بهاره جهانمرد

بهاره جهانمرد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

تجلی و تجسد در مطالعه تطبیقی نقوش سنگ مزارات آرامستان تخت فولاد با ارامنه جلفای اصفهان بر مبنای قرآن کریم و انجیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقوش سنگ مزار حجاری تجلی تجسد آرامستان جلفای اصفهان و تخت فولاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹ تعداد دانلود : ۳۵۲
سنگ مزارهای آرامستان تخت فولاد و ارامنه جلفای اصفهان پس از گذشت قرن ها به بستری برای هنر آفرینی حجاران، خوش نویسان و هنرمندان تبدیل شده اند و اعتقادات مذهبی دو دین آسمانی اسلام و مسیحیت، باورهای قرآنی و انجیل، تعامل ارامنه و مسلمانان در اصفهان و روند تحولات هنر تصویری پیرامون آن را به نمایش می گذارند. نقش مایه های گیاهی، جانوری، فرشتگان و مشاغل از جمله بیش ترین تزیینات این سنگ مزارها است که پیوند عمیق و ناگسستنی هنرمندان و حجاران ایرانی و ارمنی را با مفهوم مرگ و حیات پس از آن و اعتقادات مذهبی را جلوه گر می سازند. در مقاله پیش رو تلاش شده است با جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعات میدانی، اسناد و منابع کتابخانه ای، و با روش توصیفی-تحلیلی، نقوش سنگ مزارهای مسلمانان با ارامنه در چهار گروه پردیس نگاره ها مورد مطالعه تطبیقی قرارگرفته و تلاش می شود شباهت و تفاوت های موجود میان نقوش سنگ مزارهای تخت فولاد و ارامنه جلفای اصفهان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بر اساس مطالعات انجام یافته مشخص گردید که بیش ترین و متنوع ترین نقوش به کار رفته مشابه میان سنگ مزارات این دو آرامستان، نگاره های گیاهی است که شیوه اجرای آن ها در بیش تر موارد به روش ترکیبی از طبیعت گرایانه و انتزاعی است. نقوش سنگ مزارات آرامستان جلفا با رویکرد تجسد(به صورت شمایل گرایی) با تاکید بر حضور نمادین مسیحیت(صلیب یا خاچکار) در کنار نگاره های انسانی جلوه گر شده، اما در اکثر مزارات تخت فولاد، با رویکرد تجلی(شمایل گریزی اسلام)، با وجود کتیبه های بسیار و دوری از نقوش انسانی، به ویژه تصویر زنان تجلی یافته است؛ که ریشه در تفاوت های بنیادین مبانی هنر اسلامی(قرآن) و مسیحیت(انجیل) دارد.
۲.

بررسی تناسب و ترکیب بندی سنگ مزارهای با نقش مایه فرشته درآرامستان ارامنه جلفای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقوش فرشتگان حجاری سنگ مزار آرامستان ارامنه ی جلفای اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۸ تعداد دانلود : ۹۶۵
سنگ مزارهای آرامستان ارامنه ی جلفای اصفهان با گنجینه ای از نگاره های فرشتگان و نقوش دیگر، از دوران صفوی و در طی چند قرن بستر هنر آفرینی هنرمندان و حجاران بوده است ، که با استفاده از تناسبات، ترکیب بندی ها و شکل های گوناگون ایجاد شده اند. ارزش روابط موجود در سنگ مزارها و کمبود پژوهش های صورت گرفته اقتضا می کند تا در عرصه ی نگهداری و بررسی آن تلاش بیش تری صورت گیرد. روابط هندسی مشخصی در تقسیم بندی کادر سنگ قبور ارامنه و تناسب های آن وجود دارد و اهدف این پژوهش بررسی روابط در ترکیب بندی و تناسبات سنگ مزارهای با نقش مایه فرشته در آرامستان ارامنه و بررسی انواع نقوش فرشتگان به کار رفته و ریشه یابی آن در نقوش باستانی ایرانی و مسیحیت(ارامنه) است. در این ارتباط  پرسش هایی مطرح است: 1- چه تناسب ویژه ای میان ابعادکادر نقش فرشته ها به کادر کلی سنگ مزارها وجود دارد؟ 2-ترکیب بندی، قاب بندی و میزان برجستگی نقش فرشته ها در سنگ مزارها به چه صورت هستند؟ 3- کدام مفاهیم در ریشه نقش مایه فرشتگان سنگ مزارهای ارامنه قرار دارد؟ 4- چه عناصر تصویری دیگری با نقوش فرشته ها، در سنگ قبور ارامنه جلفا ترکیب شده اند؟ این مقاله بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی و با دیدگاهی هندسی، به بررسی سنگ قبور با نقوش فرشتگان در این آرامستان تاریخی بپردازد که شیوه جمع آوری آن میدانی و کتابخانه ای است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تصاویر فرشتگان قبرستان ارامنه تقریبا به یک اندازه متاثر از مسیحیت(ارامنه) و هنر ایران دوره باستان و دوره اسلامی است. همچنین تناسب خاصی میان ابعاد کادر نقش فرشتگان درسنگ مزارها وجود دارد که درچهاردسته کلی(لچکی/چهارتایی-چلیپایی/ تکی /جفتی-قرینه) ایجاد شده اند. حجاری سنگ مزارها به دو شیوه ی گود- برجستگی و فرم قاب بندی ها به فرم قوس مازه دار، تیزه دار و مستطیلی می باشد. 
۳.

بهشت گمشده: مطالعه نقش طاووس در نمای بیرونی بناهای تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش مایه طاووس ساختار بصری بناهای اصفهان رنگ و فرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۲۸۲
  نقش طاووس با ویژگی های بصری گوناگون در نمای بیرونی برخی بناهای مذهبی و غیرمذهبی شهر اصفهان به طور متنوع یا تکرارشونده جلوه گر شده است. صورت ظاهری این نگاره ها با مفاهیم مختلف اساطیری، باورهای باستانی و اعتقادات اسلامی، در بستر زمانی چندصد سال درمی آمیخته و مهارت هنرمندان ایرانی را آشکار ساخته اند. این پژوهش در ابتدا به بررسی پیشینه طاووس و جایگاه آن در هنر ایران باستان و دوره اسلامی و پس از آن به مطالعه ساختار بصری نقوش طاووس در نمای بیرونی بناهای اصفهان پرداخته است. روش پژوهش بر اساس یافته های میدانی و مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی است. بررسی پیش رو مفاهیم و ریخت شناسی نقوش طاووس و سیر تحول آن را ارزیابی کرده است. شیوه ترسیم نقوش، بیشتر به صورت ترکیبی از شمایلی و استیلیزه است که به اشکال متنوعی ایجاد شده اند. هنرمندان در ترسیمات خود، هم از حالات طبیعی جانور الهام گرفته و هم آن را با بیان ذهنی خود درآمیخته اند که ارتباطی میان دو نوع متفاوت تفکر اسلام شیعی و باورهای پیش از آن به وجود آورده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 18 نمونه مطالعاتی، ۱ مورد متعلق به قدیمی ترین نمونه برجای مانده یعنی بنای مسجد جورجیر از دوره دیلمی است. اوج بازتاب نقش مایه طاووس در دوره صفوی (8 مورد) و در بناهای مذهبی است. در دوره قاجار، 2 مورد و در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، 7 نمونه وجود دارد که شباهت فرمی و رنگی آن نشان دهنده احیای کاشی کاری و مضامین دوره صفویه است. در بیشترین حالت، طاووس از نمای جانبی با چتر نیمه بسته (13 مورد)، به عنوان عنصر نگهبان در کنار درخت زندگی است، و از نمای مقابل ۵ نقش تکی با چتر بازشده وجود دارد. همچنین در ترکیب بندی ها بیش از همه رنگ های سبز، آبی فیروزه ای، لاجوردی، قهوه ای و از اواخر صفوی و قاجار رنگ زرد و قرمز وجود دارد، که با قاب های هندسی، مازه دار،تیزه دار و گاهی همراه با کتیبه طراحی شده است.  
۴.

مطالعه آیکونولوژیک صورت فلکی رامی در آثار هنر و معماری ایران دوره اسلامی با تاکید بر نقش برج قوس سردر قیصریه اصفهان

کلیدواژه‌ها: برج قوس صورت فلکی رامی شمایل شناسی سردر قیصریه اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۹۴
برج قوس(رامی) به صورت قنطورسی تیر به چله کمان کشیده و به سوی دم اژدهایی خود نشانه رفته است و به شکل تکرار شونده عوامل متعدد اختربینی، اخترشناسی و اسطوره شناسی را درهم آمیخته و ترکیبی از شوق علمی با ذوق زیبایی شناختی هنرمندان را ایجاد کرده است. این آثار به دو دسته قابل طبقه بندی هستند: دسته اول، نگاره هایی که از رساله های نجومی استخراج شده و آن را از دریچه علم اخترشناسی بازنمایی می کنند؛ دسته دوم از زاویه زیباشناسی و بر پایه احکام اختربینی تحت تاثیر جهان بینی زمان خود ایجاد شده اند. دراین پژوهش با رویکرد آیکونولوژی در سه مرحله «توصیف»، «تحلیل» و «تفسیر»، به مطالعه تصویری صورت قوس پرداخته می شود. همچنین با روش توصیفی- تحلیلی این آیکون، تلاش می شود به این پرسش که «نقش برج قوس به چه صورت هایی در بناهای معماری اصفهان و سایر آثار نجومی ایران دوره اسلامی، با تاکید بر سردر قیصریه وجود دارد؟» پاسخ داده شود. براساس این مطالعه مشخص شد که صورت برج قوس سردربناهای اصفهان بازتابی از نمونه باستانی نجومی آن در سنگ مرزی بابل و دیگر نسخه های نجومی دوران اسلامی است. هرچند اشکال متفاوت صورت رامی در پیوند با اسطوره ها نوعی تلاش هنرمندانه برای گسستن از شباهت های میان منشا علمی آن است. قوس در متون علمی نجوم بر پایه اخترشناسی به صورت نیماسب و در هنرهای صناعی و معماری بیش تر برپایه احکام اختربینی و پیوند با اسطوره ها در ترکیب با اژدها است. شیوه ترسیم نیز به صورت های متفاوت، طراحی خطی درنسخه های نجومی تا شیوه ای نقاشانه در کاشی های بناهای معماری مانند قیصریه، با افزودن رنگ های متنوع و انواع تزیینات است.
۵.

خوانش بیش متنی لوگوهای مناسبتی گوگل (دودل) با موضوع بزرگداشت هنرمندان نقاش بر مبنای گونه شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۴
شبکه جهان گستر وب در بستر اینترنت، عرصه جدیدی برای گوگل، به عنوان یکی از پرکاربردترین نام های تجاری در دو دهه اخیر به وجود آورده است که بیش از 4000  نمونه لوگوی مناسبتی با عنوان دودل، از سال 1998 تا سال 202۲  طراحی کرده است. برای رمزگشایی آن ها که مصداق کاملی از نمونه های ارجاع دهی است، باید به روابط گسترده تأثیر پذیری از متن های پیشین توجه شود که از این رو مقاله حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی به خوانش بیش متنی ژنت (اندیشمند فرانسوی) می پردازد. بیش متنیت رابطه برگرفتگی متن دوم از متن اول است؛ به گونه ای که اگر متن اول نبود، متن دوم شکل نمی گرفت. گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و مشاهده ای انجام گرفته و روش نمونه گیری به طور هدفمند 11 مورد از دودل گوگل های طراحی شده دو دهه گذشته با محوریت بزرگداشت نقاشان است. نتایج این پژوهش نشان می دهد گوگل از راهبردهای گوناگونی استفاده کرده است و طراحی دودل ها بر پایه چهار اصل از شش گونه بیش متنیت (همان گونگی و تراگونگی) شکل گرفته اند: در مواردی بر اساس گونه پاستیش (تنها یک اثر شاخص هنرمند تقلید شده است) و در بسیاری از نمونه ها بر مبنای پارودی (اصولاً کلاژی  ترکیبی از چند اثر هنرمند) دودل ها ایجاد شده اند. همچنین به طور همزمان بسیاری از آن ها در گونه فورژی و جایگشت نیز قرار می گیرند.
۶.

سیر تحول نقوش سردر بناهای شهر اصفهان از دوره صفوی تا پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سردر ورودی نقش مایه گرافیک محیطی مکتب هنر و معماری اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
نقوش سردر بناهای تاریخی اصفهان در حکم دیدن معنایی فراتر از زیبایی ظاهری و تمثیلی از فضایی بهشت گونه در نمای بناها است که با اساطیر، نمادها، باورها و عقاید مردم روزگارشان درآمیخته اند و از اجزای لاینفک تزیینات معماری هستند. هدف این پژوهش آن است تا بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی -تحلیلی، سیر تحول نقوش بناهای اصفهان را نشان دهد که در طی چند سده با رویارویی سنت های صفوی در کنار مدرنیته پهلوی به شکلی هماهنگ موجب گسترش و غنی تر شدن نقش مایه ها شده است. این مقاله رهیافتی جهت مطالعه نقوش سردر بناهای مذهبی و غیرمذهبی شهر اصفهان و سیر تحول آن از دوره صفوی تا پهلوی  و  در پی پاسخ به این سؤالات اساسی است که کدام نقش ما یه ها در سردر بناها بیش تر به کاررفته و از دوره صفوی تا پهلوی، چه تغییر و تحولی یافته اند و هرکدام چه مفاهیمی دارند؟ یافته های مقاله نشان می دهد که نقوش گیاهی و هندسی بیش ترین نگاره ها بر تن سردر بناهای اصفهان (200 مورد مطالعاتی) هستند و از اواخر دوره  قاجار و پهلوی نقوش جانوری و انسانی نیز به میزان چشمگیری نمای بناها را زینت بخشیده اند. سردر بناهای اصفهان، برگرفته از مکتب اصفهان، تصویری زمینی از عالم مثال و تعادل با عالم زمینی پدید می آورد و به پیروی از جهان بینی حاکم، به وحدت بیان دست می یابد و مدخلی از بهشت گمشده می شود.
۷.

مطالعه تطبیقی نقوش مشاغل سنگ مزارات آرامستان تخت فولاد با ارامنه جلفای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقوش مشاغل نقوش سنگ مزار تجسد تجلی آرامستان تخت فولاد و جلفای اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۵۹
فلسفه مرگ و زندگی، از اعتقادات مشترک تمامی ادیان و تمدن های بشری است که به شکلی نمادین و مقدس در سنگ مزارات آرامستان تخت فولاد و جلفای اصفهان حضور یافته است؛ و موزه ای از انواع نقوش و کتیبه ها از دوره صفوی تا معاصر به نمایش می گذارد. یکی از تزیینات متداول در این آرامگاه ها، نقش مشاغل و جایگاه اجتماعی متوفی به هنگام حیات خود است که، به صورت ادوات و ابزارهای مشاغل، تجلی یافته و یا صورت شمایل انسانی به خود گرفته است. ارتباط و تعامل مسلمانان و ارامنه، قرابت ادیان توحیدی و تجربه زیستی مشترک آنان در اصفهان موجب اشتراکات هنری بسیاری طی چند صدسال در تخت فولاد و جلفا شد، و نقش مهمی در بازشناسی فرهنگ، هنر و جهان بینی مفهوم زندگی - مرگ و حیات پس از آن دارد. در پژوهش پیش رو، که اطلاعات آن به صورت میدانی و اسناد و منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند، تلاش می شود با روش توصیفی تحلیلی نقوش مشاغل سنگ مزارهای مسلمانان با ارامنه (صد سنگ مزار)، مورد مطالعه تطبیقی قرار گیرد. در این پژوهش، به این پرسش پاسخ داده می شود: چه رابطه ای میان نقوش انسانی و ابزار مشاغل سنگ مزارهای ارامنه با تخت فولاد، با درنظرگرفتن اصول مبانی هنر اسلامی و مسیحیت وجود دارد؟ نتایج نشان می دهند که، مشاغل در مزارات آرامستان جلفا، عمدتاً، نقوش زنان و مردان در حال انجام کار و پیشه خود به صورت شمایل گرایی جلوه گر شده؛ اما در اکثر مزارات تخت فولاد با رویکرد شمایل گریزی، تنها ابزار و ادوات مشاغل بدون نقش انسانی تجلی یافته است که، ریشه در تفاوت های بنیادین مبانی هنر اسلامی و مسیحیت دارد.      

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان