فتانه محمودی

فتانه محمودی

مدرک تحصیلی: دانشیار صنایع دستی و پژوهش هنر دانشگاه مازندران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۳ مورد از کل ۴۳ مورد.
۴۱.

مضامین تصاویر انسانی در سقانفارهای مازندران بررسی تطبیقی نقوش سقانفارهای « شیاده » و « کُردکُلا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره حماسه سقانفارها نقشمایه های تزیینی انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۶۳
سقاتالارها نمونه ای از معماری بومی و به مثابه شاخص هویت فرهنگ و تاریخ مازندران هستند. مازندران از معدود سرزمین هایی است که هم در جهان اساطیری شأن و نشان ویژه ای دارد و هم در جهان واقعیت از نام و اعتبار برخوردار است. این بناهای مذهبی یادمانی آیینی و تاریخی بوده اند که در دوره قاجار تصویرگری شده اند. مقاله با تمرکز بر جنبه های هنری و فرهنگی این نقوش در دو سقانفار « شیاده » و « کُردکُلا » و با تطبیق نقوش این دو بنا به نقش آنها در تکوین هویت ملی و قومی ایران پرداخته است. نتایج بدست آمده از بررسی نقوش این مکان های مقدس حکایت از آن دارد که این نقوش از دو منبع مهم دینی و اسطوره ای نشأت می گیرند و این تعدد نقوش، نشان دهنده توجه مردم این خطه به هویت ملی و دینی آنهاست. نقوش بی شمار و طرح های گوناگونی سقاتالارها با توجه به مضامین، به دو دسته مذهبی و غیر مذهبی قابل دسته بندی اند. نظر به کثرت مضامین و تنوع نقوش، تمرکز این مقاله بر نقوش انسانی به کار رفته در دو سقانفار مذکور می باشد.
۴۲.

مطالعه تطبیقی انگاره های درخت در تابلوهای نقاشی و اشعار سهراب سپهری از منظر آیکونولوژی پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات تطبیقی آیکونولوژی پانوفسکی شعر نقاشی درخت سهراب سپهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۷۱
شعر و نقاشی دو مسیر متفاوت برای خلق آثار هنری است که همواره روابط بسیار نزدیک آنها مورد توجه پژوهشگران تاریخ هنر و منتقدان ادبی بوده است. سهراب سپهری هنرمندی است که در هردو حوزه شعر و نقاشی طبع آزمایی کرده و آثاری از خود به جا نهاده است؛ ازهمین رو، پژوهش حاضر با گزینشی هدفمند از مجموعه نقاشی درختان و هشت کتاب سپهری و با تمرکز بر انگاره درختان در هردو فرم هنری، به مطالعه تطبیقی این آثار برمبنای نظریه آیکونولوژی پانوفسکی می پردازد تا با افق دید گسترده تری به تحلیل و تبیین جنبه های مختلف ساختاری و معناشناختی آیکون های مشترک برای کشف ویژگی ها و ارتباطات بین جهان شعری و هنر نقاشی او بپردازد. پرسش پژوهش این است که چرا و چگونه انگاره درخت در دو نظام زبانی و بصری متفاوت عمل می کند؟ رویکرد سپهری به عنصر درخت در شعر و نقاشی در مفاهیمی همچون پویایی و ایستایی، زندگی و مرگ، ریشه داری و بی ریشگی، بارداری و بی بری، بازبودن و بسته بودن، انفصال و اتصال در تقابل با هم است و گاهی در مضامینی همچون غریب بودن و حس تعلیق به یکدیگر نزدیک می شود. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد رویکرد سپهری در ترسیم تصویر درختان، مبیّن تجربه فردی او در مواجهه با تحولات اجتماعی و تاریخی زمانه اش و همچنین نوعی آشنایی زدایی متأثر از پارادایم نقاشی مدرنیستی ایران است، چنان که در برخی از آثار این دوره، به ویژه در جنبه های خاصی از فضاسازی و تکنیک های هنری، ویژگی هایی مانند محدودیت فضا، استفاده از رنگ های تیره و فشردگی عناصر به وضوح قابل مشاهده است؛ ازهمین رو، درختان در نقاشی سپهری بیشتر در جهت گسست و انفصال با جهان و جوهر هستی حرکت می کنند که می تواند تمثیلی از دنیای عینی سپهری باشد، اما تصویر درخت در اشعار او دنباله رو همان مفاهیم غالب (نماد شادابی، طراوت، سر زندگی) به دور از نشانه های رتوریک و ساحت ضمنی غریب در سطح معمول ادبیات فارسی است و به گونه ای تبیین کننده جهان آرمانی شاعر است.
۴۳.

تبیین ظرفیت های نقاشی قهوه خانه ای در تقویت تجربه گردشگری هنری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی قهوه خانه ای گردشگری هنری نظریه ادراک زیبایی ابن هیثم تجربه زیبایی شناختی نمادهای فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۷
زمینه و هدف : این مقاله با هدف تبیین ظرفیت های نقاشی قهوه خانه ای در پیوند با گردشگری هنری ایران، می کوشد از منظری زیبایی شناختی و فرهنگی به امکان بهره برداری از این هنر برای ارتقاء تجربه گردشگران توجه کند. روش شناسی : مطالعه حاضر به صورت کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. دو اثر شاخص از نقاشی قهوه خانه ای— «نبرد رستم و دیو سپید» و «مصیبت کربلا» —با رویکرد تحلیل بصری و روایی و چارچوب نظری ابن هیثم در سه سطح حس، تمایز و قضاوت مورد بررسی قرار گرفته اند. تجربه گردشگران نیز در قالب سه تیپ فرهنگی فرضی (گردشگر ایرانی، غربی و شرقی) بازسازی شده تا نحوه ادراک آثار از منظر زمینه های فرهنگی گوناگون بررسی شود. در این چارچوب، به جای استفاده از ابزارهای کمی، از تحلیل نظری بهره گرفته شده که با هدف تبیین مفهومی ادراک زیبایی شناختی مبتنی بر چارچوب فلسفی انجام گرفته است. یافته ها : نتایج نشان می دهد نقاشی قهوه خانه ای از طریق عناصر بصری چون رنگ های زنده، ترکیب بندی های پویا و روایت های فرهنگی و مذهبی، قابلیت خلق تجربه ای چندلایه را برای گردشگران داراست. ادراک مخاطبان از این آثار به شدت وابسته به زمینه فرهنگی آن هاست. گردشگران ایرانی با درکی عمیق تر از نمادها، تجربه ای احساسی تر و فرهنگی تر دارند؛ درحالی که گردشگران خارجی عمدتاً بر جذابیت بصری تمرکز می کنند. این امر اهمیت بهره گیری از واسطه های فرهنگی مانند راهنماهای تخصصی، فناوری های تعاملی و روایت های چندزبانه را برجسته می کند. نتیجه گیری و پیشنهادات : برای بهره برداری مؤثر از نقاشی قهوه خانه ای در گردشگری هنری، پیشنهاد می شود طراحی مسیرهای تعاملی، تورهای روایت محور، کارگاه های مشارکتی و استفاده از واقعیت افزوده در دستور کار قرار گیرد. چارچوب ادراکی ابن هیثم می تواند مبنایی برای طراحی تجارب بصری-فرهنگی غنی فراهم کند. نوآوری و اصالت : پژوهش حاضر الگویی مفهومی برای تحلیل تجربه گردشگری هنری از طریق هنرهای سنتی ارائه داده است. بهره گیری از نظریه ادراک بصری ابن هیثم در تبیین تعامل میان اثر هنری، بستر فرهنگی و درک مخاطب، نوآوری اصلی این پژوهش محسوب می شود که می تواند مبنای مطالعات نظری و میدانی آتی قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان