حسن احمدی زاده

حسن احمدی زاده

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسه دانشگاه کاشان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

مقایسه دیدگاه ابن سینا و ارسطو درباره ماهیت نفس و نتایج این دیدگاه ها در زندگی پس از مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس صورت ارسطو ابن سینا ماده حیات پس از مرگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۵۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۹۰۸
ماهیت نفس، تجرد یا مادی بودن آن و نیز کیفیت ارتباط آن با بدن، همواره یکی از چالشیترین مباحث در آرای فلسفی و کلامی بوده است. در جستار حاضر، علاوه بر توجه به تبیین ماهیت نفس در آرای فلسفی ارسطو و ابن سینا، به لوازم دیدگاه های این دو به ویژه در موضوع حیات پس از مرگ خواهیم پرداخت. ارسطو ازیک سو نفس را در تعامل با بدن تبیین میکند و ازسویدیگر، رابطه آنها را از نوع رابطه ماده و صورت میداند که از مصادیق ترکیب اتحادی است. درنتیجه وی در تبیین حیات پس از مرگ با مشکل مواجه میشود؛ چراکه با از بین رفتن بدن، نفس نیز باید از بین برود. ازسویدیگر، ابن سینا برای برون رفتن از چالشی که ارسطو در آن گرفتار شده، با تفکیک حیث ذاتی و حیث فعلی نفس تلاش میکند در تبیین حیات پس از مرگ، با تناقض پیش روی ارسطو مواجه نشود.
۲.

دیدگاه اخلاقی هگل در پرتو نقدهای او به دیدگاه اخلاقی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صورت گرایی اخلاق کانت اخلاق هگل کلی سازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۲۱۷۵ تعداد دانلود : ۹۶۳
ایمانوئل کانت در کتاب مبانی مابعدالطبیعیِ اخلاق، یگانه هدف خویش را جست وجو و برپایی عالی ترین اصل اخلاق معرفی می کند؛ اصلی که همچون قطب نمایی برای افعال اخلاقی باشد؛ اما هگل بر این باور است که دیدگاه اخلاقی کانت، انتزاعی و گویی بی محتواست؛ افزون براین، اصول اخلاقی کانت تناقض هایی دارد؛ ازاین رو، این نظام اخلاقی را درعمل ناممکن می کند. کانت اخلاق را در درجه اول، به حوزه فردی مربوط می داند؛ اما از دیدگاه هگل، فردی دانستن اخلاق، نادیده گرفتن جهانی اجتماعی و سیاسی را درپِی دارد که در پَس عمل اخلاقی فرد نهفته است؛ افزون براین، از منظر وی، تأکید کانت بر کلی سازی قانون اخلاق، ایرادهایی دارد؛ برای مثال، کلیسازی قاعده ها، آزمونی صرفاً سلبی است؛ یعنی حتی اگر این آزمون با موفقیت به انجام رسد، فقط نشان می دهد ازلحاظ اخلاقی چه نباید بکنیم؛ اما نمی گوید چه باید بکنیم. در این جستار برآنیم تا باتوجه به نقدهای هگل به دیدگاه اخلاقی کانت، مهم ترین اصول اخلاقی هگل را واکاوی کنیم.
۴.

نقد و بررسی رویکرد تومیست های تحلیلی به ویژه آنتونی ِکنی به وجودشناسیِ توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود وجودشناسی تومیسم توماس آکوئینی فلسفه ی تحلیلی آنتونی کنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۲ تعداد دانلود : ۷۰۰
احیاء اندیشه های فلسفی و کلامی توماس آکوئینی در دوره ی مدرن، همواره یکی از دغدغه های اندیشمندانی بوده که پاسخ بسیاری از معضلات فلسفی و الهیاتی عصر جدید را تنها در آثار او دست یافتنی می دانستند. این نحوه ی نگرش به اندیشه های توماس که از دیرباز تاکنون، به تومیسم مشهور بوده است، از اواسط قرن بیستم، با پدید آمدن رویکردی نوپا به تفکر توماس با عنوان تومیسم تحلیلی، عصر تازه ای از تومیسم را رقم زد. تومیست های تحلیلی با بهره گیری از فلسفه ی تحلیلی به ویژه مبانی فلسفی و منطقی فرگه، تفسیرهای خاصی از اندیشه های فلسفی توماس آکوئینی ارائه کرده اند که توجه جدی دیگر طرفداران تفکر توماس را به خود برانگیخته است. این جریان نوظهور، با آنتونی کنی و تفسیرهای او بر آثار توماس به اوج خود رسید. آنتونی کنی با اتخاذ نگرشی فرگه ای نسبت به وجودشناسی توماس، تلاش کرد تا تناقضات و چالش های پیش روی نظریه ی وجود در فلسفه ی توماس را بنمایاند و وجودشناسی او را حاوی نظریه هایی در خصوص وجود نشان دهد که از ارزش فلسفی چندانی برخوردار نیستند. در این جستار، به تفصیل، به نقد و بررسی رویکرد تحلیلیِ آنتونی کنی به وجودشناسی توماس آکوئینی خواهیم پرداخت.
۶.

نقد و بررسیِ سه تصور از خدا در فلسفة مسیحیِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم خداباوری ملاصدرا نئوکلاسیک کلاسیک گشوده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۴۲۷ تعداد دانلود : ۷۳۸
امروزه الهیات مسیحی، بیش از هر زمان دیگر، با مسئلة وجود خدا، شناخت او و به ویژه، ارتباط میان علم و ارادة الهی با اراده و تقدیر انسان، درگیریِ فلسفی و کلامی دارد. در دوران معاصر، با ظهور نحله های جدید فلسفی در غرب، الهیات مسیحی نیز نحله های فلسفیِ مختلفی را درون خود تجربه کرده است، که الهیات یا خداباوریِ کلاسیک، خداباوریِ گشوده و خداباوریِ نئوکلاسیک را می توان سه مورد از برجسته ترین این نحله ها دانست. هر یک از این سه مکتب فلسفی الهیاتی، سعی کرده اند تا با ارائة تصویری از خداوند، به بسیاری از مسائل سنتی و جدید در خصوص خداوند و ارتباط او با نظام هستی و به خصوص با انسان و ارادة او، پاسخ دهند. در این جستار، تلاش خواهیم کرد تا با ارائة تصویری کلی از این سه مکتب، به مهم ترین اشکالات و انتقادات واردشده بر آن ها، به ویژه انتقاداتی که از سوی خودِ فیلسوفان مسیحی مطرح شده اند، توجه کنیم و جایگاه هر یک را در فلسفة مسیحیِ معاصر، بکاویم. همچنین، در نقد و بررسی این خداباوری های سه گانه، از آرای ملاصدرا نیز، به ویژه در مباحثی چون حدود شناخت عقل، مسئلة شر و علم پیشین خداوند، بهره خواهیم برد. ازاین رو، نقد خداباوری های مذکور را هم به صورت درون سیستمی و هم برون سیستمی دنبال خواهیم کرد.
۸.

مقایسه روش شناسی هایدگر و ملاصدرا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود هایدگر روش شناسی پدیدارشناسی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۱۴۴ تعداد دانلود : ۵۹۳
امروزه کمتر حوزه پژوهشی در علوم انسانی و کمتر اندیشمندی در این حوزه را می توان یافت که بدون توجه به روش و اتخاذ رویکردی در روش شناسی، پژوهش ها و اندیشه های خود را مطرح کنند. اساساً خودِ روش شناسی، امروزه به عنوان زمینه پژوهشیِ جدی و جداگانه ای قلمداد شده که توجه اغلب اندیشمندان در علوم انسانی، چه در غرب و چه در عالم اسلام، را به اهمیت و جایگاه خود جلب نموده است. در این جستار برآنیم تا با توجه به روش فلسفه ورزیِ دو فیلسوف نام دار در غرب و جهان اسلام، مبانی روش شناسانه هر یک را در نظام فلسفی شان بررسی نماییم. این دو فیلسوف، مارتین هایدگر و ملاصدرا می باشند که اندیشه ها و روش خاص فلسفه ورزی شان، همواره برای پژوهشگران علوم انسانی از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار بوده است. هایدگر با آنچه خود، روش پدیدارشناسیِ هرمنوتیکی می نامد، نظام فلسفیِ خود را برمی سازد و برای رسیدن به فهمی از وجود، از دازاین آغاز می کند. ملاصدرا نیز بر آن است تا حقیقت وجود را دریابد اما با روشی تألیفی یا ترکیبی، که در آن، هم از عقلانیت برهانی و استدلالی بهره می برد و هم از تفکر وحیانی و عرفانی.
۹.

متافیزیکِ وجود، در مقدمه ی شرح قیصری بر فصوص الحکم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قیصری ابن عربی وجود حقیقت مابعد الطبیعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۲ تعداد دانلود : ۲۸۳
همواره یکی از مهمترین دغدغه های اهل فلسفه و عرفان اسلامی، تأمل در خصوص وجود و انحاء و مراتب آن بوده است، تا آنجا که ایشان، وجود مطلق را موضوع اصلی نظام فکری خود معرفی می کردند. در عرفان ابن عربی و اخلاف او بویژه داود قیصری نیز کلیدی ترین موضوع، وجود است، تا آنجا که فهم خداشناسیِ مکتب ابن عربی در سایه ی وجودشناسی آن، امکان پذیر است. قیصری در مقدمه ی شرح خود بر فصوص الحکمِ ابن عربی، وجود را چونان حق و حقیقت قلمداد می کند و تلقی متافیزیکیِ سنتی از وجود صرفاً چونان کلی ترین و انتزاعی ترین مفاهیم را نمی پذیرد بلکه علاوه بر این، وجود را واقعی ترین حقیقت و معنی بخش همه ی موجودات تلقی می کند. از سوی دیگر، این حقیقت، یعنی وجود، را نه محدود به طور عقل و ظرف وجود ذهنی می داند و نه صرفاً متعین در ظرف وجود خارجی، بلکه آن را فراتر از طور عقل و ظرف ذهن دانسته و بر این باور است که وجود چونان حق و حقیقت، جز برای خداوند، بر کسی معلوم نیست. در جستار حاضر، بر آنیم تا با توجه به نوشته های عرفانی قیصری بویژه در مقدمه ی شرحش بر فصوص الحکم ، به تبیین های متافیزیکیِ او از وجود و تلقی اش از آن، به مثابه حق و حقیقت توجه کنیم و نشان دهیم که نظام وجودشناسانه ی قیصری در تلقی خاصی که از وجود ارائه می کند، به مانند دیگر عرفای مسلمان، چون ملاصدرا، از نظام متافیزیکیِ سنتی، بویژه در قالب ارسطوییِ آن، فاصله می گیرد.
۱۰.

مسئله شر در الهیات پویشی و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات پویشی حکمت متعالیه قدرت مطلق مسئله شر ملاصدرا وایتهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۶ تعداد دانلود : ۵۲۳
بیشتر مباحثی که در اندیشه های فلسفی و کلامی غرب، درباره مسئله شر مطرح شده اند، به جنبه نظری آن، (آن گونه که در ساختار کتاب مقدس بیان شده است) توجه داشته اند. این مباحث اغلب با اشاره به منطقی بودن مسئله مذکور، ناسازگاری قدرت و علم مطلق خدا و رحمت واسعه او، وجود انواع مختلف شر در عالم را چالشی جدی پیش روی مؤمنان دانسته اند. الهیات پویشی به عنوان جنبش نوینی در مباحث کلامی - فلسفی با بهره گیری از دیدگاه های فلسفی وایتهد و پیروان او در مکتبشیکاگو، با ارائه تبیین و توصیف یکسره متفاوتی از تبیین سنتیِ مطرح در ادیان، به نوعی با تغییر دادن یا پاک کردن صورت مسئله مورد بحث، سعی در یافتن راه حلی برای پاسخگویی به مسئله شر داشته است. انکار قدرت مطلق خداوند و علم او به آینده، ارائه تفسیر متفاوتی درباره ارتباط میان خدا و جهان و نیز تفکیک شر ظاهری از شر واقعی، از مهم ترین مبانی الهیات پویشی در مواجهه با مسئله شر محسوب می شود. در جستار حاضر، برآنیم تا با تکیه بر آرای فلسفی و کلامی ملاصدرا، به ویژه اصالت وجود، تشکیک وجود، عدمی و نسبی بودن شر، رویکرد الهیات پویشی در مواجهه با مسئله شر را نقد و بررسی کنیم.
۱۱.

بررسی و نقد کتاب هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی شناسی تطبیقی هستی شناسیِ تطبیقی: چالش ها و کاستی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۷۸۹ تعداد دانلود : ۶۰۹
یکی از مهمترین حوزه های پژوهشیِ نوظهور در علوم انسانی و بویژه در پژوهش های فلسفی و کلامی، پژوهش های تطبیقیاست. امروزه در بسیاری از کشورها فلسفه ی تطبیقی به عنوان حوزه ی پژوهشیِ مستقلی قلمداد شده و به مثابه رشته ای نظام مند و دارای روش، پژوهش گران خاص خود را دارد. در کشور ما نیز پس از انقلاب، اندیشمندان در حوزه ی فلسفه، بویژه در مباحث هستی شناسی، علاقه ی خاصی به پژوهش های تطبیقی از خود نشان داده و آثار متعددی در این خصوص نگاشته اند. مرحوم دکتر مهدی حائری یزدی از جمله ی اندیشمندانی است که سعی کرده تا گام مهمی در پژوهش های تطبیقی در فلسفه بردارد. بسیاری او را به نوعی یکی از پایه های اصلی فلسفه ی تطبیقی در ایران می دانند. در این جستار بر آنیم تا با بازخوانی کتاب ارزشمند او با عنوان ""هرم هستی""، نگاه تازه ای به تحلیل های هستی شناسانه ی مرحوم حائری یزدی داشته باشیم، تحلیل هایی که به زعم ایشان می تواند در زمره ی تحلیل ها و پژوهش های تطبیقی در فلسفه قلمداد شود. در این میان، با توجه به روشمند بودنِ پژوهش های تطبیقی در دنیای امروز، از برخی کاستی های محتوایی و روش شناسانه ی این اثر نیز سخن خواهیم گفت.
۱۲.

علیّتِ شبه اُکازیونالیستی در فلسفه ی دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رنه دکارت علیت اُکازیونالیسم رویکرد اُکازیونالیستی قرون وسطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۲۶۸
یکی از مباحث کلیدی در فلسفه ی دکارت که امروزه نیز در میان پژوهشگران فلسفه ی مدرن و قرون وسطیٰ ، از اهمیت بالایی برخوردار است ، رویکرد دکارت در خصوص ارتباط علت و معلولی پدیده ها و رویدادهای مختلف است. دکارت برای ارتباط علّی میان نفس و بدن ، رویکردی اُکازیونالیستی یا همان رویکرد مبتنی بر اصالت علل موقعی، اتخاذ کرده است که بر مبنای این رویکرد، علتِ نهایی ، خداوند است ، اما پرسش اصلی جستار حاضر این است که آیا دکارت ، همه ی ارتباطات علت و معلولی میان پدیده ها - چه مادی و چه فرامادی - را اکازیونالیستی تبیین می کند و آیا اساساً می توان دکارت را بنیان گذار اصلیِ اکازیونالیسم در فلسفه دانست یا این که ریشه های علیّت اکازیونالیستی را باید در آثار و افکار متفکران قرون وسطیٰ جست وجو کرد؟ از این رو ، در این جستار تلاش خواهیم کرد تا با توجه به آثار مختلف دکارت و نیز با توجه به دیدگاه های برخی متفکران قرون وسطیٰ در خصوص علیّت ، نشان دهیم که دکارت را در بهترین حالت ، می توان طرفدار نظریه یا رویکردی شبهِ اکازیونالیستی در خصوص علیّت دانست که بر اساس آن ، چنین نیست که علل فیزیکی و طبیعی در رویدادهای مختلف ، تأثیرگذار نباشند، بلکه - به زعمِ دکارت - در کنار علیّت خداوند ، می توان از تأثیرگذاری علل طبیعی نیز سخن گفت.
۱۳.

تمایز احاطی در اندیشه ی صائن الدین ابن ترکه و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تمایز احاطی خداوند طبیعت اسپینوزا ابن ترکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۲۳۷
ارتباط میان خداوند و مخلوقات، هم در عرفان اسلامی و هم در سنت دینی و الهیاتیِ غربی، همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. اساساً عرفا برای تبیین امکان برقراری ارتباط با خداوند و در عین حال، حفظ تعالی او نسبت به مخلوقات، به این بحث توجه جدی داشته اند. صائن الدین ابن ترکه، از عرفای بنام قرن هشتم و نهم هجری و از شارحان برجسته ی عرفانِ ابن عربی، با مطرح کردن بحث کیفیت ارتباط خداوند با مخلوقات، در قالب بحث تمایز احاطی، تحلیل های عرفانی عمیقی ارائه می کند که شبیه آنها را می توان در آراء اسپینوزا نیز ملاحظه نمود. هر دو، به خداشناسی و تبیین صفات و ویژگی های خداوند در ارتباط با مخلوقات، توجه جدی داشته اند. همچنین هم ابن ترکه و هم اسپینوزا، با مطرح کرده اقسام تمایز و تقابل در فلسفه و عرفان، تلاش کرده اند تا نشان دهند که تمایز میان خداوند و مخلوقات، از سنخ تقابل کامل و جدایی مطلق میان دو شیئ نیست، بلکه خداوند با وجود تمایز ذاتی و الوهیت متعالی اش، چنین نیست که هیچ نحوه ارتباطی با موجودات نداشته باشد و ابن ترکه این ارتباط وجودی را در قالب بحث تمایز احاطی مطرح می کند اما اسپینوزا با نسبت دادن برخی صفات مادی و غیر مادی به خداوند، هم تعالی خداوند را حفظ می کند و هم از علت حلولی بودنِ او برای مخلوقات سخن می گوید.
۱۴.

نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستیِ مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات فیزیکالیستی دوگانه انگاری جاودانگی مسیحیت معاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۳۰۸
الهیات فیزیکالیستی اصطلاحی است که تا کنون در مورد آن تعریف دقیق و روشنی ارائه نشده است. در قرن بیستم، برخی از اندیشمندانِ الهیات مسیحی نظیر ننسی مورفی و پیتر ون اینواگن با پذیرش رویکرد فیزیکالیستی نسبت به انسان سعی کردند که به تحلیل و توجیه باورهای مسیحیان در باب هویت انسان و جاودانگی او بپردازند. این رویکرد امروزه الهیات فیزیکالیستی نامیده می شود. بر اساس این رویکرد انسان در همین بدن مادی اش خلاصه می شود و با پذیرش این اصل، تفسیر از مرگ و جاودانگی به راحتی صورت می گیرد در جستار پیش رو نگارنده بر آن است تا با شیوه تحلیلی- توصیفی به نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستی مسیحی بپردازد و مهمترین استدلال های طرفداران الهیات فیزیکالیستی که عبارتند از: امتناع تعامل امر مادی و امر مجرد، ارتباط و تعامل میان شخص و بدن و فیزیکالیسم و آموزه های مسیحی را به رشته تحریر در آورد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می توان به این مطلب اشاره کرد که فیزیکالیست ها معتقدند شخصی که زمانی وجود داشته است، برای همیشه باید وجود داشته باشد تا اینکه برای همیشه نابود شود، چرا که مسیحیان نوعأ به اموری اعتقاد دارند که نمی توانند آن ها را به نحو عقلانی توجیه کنند، واقعیت رستاخیز مثالی از این دست است. بنابراین الهیات فیزیکالیستی با تاکید بر قدرت لایزال الهی و معجزه می تواند جاودانگی را اثبات کند.
۱۵.

اخلاق اقتصادی در اندیشه توماس آکوئینی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توماس آکوئینی حق طبیعی عدالت اخلاق فضیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۳۰۷
امروزه به زعم فیلسوفان اخلاقِ فضیلت، نسبت به اقتصاد جهانی شده نمی توان صرفاً با حد و مرزهای حقوقی احاطه پیدا کرد. همچنین نمی توان صرفاً با قوانین گوناگون و با تکیه بر منافع شخصی، مانع از پدید آمدن بحران های اقتصادی شد، بلکه به مجموعه ای از فضلیت های اخلاقی نیاز داریم. اما کدامین فضیلت ها باید بر اقتصاد جهانی شده ی امروز حاکم باشند؟ برای پاسخ، می توان به نظریه ی اخلاقی توماس آکوئینی رجوع نمود که بر اساس پیوند میان فضیلت و عدالت شکل گرفته است. دیدگاه او، می تواند پاسخگوی بسیاری از مباحث مطرح در اخلاق اقتصادی باشد. در این جستار، نخست به این مسئله توجه خواهیم نمود که چگونه نظریه ی فضیلت توماس، با تأکید بر نور طبیعی عقل، می تواند برای غیر مسیحیان و حتی غیر متدینان هم کارآمد باشد. سپس توضیح خواهیم داد که چگونه نظریه ی توماس در خصوص "حق طبیعی"، فضیلت و عدالت را با یکدیگر متحد می سازد. سپس به چالش میان تنوع فرهنگی و وحدت اخلاقی در اقتصاد و تجارت جهانی شده ی امروز خواهیم پرداخت.
۱۶.

بررسی کارکردهای فطرت در اندیشه ی غزالی، در مقایسه با آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزالی فطرت انسان شناسی عقل منطق دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۳۹۲
غزالی در آثار مختلفش، ابراز می کند که هر انسانی بر فطرتی بی نشان (الفطره الاصلیه) متولد می شود اما این والدین هستند که انسان را از فطرت نخستینش به آئین خاصی سوق می دهند. او فطرت را در معانی مختلف و با رویکردهای متفاوت به کار می برد. در رویکرد انسان شناسی دینی، از نظر غزالی، اولاً نمی توان به سادگی پذیرفت که فطرت اصلی انسان که با آن متولد می شود دقیقاً مطابق با اسلام است و ثانیاً برای رسیدن به حقیقت، باید به فطرت اصلی توجه نمود. همچنین غزالی در محک النظر و احیاءالعلوم، با رویکرد منطقی نسبت به فطرت، آن را گاهی مترادف با عقل می داند و گاهی ابزاری شهودی برای فرایند استدلال های منطقی. در جستار حاضر بر آنیم تا به اهمیت مفهوم فطرت در اندیشه ی غزالی و تأثیرپذیری وی در این بحث، از ابن سینا توجه کنیم و نشان دهیم که غزالی، گاهی فطرت را در مباحث انسان شناسانه ی دینی مورد توجه قرار داده و گاهی در مباحث معرفت شناسانه و نیز در برخی از مبادی منطق. از این رو، غزالی و ابن سینا را در متن آثارشان مورد توجه قرار خواهیم داد، البته آثاری که در آنها از فطرت بیشتر سخن گفته اند، تا مقایسه ی دقیق تری میان آراء آن دو در خصوص فطرت داشته باشیم.
۱۷.

نقدهای رکن الدّین بن الملاحمی الخوارزمی بر نفس شناسی فیلسوفان با توجه به کتاب تحفه المتکلمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن الملاحمی نفس تحفه المتکلمین فلاسفه جسم انگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۳۱۱
رکن الدّین بن الملاحمی الخوارزمی (متوفای 536ق/ 1141م) از جمله متکلمان معتزلی است که تا حدود زیادی ناشناخته مانده است. آثار ابن الملاحمی تنها در بین جامعه شیعیان زیدی یمن که کلام معتزلی در آنجا رواج داشت، شناخته شده بود. ابن الملاحمی از جمله متکلمانی است که سرسختانه عقاید فلاسفه را نقد و بررسی کرده است. وی پس از غزالی کتابی را تحت عنوان <strong>تحفهالمتکلمین فی الرد علی الفلاسفه</strong> تألیف و آرای فلاسفه را نقد و بررسی کرده است. از جمله مباحث مورد توجه این کتاب ابطال تجرد نفس است. ابن الملاحمی نفس را مادی می داند و تجرد نفس را نفی می کند. او معتقد است اجزای اصلی بدن، هویت انسان را تشکیل می دهد. وی به این همانی نفس و بدن معتقد است و بیان می کند که نفس همین هیکل محسوس است. از جمله نقدهایی که ابن الملاحمی بر فلاسفه روا داشته، این است که اگر نفس واحد و مجرد می باشد، چرا از یک بدن به بدن دیگر به گونه های متفاوتی وارد می شود؟ اگر نفس مجرد است، باید علت پدیدآورنده آن هم مجرد باشد، علت موجبه آن مجرد است، پس چرا جایز نباشد که همه موجودات مجرد باشند؟ ما در این مقاله تلاش کرده ایم ابتدا مقدمه ای درباره زندگی و آثار ابن الملاحمی ذکر کنیم، سپس به تفاوت ها و شباهت های غزالی و ابن الملاحمی در نقد فلاسفه بپردازیم و نفس شناسی وی را مورد بررسی قرار دهیم و در پایان به نقدهای که از سوی ابن الملاحمی بر نفس شناسی فلاسفه شده است، بپردازیم.
۱۸.

امکان یا امتناع الهیاتی روشمند در نامه های پولسِ قدیس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پولس الهیات روش شناسی ایمان تثلیث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۸۸
ازآنجاکه پولس چهره ای مهم و تأثیرگذار در تاریخ مسیحیت به شمار می آید، این پرسش در خصوص نامه های منسوب به او قابل طرح است که آیا می توان الهیاتی روشمند و منسجم را در نوشته های او ملاحظه کرد. در این جستار، ضمن توجه به دیدگاه های مختلف درباره امکان یا امتناع الهیاتی روشمند در آرای پولس، امکان چنین الهیاتی را در نامه های پولس، مورد توجه قرار خواهیم داد. او خود در ارائه الهیاتی روشمند، از سویی به پیشینه الهیاتی اش در سنت یهودیت توجه دارد؛ چنان که بسیاری از پژوهشگران الهیات مسیحی بر این امر اذعان دارند که ایمانِ پولس در تعلق وی به سنت یهودی ریشه دارد؛ از سوی دیگر، پولس به تجربه های شخصی و عرفانی اش در مواجهه با سنت الهیاتیِ مسیحی نیز توجه دارد. در این پژوهش، با توجه به چهار آموزه کلیدی در الهیات مسیحی، بیان خواهیم کرد که می توان الهیاتی روشمند، البته نه چندان واضح، را در نامه های پولس ملاحظه کرد. این چهار مبحث عبارت اند از: مبرا بودن از گناه از طریق ایمان، الهیات اخلاقی، گناه نخستین و تثلیث.
۱۹.

تلویزیون به مثابه شاعر، در بوته نقد افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون شعر رسانه هنر جمهوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۵
نزاع افلاطون با شاعران و حکم به اخراج آنها از مدینه فاضله را از مطالعه جمهوری به خوبی می توان دریافت. او در کتاب سوم جمهوری به تعیین بایدها و نبایدها در خصوص شعر می پردازد و تعیین می کند که چه اشعاری باید برای جوانان خوانده شوند و چه اشعاری نباید خوانده شوند. این نقد تند و تیز افلاطون به شعر و شاعری، امروزه به نوعی می تواند ساختار هنری رسانه های جمعی مانند تلویزیون و سینما را نیز دربرگیرد. به نظر افلاطون واکنش های ما در برابر اتفاقات مختلف زندگی روگرفتی از واکنش های ما در برابر شعر هستند. همین امر، امروزه درخصوص تلویزیون نیز صادق است. تلویزیون صرفاً یک ابزار انتقال و پخش است و هیچ وسیله تازه ای برای تفسیر هنری واقعیت ارائه نمی دهد. به عبارت دیگر، تلویزیون جهان را آن گونه که هست تصویر می کند و به ما ارائه می دهد، یا به تعبیر افلاطونی، صرفاً روگرفتی از صورت ظاهر آن را عرضه می کند و در نتیجه، چنانکه افلاطون درباره شعر تأکید می کند، در برنامه های تلویزیونی نیز تقلیدها بر جای واقعیت می نشینند. در این جستار تلاش خواهیم نمود تا با تبیین دیدگاه افلاطون در خصوص هنر شاعری، آنگونه که در جمهوری بیان شده است، به نقد افلاطونیِ رسانه های جمعی در روزگار حاضر بویژه تلویزیون بپردازیم.
۲۰.

جایگاه قرآن در بازتولید مفهوم سعادت ازدیدگاه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزالی سعادت قرآنی تربیت و اخلاق اسلامی انسان شناسی قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۹
ابوحامد محمد غزالی، عارف مسلمان، شخصیتی است که آراء او در حوزه اخلاق و انسان شناسی، شناخته شده است. بررسی چیستی، مصادیق و کارکردهای سعادت انسان، همواره مورد اهتمام غزالی بوده است. غزالی در بحث سعادت، دارای نظریه است و شناخت نظریه او درگرو توجه به چند مؤلفه است. نخست آنکه دانش حقیقی باید از حیث نظری و از جنبه عملی به نجات و سعادت حقیقی و اخروی او بیانجامد. رابطه ی شناخت نفس و معرفت حق و شناخت دنیا و آخرت با سعادت حقیقی مؤلفه دیگر است. ارکان مسلمانی، که به نحوی به شریعت اسلام مربوط است و پای عمل به احکام شرعی به میان می آید، مؤلفه دیگری است که بستر ساز سعادت اخروی است، آراستگی به فضائل انسانی، مؤلفه واپسین در نظریه سعادت غزالی است. این همه را غزالی از آموزه های قرآنی، الهام گرفته است. جستار پیش رو، این اخذ و اقتباس قرآنی توسط غزالی را به روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان