هایدگر؛ بحران تفکر و بحران شناسایی انسان مدرن (با نمونه خوانی رمان های: همنوایی شبانه ارکستر چوب ها، کافه پیانو و چراغ ها را من خاموش می کنم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۷
167 - 186
حوزههای تخصصی:
زمینه: دوران مدرنیته، هر چه به رشد بیشتر تکنولوژی دست پیدا می کند از تفکر درباره هستی و امر متعالی دور می شود. هایدگر فیلسوف معاصر آلمانی این مسأله را به بحران تفکر تأویل می کند. بحرانی که انسان را به سردرگمی دچار کرده است؛ چنان که با وجود انبوه اطلاعاتِ درباره انسان، شناخت او در هاله ای از ابهام باقی مانده است. از این رو جهان در منظر انسان، تیره و تاریک است و بحران شناسایی انسان که در نتیجه فقدان تفکر پیش آمده است، موج سرگشتگی و تردید را در ذهن انسان مدرن به حرکت درآورده است.تأثیر این دیدگاه را می توان در برخی از رمان های مدرن دهه هفتاد و هشتاد ایران که غالباً توسط نویسندگان روشنفکر نوشته شده است، ملاحظه کرد. روش: این مقاله بنا دارد با استفاده از جامعه متنی برخی رمان های درگیر مدرنیته در دهه هفتاد و هشتاد( همنوایی شبانه ارکستر چوب ها، کافه پیانو و چراغ ها را من خاموش می کنم)، ضمن نمونه خوانی مصداق ها، بحران تفکر و بحران شناسایی انسان را از دیدگاه هایدگر مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. یافته ها: گریز از تفکر درباره هستی، طرح نظرات سطحی و پرسش های گذرا درباره انسان و امر متعالی، بیان تردیدها و تناقضات درونی شخصیت ها در تقابل با چالش های مدرنیته از جمله نتایجی است که از مطالعه رمان های مورد نظر به دست آمد.