته و بدان معنا بخشیده اند.
۲۷.

برنامه ها و سیاست های توسعه ای در ایرانِ قبل از انقلاب؛ دگرگونی نظام ارضی و فروپاشی اقتصاد روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصلاحات ارضی برنامه های توسعه ای اقتصاد روستایی تحلیل اِسناد مدرنیزاسیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۴۴
هدف پژوهش حاضر، تحلیل وضعیت اقتصاد روستایی و نسبت آن با امر توسعه و نوسازی در ایران است. گزاره اصلی این است که اقتصاد روستایی در دوره ی پهلوی دوم، دچار افول و سپس فروپاشی گردید که این مسئله به میانجی سیاست ها و برنامه های توسعه_ برنامه های عمرانی توسعه، اصلاحات ارضی، نظام های بهره برداری مدرن «نظیر ایجاد واحدهای کشت و صنعت شرکت های سهامی زراعی، تعاونی های تولید»_ اتفاق افتاده است. بیشتر مطالعات در مورد توسعه روستایی در ایران با دیدگاه نوسازی انجام گرفته که نشان از پیوند این نظریه با برنامه های توسعه ای می باشد. مدرنیزاسیون و توسعه آمرانه در امتزاج با صنعتی شدن و شهرنشینی در ایران به عنوان دستگاه مفهومی این پژوهش صورت بندی شد. اعتبار داده ها با کیفیت منابع و شیوه تجزیه وتحلیل داده ها به صورت توالی تاریخی و ضرورت برنامه ها مدنظر قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه ها و اقدامات توسعه ای ذیل الگوی نوسازی، باوجود برخی پیامدهای مثبت، به تدریج و با روند روبه رشد فروش نفت و تأثیرات آن بر اقتصاد ایران، و با دگرگونی نظام ارضی، تغییر شیوه حکمرانی روستایی، سلطه نظام برنامه ریزی آمرانه و ظهور نظام سرمایه داری تجاری- صنعتی، زمینه های فروپاشی اقتصاد روستایی را فراهم نموده اند. این روند، مهاجرت روستا- شهری، کاهش تولیدات کشاورزی، خروج نیروی فعال کار از روستاها، عدم سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و تولیدی و وابستگی به دولت، توجه دولت به بخش های عمرانی، به حاشیه راندن مشارکت روستایی و ارجحیت اقتصادِ کلان بر فرهنگ و اجتماع را به دنبال داشته است.
۲۸.

دلالت های معنایی زنان دهستان صلوات آباد از نابرابری های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابرابری آموزشی نابرابری جنسیتی دلالت های معنایی دهستان صلوات آباد زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۷
هدف پژوهش حاضر ارائه تحلیلی از دلالت های معنایی زنان از نابرابری آموزشی در روستاهای دهستان صلوات آباد شهرستان سنندج می باشد. نظریات انتقادی در حوزه نابرابری آموزشی و نظریه های بوردیو، اپل، کلمن و ایلیچ به عنوان مبانی نظری این پژوهش بوده است. همچنین با رویکرد کیفی و ذیل آن، روش تحلیل روایت به دلالت های معنایی 33 نفر از زنان در مورد نابرابری آموزشی و پیامدهای آن با نمونه گیری هدفمند و راهبرد مصاحبه نیمه ساخت یافته پرداخته شده است. یافته های به دست آمده شامل 231 مقوله عمده، 26 مقوله محوری و ٧ مقوله اصلی بوده است. نتایج در قالب تحلیل مقوله های اصلی نشان داد که نظام پدرسالارانه همچنان به عنوان امری محتوم در شکل گیری جایگاه و نقش زنان در جامعه و به تبع موثر در آموزش آنها موثر است. . همچنین نتایج نشان داد که فقر اقتصادی خانواده ها و عدم استقلال مالی و شغلی زنان در شرایط افزایش هزینه های آموزشی به محدودیت در دسترسی به آموزش منجر گشته است. کمبود امکانات روستایی و کاهش حمایت های دولتی، نابرابری آموزشی در روستاها را تشدید کرده و در نهایت این عوامل سبب ناامیدی از تغییر و به تبع؛ محرومیت اجتماعی آنها از مزایای آموزش گردیده است.
۲۹.

زنان و تغییر ساختار اجتماعی؛ تحلیل روایت کنشگران زن فعال در اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم کردستان انجمن های زنان تحلیل روایت ساختار اجتماعی عاملیت زنانه مردانگی جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۴
پژوهش حاضر به دنبال روایت فعالان زن از نقش و جایگاه زنان در تغییر ساختار اجتماعی اقلیم کردستان است. با استفاده از نظریات فمینیست های سوسیالیست و شرابی به تشریح وضعیت تغییرات ساختاری در اقلیم کردستان و نقش و جایگاه زنان در این تغییرات پرداخته شده است. این پژوهش در سنت روش کیفی قرار دارد و در آن از تحلیل روایت استفاده شده است. بدین منظور راهبرد مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند و همگن است. مصاحبه با هجده نفر از فعالان در انجمن ها صورت گرفت. داده ها در قالب ۱۲ مضمون اولیه و ۶ مضمون ثانویه تفسیر و تحلیل شدند. نتایج نشان داد تغییرات ساختار اجتماعی بعد از سال ۱۹۹۱، یعنی زمان تشکیل اقلیم کردستان به وقوع پیوسته که درنتیجه آن، نقش و جایگاه زنان نیز دستخوش تغییر شده است. از آن زمان تاکنون، احزاب سیاسی به خواسته ها و انجمن های زنانه شکل داده اند و در چارچوب اهداف حزبی به مسائل زنان نگریسته اند. با وجود این، زنان با مشارکت و تصاحب پست های مدیریتی و سیاسی توانسته اند جایگاه خود را در این ساختار به دست آورند. در این میان نقش آموزش، رسانه ها و انجمن ها مهم و تأثیرگذار بوده است. انجمن های زنان به عنوان یکی از مهم ترین تغییردهندگان ساختار و خود زنان فعال به عنوان عامل تغییر، اقدام به تصویب قوانین عادلانه، ریشه کنی الگوهای کهن اجتماعی فرهنگی و گسترش آگاهی، حمایت و بازنمایی مشکلات و چالش های زنان کرده اند.
۳۰.

کرونا و داغ ننگ: روایت بهبودیافتگان بیماری از تجربه طرد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونا داغ ننگ طرد اجتماعی انزوا بحران اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۵
شیوع ویروس کووید 19، توأم با پیامدهایی چون تمایزگذاری و فاصله اجتماعی در میان افراد جامعه بوده و فجایع روحی-روانی بسیاری را برای جامعه به میراث گذاشته که تا سال ها شاهد اثرات ناخوشایند آن بر جسم و روان افراد خواهیم بود. هدف از پژوهش حاضر، روایت بهبودیافتگان مبتلا به بیماری کرونا از تجربه ی طرد اجتماعی است. این پژوهش با بهره مندی از افکار و آراء گافمن و تعداد دیگری از نظریه پردازان حوزه ی جامعه شناسی، داده های خود را به میانجی رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل روایتِ مضمونی و انجام مصاحبه با 16 نفر (11 مرد و 5 زن) از بهبودیافتگان بیماری به دست آورده است. نمونه ها به صورت هدف مند انتخاب شده اند. یافته های به دست آمده از تجزیه و تحلیل مفاهیم، نشان دهنده ی 11 تِم اصلی شامل: اختلالات روحی-روانی، گسست روابط اجتماعی، فروکاست منزلت اجتماعیِ افراد، دگردیسی میدان دین و گزاره های دینی، تضعیف اعتماد اجتماعی، کاهش ارزش های اخلاقی-انسانی، شکل گیری هویت پنهان، بیکارشدن، رونق بازارِ دلالیِ کالاهای بهداشتی، ترس از روایت بیماری، تبعیض در دریافت خدمات درمانی؛ 22 مفهوم محوری و 59 مقوله ی عُمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تجربه ی طرد اجتماعی از جانب بیماران مبتلا به ویروس کووید 19، با پیامدهای مخربی چون از دست دادن پایگاه اجتماعی، انزواطلبی، اخراج از حلقه های گروهی و تشدید ترس و اضطراب درونی و در نهایت، رشد تنش و التهاب اجتماعی در سطح گسترده را به همراه دارد. از طرفی نیز وضعیت پیش آمده سبب سوءاستفاده برخی سودجویان و دامن زدن به بحران موجود به میانجی احتکار کالاهای بهداشتی-درمانی و متعاقباً گران فروشیِ این اجناس می شود. در نهایت یافته ها حاکی از نوعی خشونت نمادین در قبال مبتلاشدگان به کرونا و واپس زدن آنها از حلقه های گروهی و اجتماعی است.
۳۱.

پدیده نگاری فروشندگان خیابانی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اقتصاد غیررسمی پدیده نگاری دست فروشی سنندج فروشندگان خیابانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۰
پژوهش حاضر به دنبال پدیده نگاری دست فروشی در میان فروشندگان خیابانیِ شهر سنندج است تا ضمن تفسیر موقعیت های آنها در نظام اقتصاد غیررسمی، به واکاوی عوامل شکل دهنده و برسازندیه دست فروشی در میدان اجتماعی و فرهنگی آنها بپردازد. دراین راستا از دیدگاه موافقان و مخالفان این پدیده، به عنوان راهنمای کار و صورت بندی مفاهیم بهره گرفته شده است. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش پدیده نگاری، برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن، ابزارهای مشاهدیه مشارکتی و مصاحبیه عمیق جهت گردآوری داده های موردنیاز به کار رفته است. میدان پژوهش حاضر، شهر سنندج و خیابان فردوسی (حدفاصل میدان آزادی تا میدان انقلاب) است که در آن انبوه دست فروشان با ارائیه کالاها و خدمات متنوع را شاهدیم. شیویه نمونه گیری این پژوهش، هدفمند بوده است؛ بدین معنا که با افرادی گفتگو شده است که نخست تجربیه زیسته از پدیدیه دست فروشی دارند (دست فروشان) و دوم دارای اطلاعات و شناخت عمیق از خلق این وضعیت اند (کارگزاران توسعیه شهری). بر همین مبنا با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع براساس معیارهای سن، جنس و سابقیه دست فروشی، 21 دست فروش و براساس سابقیه مدیریت و نوع دستگاه متولی 6 مصاحبه با کارگزاران توسعیه شهری تا مرحلیه اشباع داده ها انجام گرفت. اطلاعات برآمده از دل مصاحبه ها، در قالب 9 مفهوم اصلی صورت بندی شدند و مفاهیم برآمده از روش موردمطالعه عبارت اند از: دست فروشی محصول توسعه نیافتگی، واقعیت زندگی لب مرزی (حاشیه نشینی)، تهی شدن جامعه از ظرفیت های اجتماعی، تحمل رنج اجتماعی، هجوم به اقتصاد پیش ساختیه خیابانی، جهان های ناممکن دست فروشی، دست فروشی به مثابه شیویه زندگی، شکل گیری سیاست های خیابانی، و تثبیت توسعیه توسعه نیافتگی اقتصاد غیررسمی. به عنوان نتیجیه شرایط تاریخی، موقعیت جغرافیایی و نگاه آمرانه و سیاسی به توسعه، ازجمله شرایط و زمینه هایی اند که چنین زیست جهانی را برای کنشگران این حوزه معنادار ساخته اند.
۳۲.

موانع توسعه نیافتگی معدن در استان کردستان؛ زمینه ها، علل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخش معدن توسعه نیافتگی توسعه اقتصادی روش نظریه زمینه ای استان کردستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
هدف پژوهش حاضر، تحلیل توسعه نیافتگی اقتصادی و صنعتی بخش معدن به عنوان یکی از ظرفیت ها و پتانسیل های توسعه ای در استان کردستان می باشد. چهارچوب مفهومی از مفاهیم توسعه ی اقتصادی و صنعتی ذیل نظریات رشد متوازن نورکس و رشد نامتوازن هیرشمن و نظریات توسعه اقتصادی شومپیتر که توسعه اقتصادی و صنعتی را مبنای رفع توسعه نیافتگی دانسته و بر اهمیت فرآیندی و مستمر و پایداری توسعه تاکید دارند، اتخاذشده است. همچنین از روش نظریه زمینه ای که در پی شرایط زمینه ای، علی، مداخله ای، پیامدها و راهبردهای اتخاذشده، می باشد _ توسعه نیافتگی _، استفاده شده است. روش نمونه گیری، نظری هدفمند بوده و از منطق روش اشباع نظری جهت رسیدن به یافته های حاصل از مصاحبه با ۱۵ نفر از کارشناسان، مدیران و فعالان بخش معدن استفاده گردیده است. نتایج نشان داد که ضعف زیرساخت های صنعتی و ارتباطی استان زمینه ی توسعه نیافتگی بخش معدن را فراهم آورده است. پرهزینه بودن، عدم رغبت سرمایه گذاران، وجود بازار دلالی، بلندمدت بودن سرمایه گذاری و انتقال سرمایه، سرمایه بر بودن فعالیت های معدنی سبب کاهش و کمبود سرمایه گذاری در این بخش شده و همین امر، شرایط علی توسعه نیافتگی را سبب گردیده است. موانع اداری و امنیتی نمودن معادن در بهره برداری از ظرفیت ها و پتانسیل های این بخش به عنوان شرایط مداخله ای در توسعه نیافتگی عمل نموده است. این شرایط، دوقطبی سازی توزیع فعالیت های صنعتی و معدنی در میان شهرستان های استان و معارضت های نهادی و مدنی را فراهم نموده است که پیامدهای توسعه نیافتگی بخش معدن می باشد. در همین راستا، خام فروشی مواد معدنی به عنوان استراتژی و راهبرد جهت فعالیت در این بخش اتخاذ شده است. این راهبرد حاکی از پیامد توسعه نیافتگی و درعین حال بازتولید توسعه نیافتگی استان در بخش معدن می باشد. لذا جهت رفع توسعه نیافتگی این بخش و توسعه اقتصادی_ صنعتی آن پیشنهاداتی ارائه گردیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان