دنیل گومز داسیلوا ماچادو

دنیل گومز داسیلوا ماچادو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

اثر بازی های واقعیت مجازی با و بدون تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر عملکرد شناختی دختران نوجوان کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای حافظه کاری دختران نوجوان کم تحرک زمان واکنش واقعیت مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۵۸
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر باز ی های واقعیت مجازی با و بدون تحریک آنودال جریان مستقیم فراجمجمه ای یکطرفه بر عملکرد شناختی دختران نوجوان کم تحرک اجرا گردید. بدین منظور، 36 دختر نوجوان براساس معیارهای ورود، به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس به تعداد مساوی در سه گروه کنترل، واقعیت مجازی+ تحریک آنودال و واقعیت مجازی + تحریک شم قرار گرفتند. مداخله به مدت 12 جلسه (3 جلسه در هفته) اجرا گردید. ابتدا تحریک شم یا آنودال به مدت 20 دقیقه با شدت 2 میلی آمپر بر روی DLPFC و M1 بصورت همزمان اعمال گردید. سپس تمرینات واقعیت مجازی به مدت 1 ساعت اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای ارزیابی عملکرد شناختی از آزمون های ان-بک ، نرم افزار زمان واکنش و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی استفاد شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس مرکب در سطح معنا داری 05/0 و نرم افزار SPSS23 استفاده گردید. نتایج نشان داد عملکرد شناختی در گروه تحریک آنودال نسبت به دو گروه دیگر در مرحله پس آزمون و پیگردی برتری داشت (0.5>p). درواقع واقعیت مجازی همراه با تحریک آنودال به صورت دو موضعی اثرات بیشتر و ماندگارتری بر عملکرد شناختی دختران نوجوان کم تحرک دارد.
۲.

اثر واقعیت مجازی با و بدون تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای مغز بر عملکرد تعادلی دختران نوجوان کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای مغز تعادل ایستا تعادل پویا دختران نوجوان کم تحرک واقعیت مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۵۰
اگرچه امروزه واقعیت مجازی به عنوان جایگزین مناسب و پرهیجان نسبت به سایر روش های تمرینی پیشنهاد می-شود، اما همه ابعاد اثرگذاری آن در ترکیب با سایر مداخلات هنوز بخوبی روشن نشده است. بنابراین هدف ما تعیین تأثیر واقعیت مجازی با و بدون تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای مغز بر عملکرد تعادلی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 36 دختران نوجوان کم تحرک بودند که بصورت هدفمند انتخاب و داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها بصورت تصادفی به سه گروه کنترل (12 نفر)، واقعیت مجازی + تحریک آنودال (12 نفر) و گروه واقعیت مجازی + تحریک شم (12 نفر) تقسیم شدند. ابتدا هر گروه تحریک مغز ( آنودال یا شم) را به مدت 20 دقیقه با شدت 2 میلی آمپر دریافت می کرد سپس تمرینات واقعیت مجازی را یک ساعت انجام می دادند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نمی کرد. هر گروه، 12 جلسه (3 جلسه در هفته) بصورت یک روز درمیان مداخله را اجرا می کرد. برای ارزیابی تعادل، از آزمون Y و STROK استفاده شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس دوراهه مرکب در سطح معنا داری 05/0 و نرم افزار SPSS23 استفاده گردید. مقادیر تعادل ایستا در گروه آنودال بیشتر از گروه شم (004/0p=) و گروه کنترل (001/0p=) بود. همچنین تعادل پویا در گروه آنودال بیشتر از گروه شم ( 013/0p= ) و همچنین گروه کنترل (001/0 p<) بود. الگوی یافته ها نشان داد تحریک آنودال می تواند اثرگذاری تمرینات مجازی را بیشتر و ماندگارتر کند. و این تفاوت در مرحله پیگیری حفظ شد به گونه ای که عملکرد گروه تحریک آنودال نسبت به دو گروه دیگر برتری داشت.
۳.

آثار تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای و مصرف استازولامید بر تعادل کوهنوردان فعال در ارتفاع شبیه سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک الکتریکی هایپوکسی دیاموکس آزمون تعادل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۹۶
اهداف: تعادل عاملی مهم برای موفقیت و سلامت کوهنوردان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی آثار جداگانه و توأمان تحریک الکتریکی مغز و داروی استازولامید بر تعادل مردان کوهنورد بود. مواد و روش ها: 12مرد کوهنورد (انحراف استاندارد±میانگین سن، قد و وزن به ترتیب: 6/4±8/39 سال، 8/7±4/177 سانتی متر و 9/1±1/79 کیلوگرم) در این پژوهش دوسوکور شرکت نمودند. آزمودنی ها تحت شش شرایط: 1)استازولامید و تحریک ناحیه قشر حرکتی اولیه(M1) 2)استازولامید و تحریک ناحیه قشر خلفی-جانبی پیش پیشانی(DLPFC) 3)استازولامید و شم 4)دارونما و تحریک M1 5)دارونما و تحریک DLPFC 6)دارونما و شم قرار گرفتند. در هر جلسه آزمودنی ها پس از 30 دقیقه نشستن در شرایط هایپوکسی (O2=13%)، به مدت 20 دقیقه تحت تحریک مغزی قرار گرفتند. سپس، هر آزمودنی با توجه به استقامت هوازی خود، یک وهله فعالیت وامانده ساز را با 60% سرعت هوازی بیشینه روی نوارگردان انجام داد. بلافاصله پس از فعالیت، تعادل پای تکیه گاه و غیرتکیه گاه اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آنوای دوراهه با اندازه گیری های تکراری استفاده گردید. یافته ها: در شرایط هایپوکسی، تحریک ناحیه M1 و DLPFC نسبت به شرایط تحریک شم اثر مثبت معناداری بر تعادل پای تکیه گاه پس از فعالیت وامانده ساز گذاشت (به ترتیب: 02/0=p و 03/0=p). اما بین این دو نوع تحریک تفاوت معناداری وجود نداشت. برای پای غیرتکیه گاه تفاوت معناداری بین شرایط تحریک نواحی مختلف مشاهده نشد. همچنین، بین مصرف استازولامید و دارونما بر تعادل پای تکیه گاه و غیر تکیه گاه تفاوت معناداری دیده نشد. نتیجه گیری: تحریک ناحیه M1 و DLPFC می تواند باعث بهبود تعادل پای تکیه گاه کوهنوردان هنگام کوهنوردی در ارتفاع شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان