الهه حسینی ماتک

الهه حسینی ماتک

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد زبان شناسی همگانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

ویژگی های آوایی شمال غربی در گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گیلکی گویش های شمال غربی ویژگی های آوایی گویش های خزر گالشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۲ تعداد دانلود : ۵۵۲
گیلکی از گویش های شمال غربی ایران است که در کرانه های جنوب غربی دریای خزر در استان گیلان صحبت می شود و به همراه تالشی، مازندرانی و سمنانی گروه گویش های خزر را تشکیل می دهد. این گویش گونه های مختلفی در رشت، لاهیجان و لنگرود دارد، اما گونه کهن تر و اصیل تر آن؛ گالشی، گویش برخی کوه نشینان شرق گیلان است. این گویش از زبان فارسی تأثیر زیادی گرفته است. تأثیر فارسی بر واژگان و ساخت آوایی گیلکی چنان است که ویژگی های آوایی شمال غربی آن تا اندازه زیادی از میان رفته یا تنها در برخی ساخت های کهن مانده است. هدف مقاله بررسی گونه های مختلف گیلکی برای یافتن و بررسی ویژگی های آوایی شمال غربی در این گویش است. با بررسی واژگان گیلکی به ویژه در گونه های اصیل تر آن مانند گالشی سعی کرده ایم واژه ها و ساخت های کهنی که ویژگی شمال غربی گیلکی را نشان دهد بیابیم.
۲.

حروف اضافه var و manəstən در زبان گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گلیکی دستوری شدگی حرف اضافه VAR manəstən

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
در زبان گیلکی، حروف اضافه vir/var، varǰa و biǰa به معنی «نزد، نزدیک، کنار» به کار می روند و افزون بر مفهوم مکان، بر همراهی نیز دلالت دارند. نظیر این کارکرد را در گونه فارسی گفتاری، حرف اضافه «ور» در ساخت «ورِ دست کسی بودن» بر عهده دارد. حرف اضافه manəstən نیز برای دلالت بر شباهت و همانندی به کار می رود. در این مقاله، معنی اولیه var روند تحولات معنایی و دستوری شدگی آنها با استفاده از داده های زبان اوستایی و فارسی میانه بررسی و رابطه آن با varǰa و biǰa معلوم می گردد. روند تحولات manəstən نیز با استفاده از داده های تاریخی زبان بررسی می شود. برای روشن شدن مطلب، گاه از داده های زبان فارسی نیز استفاده می گردد. vir / var صورتی از varah به معنی «سینه» در زبان اوستایی است که به صورت war در زبان فارسی میانه به کار رفته است. این واژه از طریق مجاز، معنی «کنار، سمت، سو» حاصل کرده و برای اشاره به فضای اطراف انسان که تحت مالکیت و نظارت اوست، به کار رفته است. سپس، با حرف اضافه ǰa / ǰe به معنی «از» ادغام شده و حروف اضافه virǰa و biǰa از آن پدید آمده اند. manəstən نیز مصدر به معنی «شباهت داشتن، همانند بودن» است که در ساخت گروه اسمی بدل به حرف اضافه شده است.
۳.

نقدی بر موادی برای مطالعه گویش بختیاری

کلیدواژه‌ها: بختیاری تحولات زبان تکیه واج نویسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۳۸۶
موادی برای بررسی گویش بختیاری ترجمه جلد سوم از پژوهش ژوکوفسکی است با عنوان موادی برای بررسی گویش های ایرانی. ژوکوفسکی از سال 1883 تا 1886 م. در ایران اقامت داشته و نمونه هایی از گویش های ایرانی از جمله بختیاری را در این مجموعه گرد آورده است. در این کتاب، 42 شعر به گویش بختیاری واج نویسی و ترجمه شده است. این جلد از کار ژوکوفسکی، اساس کار مریم شفقی و سیدمهدی دادرس قرار گرفته و آنان خود را در بخشی از کتاب مؤلف نامیده اند. یکی از این دو محقق، خود گویشور بختیاری است و بر اساس اطلاعات خود از گویش بختیاری امروز، واج نویسی و تکیه گذاری اشعار بختیاری را تصحیح کرده و اشعار را بدون توجه به ترجمه ژوکوفسکی به فارسی برگردانده است. در این مقاله، شیوه کار شفقی و دادرس در واج نویسی، تکیه گذاری و ترجمه این اشعار بررسی و نقد شده است. مطالعه گویش بختیاری در 131 سال پیش و مقایسه آن با بختیاری امروز، بررسی درزمانی محسوب می شود و نمی توان واج نویسی و تکیه گذاری اشعار را بر اساس اطلاعات امروزی تغییر داد. ناآشنایی محققان با مسائل زبان شناختی و تحولات زبان موجب شده است که این کتاب «موادی برای بررسی گویش بختیاری» فراهم نکند.
۴.

نگاهی تاریخی به صورت های بیان وجه اجازه در گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستوری شدگی گیلکی وجه اجازه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۴۹
در گیلکی، چهار صورت زبانی برای بیان وجه اجازه به کار می رود: vâhâštǝn، bedâ، benǝ و tânǝstǝn. برخی از این صورت ها بر صدور اجازه و برخی بر درخواست اجازه دلالت دارند. این ابزارها حاصل دستوری شدگی صورت هایی هستند که در دوره های پیشین زبان های ایرانی، کارکرد واژگانی داشته اند. در این مقاله، روند دستوری شدگی ابزارهای بیان وجه اجازه براساس داده های زبان اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه و متون ادب فارسی بررسی شده است. در غالب زبان ها، وجه اجازه یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر رهاکردن و ترک کردن دلالت دارند، بازنمایی می شود یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر مفهوم توانایی دلالت دارند و برای بیان احتمال نیز به کار می روند. صورت های زبانی vâhâštǝn و bedâ از ریشه harz/hard به معنی رهاکردن در دوره باستان زبان های ایرانی بازمانده اند. benǝ از مصدر nehan است که علاوه بر معنی واژگانی «قراردادن»، در مرحل ه ای از تحول زبان برای بیان معنی «رهاکردن» به کار رفته و سپس، فعل امر آن برای بیان مفهوم اجازه دستوری شده است. tânǝstǝn نیز از ریشه tav به معنی «توانایی داشتن» در زبان های دوره باستان است که در سیر تحول، علاوه بر مفهوم وجهی توانایی، برای بیان احتمال و اجازه نیز به کار رفته است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان