زهرا ایزدی خواه

زهرا ایزدی خواه

سمت: کارشناس ارشد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

مدل ساختاری ارتباط بین تجربیات کودک آزاری، مهارت های ارتباطی و ویژگی های شخصیت مرزی در جمعیت زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدرفتاری با کودک کودک آزاری و غفلت مهارت های ارتباطی ویژگی های شخصیت مرزی جمعیت زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۳۴۷
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری ارتباط بین تجربه کودک آزاری، مهارت های ارتباطی و ویژگی های شخصیت مرزی در جمعیت زنان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و بر مبنای مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 40-20 ساله ساکن شهرستان نجف آباد، استان اصفهان بود که از میان آنها تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه کودک آزاری و غفلت، پرسشنامه مهارت های ارتباطی و مقیاس شخصیت مرزی بودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گردید. یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازش، مدل نظری مفروض در پژوهش را مورد تایید قرار داد و نشان داد که ضمن ارتباط مستقیم بین تجربیات کودک آزاری و غفلت و ویژگی های شخصیت مرزی، بین این دو متغیر از طریق مهارت های ارتباطی نیز ارتباط غیر مستقیم وجود دارد (01/0 ≥P). نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که بدرفتاری با کودک به دلیل ایجاد نقص در مهارت های ارتباطی آسیب پذیری زنان را نسبت به رشد ویژگی های شخصیت مرزی افزایش می دهد. بنابراین آموزش مهارت های ارتباطی می تواند به عنوان مداخله ای موثر در این گروه از جمعیت بالینی و به منظور ارتقای کیفیت زندگی آنها در نظر گرفته شود.
۲.

نقش واسطه ای سبک دلبستگی ناایمن - دوسوگرا در اثر طرد ادراک شده از سوی مادر بر طرحواره های رهاشدگی و محرومیت هیجانی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره ناسازگار اولیه سبک دلبستگی طرد مادرانه ی ادراک شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۳۶۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی ناایمن در اثر طرد مادرانه ادراک شده بر طرحواره های رهاشدگی و محرومیت هیجانی در زنان انجام شد. جامعه این پژوهش، همه زنان ساکن شهر اصفهان بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 102 زن بود که در دامنه سنی 20 تا 45 سال قرار داشتند. نمونه گیری به روش دردسترس انجام شد. شرکت کنندگان پرسش نامه های طرحواره های ناسازگار اولیه-پرسش نامه کوتاه (یانگ، 1998)، سبک دلبستگی بزرگسال (هزن و شیور، 1978) و طرد و پذیرش و کنترل بزرگسال- پرسش نامه مادر (روهنر،1991) را کامل کردند. فرضیه های پژوهش از طریق تحلیل رگرسیون و آزمون سوبل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از بین سبک های دلبستگی ناایمن، سبک دلبستگی ناایمن- دوسوگرا در اثر طرد مادرانه ادراک شده بر طرحواره های رهاشدگی و محرومیت هیجانی نقش واسطه ای ایفا می کند. نتایج این پژوهش فهم ما را از چگونگی شکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه از طریق تعاملات با والدین در سالهای اولیه زندگی افزایش می دهد و همچنین به گسترش دانش در زمینه فرایندهای موثر درمانی بر اساس نظریه های دلبستگی محور کمک می کند.
۳.

تحلیل مسیر طرح واره های ناسازگار اولیه، راهبرد های مقابله با استرس و کیفیت زندگی روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: طرح واره های ناسازگار اولیه راهبرد های مقابله با استرس کیفیت زندگی روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۲ تعداد دانلود : ۹۰۷
زمینه و هدف: طرح واره های ناسازگار اولیه یکی از عوامل مختل کننده ی کیفیت زندگی است، اما مکانیزم این آسیب پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبرد های مقابله با استرس در رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه در حوزه ی طرد و بریدگی و کیفیت زندگی روانی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی پژوهش مردان و زنان 20 تا 35 ساله ی ساکن شهر اصفهان در سال 1390 بودند که از این میان 245 نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها فرم کوتاه پرسش نامه ی طرح واره های ناسازگار اولیه ی یانگ (YSQ-SF یا Young Schema Questionnaire-Short Form) ، پرسش نامه ی مقابله با شرایط پر استرس (CISS یا Coping Inventory for Stressful Situation) و فرم کوتاه پرسش نامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار های18 SPSS و 8.5 LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد مقابله ی هیجان مدار در رابطه ی بین طرح واره ی محرومیت هیجانی و کیفیت زندگی روانی (11/0- = اثر مسقیم، 07/0- = اثر غیرمستقیم، 05/0< P) و رابطه ی میان طرح واره ی رهاشدگی و کیفیت زندگی روانی (09/0- = اثر مستقیم، 04/-0= اثر غیر مستقیم، 05/0< P) نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: راهبرد های مقابله ای واسطه ی رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی روانی هستند. بنابراین، با بهبود راهبرد های مقابله ای ناسازگارانه ی افرادی که دارای طرح واره های ناسازگار اولیه هستند می توان کیفیت زندگی روانی آن ها را افزایش داد.
۴.

پیش بینی کیفیت زندگی روانی براساس طرحواره نقص/ شرم با میانجی گری خصیصه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای مقابله با استرس کیفیت زندگی روانی طرحواره نقص/ شرم خصیصه هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۷ تعداد دانلود : ۷۴۵
طرحواره های ناسازگار اولیه، یکی از عوامل مختل کننده کیفیت زندگی افراد است، اما مکانیسم این آسیب پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی خصیصه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس به عنوان عوامل میانجی بین طرحواره ناسازگار اولیه نقص/ شرم و کیفیت زندگی روانی بود. بدین منظور 245 نفر از زنان و مردان ساکن شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه خصیصه هوش هیجانی پترایدز و فارنهام فرم کوتاه (TEIQue-SF)، پرسشنامه مقابله با شرایط استرس زا (CISS)، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF) را پر کردند. تحلیل داده ها نشان داد که مدل اولیه پژوهش به اصلاح نیاز دارد و تنها هوش هیجانی می تواند به عنوان میانجی عمل کند. ضریب مسیر استاندارد از طرحواره نقص به هوش هیجانی برابر 55/0- و از هوش هیجانی به مقابله مساله مدار، مقابله هیجان مدار و کیفیت زندگی روانی به ترتیب برابر 49/0، 59/0-، 78/0 بود (05/0 >p). نتایج به دست آمده دلالت بر این دارد که با آموزش هوش هیجانی می توان کیفیت زندگی روانی و راهبردهای مقابله با استرس افرادی را که دارای طرحواره نقص هستند، بهبود بخشید.
۵.

مقایسه ی اثر بخشی گروه درمانی به شیوهی شناختی– رفتاری با درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی افراد معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
تعداد بازدید : ۲۰۹۱ تعداد دانلود : ۱۱۹۰
زمینه و هدف: پژوهش های موجود در حوزه اعتیاد عموماً معطوف به بررسی و اتخاذ تدابیری است برای ترک! نه کیفیت زندگی فرد قربانی اعتیاد. به همین خاطر در این پژوهش ضمن آموزش افراد معتاد در جهت افزایش یا بهبود کیفیت زندگی، اصلاح و رشد آموزه های شناختی- رفتاری، تاثیر این پیشرفت ها بر عامل مهمی همچون خودکارآمدی مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل، با پیگیری (45 روزه) می باشد. جهت تعیین حجم نمونه ابتدا به شیوه تصادفی دو درمانگاه ترک اعتیاد (رها بخش و فردای روشن) در سال 1390، انتخاب شده اند. 36 نفر از افراد متقاضی شرکت در پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (گروه درمانی به شیوه ی شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی) و کنترل تقسیم شده اند. در پایان جلسات از هر سه گروه پس آزمون و پیگیری 45 روزه، به عمل آمد. به دلیل کنترل متغیرهای مداخله گر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش، بیانگر آن است که درمان شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی توانسته اند در مرحله ی پس آزمون به طور معناداری نمرات خودکارآمدی معتادان را نسبت به گروه کنترل افزایش دهد؛ البته نکته قابل ذکر اثر بخشی بیشتر درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی معتادان در مرحله پیگیری بود (001/0 P=). نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت استفاده از تکنیک های افزایش خودکارآمدی را مشخص و نشان داد هنگامی که این تکنیک ها را به طور سازمان یافته در حوزه های مهم زندگی به کار ببریم؛ تأثیر بهتری خواهیم گرفت.
۶.

بررسی نقش ادراک بیماری در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سطح ناتوانی حرکتی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس طرحواره ادراک بیماری میانجی میزان ناتوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۲۰۱
زمینه و هدف: طرحواره ها الگوهای شناختی هستند که تأثیر عمده ای بر ادراک و رفتار دارند. بنابراین بررسی آن ها در تعیین و تغییر رفتارهای مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به MS (Multiple sclerosis) ضروری می باشد. هدف این مطالعه، بررسی نقش میانجی ادراک بیماری در ارتباط میان طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه طرد و بریدگی و سطح ناتوانی حرکتی در بیماران مبتلا به MS بود. مواد و روش ها: نمونه متشکل از 104 نفر از بیماران MS مراجعه کننده به کمیسیون MS اصفهان بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه طرحواره Young (YSQ-SF یا Young schema questionnaire-short form) و پرسش نامه ادراک بیماری (Brief-IPQ یا Brief illness perception questionnaire) بود. ناتوانی حرکتی نیز به وسیله مقیاس وضعیت ناتوانی (EDSS یا Expanded disability status scale) ارزیابی شد. همچنین روش مورد استفاده، تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی و آزمون Sobel بود. یافته ها: طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه طرد و بریدگی به طور معنی دار، پیش بینی کننده ادراک بیماری (001/0 ≤ P)، ناتوانی حرکتی (001/0 ≤ P تا 012/0 ≤ P) و ادراک بیماری به طور معنی دار، پیش بینی کننده ناتوانی حرکتی بود (001/0 ≤ P). بنابراین، طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی ادارک بیماری، تعیین کننده سطح ناتوانی حرکتی می باشد. نتیجه گیری: بیماران MS که دارای طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه طرد و بریدگی بودند، ادراک منفی تری از بیماری خود داشتند و ناتوانی حرکتی بیشتری را نیز گزارش دادند. یافته های این پژوهش می تواند برای ارایه خدمات روان شناختی مناسب در جهت بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفتارهای مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به MS سودمند باشد.
۷.

بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی رضایت از زندگی رضایت زناشویی روان درمانی مبتنی برکیفیت زندگی روان شناسی مثبت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳۱ تعداد دانلود : ۲۰۵۹
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر آموزش روان درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی بر رضایت زناشویی زنان و مردان متأهل انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه شاهد است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره الفبای زندگی در بهار و تابستان سال 1389 بودند. نمونه پژوهش شامل 32 زن و مرد متأهل بود که از بین داوطلبین شرکت در پژوهش، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. زنان و مردان متأهل گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه تحت آموزش به شیوه روان درمانی مبتنی برکیفیت زندگی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه رضایت زناشویی Enrich بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS و روش آماری تحلیل کواریانس و Mancova تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تفاوت معنی داری بین نمرات رضایت زناشویی گروه آزمایش و شاهد در مرحله پس آزمون وجود داشت (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که کیفیت زندگی درمانی نمرات آزمودنی های گروه آزمایش و شاهد را در پس آزمون در ابعاد تحریف آرمانی، رضایت زناشویی، روابط، حل تعارض، اوقات فراغت و جهت گیری مذهبی افزایش داده است (05/0 < P) و تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه شاهد و آزمایش در مرحله پس آزمون در ابعاد مدیریت مالی، رابطه جنسی، شیوه فرزندپروری، خانواده و دوستان و مساوات طلبی نقش ها مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر، شاهدی بر مفید و مؤثر بودن روان درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی، در مداخلات خانواده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان