نسبیت و خشونت
حوزه های تخصصی:
هستة اصلی مقاله، معطوف به بررسی رابطة «نسبیگرائی» با «خشونتورزی» است و در قبال ادعای سنتی لیبرالها که «یقین و عقیده» را عامل خشونت اجتماعی میدانند و دعوت به نسبیت و شکاکیت و سهلانگاری در امر دین میکنند، نویسنده، استدلال میکند که از قضأ، «نسبیگرائی» که باب احتجاج و تفاهم و استدلال را میبندد، از حیث تئوریک، موثرترین تئوری بنفع «خشونت اجتماعی» است و در عمل و تجربه نیز فرهنگهای نسبیگرا، حامل خشونتهای عینی و اجتماعی بیشتری هستند.