ناصر جابری

ناصر جابری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مقاربة سيميائية أنثروبولوجية للاستعارة التصويرية في شعر كريم معتوق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الاستعاره المفهومیه مخطط الصوره السیمیائیه الأنثروبولوجیه کریم معتوق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
برز موضوع مخططات الصوره إثر بحوث ودراسات، قام بها بعض العلماء المعاصرین فی مجال اللسانیات المعرفیه، کجونسون ولایکوف، محاوله منهم للقیام بفهم عمیق وحدیث للاستعاره. فالاستعاره الحدیثه التی یسمّیها جونسون استعاره مفهومیه، تقوم على المفاهیم التجریدیه التی یحاول الذهن البشری أن یجد ویخلق لها تعبیرا مادیا ملموسا، من خلال الاستعانه بالتجربه المعاشه للإنسان بجسمه فی بیئته وحیاته. تعتبر الاستعاره التصویریه (مخططات الصوره)، التی تندرج فی إطار الاستعاره المفهومیه، صوره جسدانیه لمفاهیم تجریدیه نفهمها بعون تجاربنا الفضائیه المکانیه والحرکیه. إنّ هذه التجارب هی جزء من الثقافه التی ننتمی إلیها کفرد، وکجزء من جماعه توارثت هذه الثقافه بشکل إرادی شعوری، وکذلک لاشعوری ضمن النسق الثقافی الذی یشکّل نظره تلک الجماعه إلى الحیاه وفهمها منها، وطریقه ممارستها لتجارب الحیاه، بما فی ذلک الثقافه التعبیریه التی تتّصف بها. إنّ السیمیائیه الأنثروبولوجیه التی یتّخذها هذا البحث بناءً على المنهج الوصفی التحلیلی، تستجلی الدلاله الثقافیه الإنسانیه للتعبیرات اللغویه الجمالیه العربیه المتجسّده بالاستعاره التصویریه فی شعر کریم معتوق أوّلا، وکذلک ثمّ البحث عن منظومه القواعد التی تشکّل الخطاب التعبیری العربی، وجذوره التراثیه، ومنطلقاته العائده إلى تجربه الشاعر الفردیه والجماعیه. توصّل البحث إلى نتائج عدّه، أهمّها: أن شعر هذا الشاعر الإماراتی المعاصر قد اتسم بالروح التراثیه، والمسحه الثقافیه العربیه التی ترکت أثرها فی شعره. وکذلک تبیّن أن الذاکره الجماعیه لمجتمع الشاعر بما تحمل من عناصر بدائیه وصور نموذجیه أوّلیه، قد ترکت بصماتها فی الاستعاره التصویریه الموظّفه من قبل الشاعر، فتمثّلت بثنائیّات متقابله متجذّره فی النسق الثقافی للمجتمع العربی الخلیجی، کما أنّ الشاعر وظّف استدعاء التراث بأنواعه فی مخططات الصوره لدیه.
۲.

کلان استعاره مفهومیِ «خداوندگاری به منزله کشورداری» در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی کلان استعاره مرصادالعباد خداوندگاری و کشورداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۵۹
بیان مسئله: مرصادالعباد اثری بدیع و ممتاز در پهنه ادب فارسی است؛ زبان و بیان آن گوشنواز و گاه شاعرانه است و ازنظر تصویری بلاغی کتابی شگرف به شمار می آید. با توجه به شناختگی و شهرگیِ تمثیل در علوم بلاغیِ ما، مطالعه تصاویر مرصادالعباد اغلب متمایل به بررسی جنبه های تمثیلی آن بوده است و استعاره های آن در قالب دیدگاه های کهن بررسی شده است؛ حال آنکه مرصادالعباد خوشه های استعاریِ مبتنی بر نگرش سیاسی اجتماعی دارد و با توجه به پراکندگی و گستردگی این خوشه ها می توان با نظریه استعاره مفهومی، نگاهی تازه به این اثر داشت. روش: روش تحقیق تحلیلی توصیفی است و دامنه پژوهش مبنی بر متن مرصادالعباد است. نتایج و یافته ها: این تحقیق نشان داد رشته های استعاری در پیوند با یکدیگر، در متن تأمل برانگیز است و می توان آنها را خُرداستعاره نامید. شبکه خرداستعاره های به هم پیوسته از این قرار است: «هبوط روح در تن به منزله جلوس پادشاه»، «خزانه داری خداوند به منزله گنجینه داری پادشاه»، «ابلیس به منزله مجرم و محکوم شده ازسوی سلطان»، «پرورش روح به منزله پروردنِ باز شکاری»، «تبلیغ دین به منزله تشکیلات اطلاع رسانی پادشاه». این پنج استعاره خرد، هریک دارای زیرمجموعه هایی بوده اند که در متن تحقیق با ذکر شاهدمثال و ترسیم نمودارهایی تبیین شده اند. همچنین، دقت در خُرداستعاره ها نشان می دهد که می توان مجموعه آنها را ذیل کلان استعاره «خداوندگاری به منزله کشورداری» قرار داد.
۳.

مطالعۀ ساختار و موضوع و طرفین گفت وگوی انتقادی در تذکره الأولیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عطار تذکره الأولیا گفت وگوی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۴۵۶
گفت وگو یکی از مهم ترین ویژگی های تذکر ه الأولیا ی عطار است. در آغاز هر ذکری، گفت وگو و پرسش و پاسخ دیده می شود و اغلب نخستین اتفاقی که به تغییری در اندیشه و زندگی فرد انجامیده است، در قالب گفت وگویی انتقادی یا مکالمه ای انذاری دیده می شود. با توجه به اهمیت مکالمه در این اثر، پرسش های این پژوهش چنین است: چه اشکال، گونه ها و موضوعاتی در گفت وگوهای تذکر ه الأولیا دیده می شود؟ طرفین گفت وگوهاچه کسانی هستند و در برابر مخالفان چه برخوردی صورت گرفته است؟ روش تحقیق تحلیلی توصیفی است؛ بدین معنا که اشکال و ساختارهای گفت وگو و نیز محتوای مکالماتْ در یک صد شاهد بررسی شده است. این پژوهش نشان می دهد افزون بر نقد اولیا بر یکدیگر، میان اولیا و دگردینان، زنان، کودکان، اصحاب قدرت و افراد ناشناس، مکالماتی برقرار شده و خودانتقادی نیز یکی از اشکال گفت وگو بوده است. این مکالمات را می توان از نوع مباحثه و گفت وگو، مناظره و دیالکتیک دانست. نقد گزاره های مثبت نوعی ساختارشکنی ایجاد کرده است. ساختار شکنی و غیرمنتظرگی از مهم ترین وجوه این مکالمات است که براساس قاعدۀ «تلقی سائل بغیر ما یطلب» و «اسلوب الحکیم» قابل بررسی است و اهداف تربیتی اثر با این شیوه های بلاغی سازگار بوده است. عارفان غالباً لایه های درونیِ اندیشه ها و رفتارها را در نظر داشته اند و همین نیز علت کوتاهی و بی نیازی گفت و گوها از مجادلات طولانی بوده است. درواقع در گفت وگو آن کسی که لایه درونی تر رفتار یا اندیشه را دیده، برگ برنده را در اختیار داشته است. دقت در طرفین گفت وگوها نشان می دهد اولیا در برابر کودکان، زنان و افراد ناشناس، غالباً در موضع نقدشده، در گفت وگو با حکام در موضع ناقد و در گفت وگو با دگردینان در موضع مداراکننده بوده اند.
۴.

مطالعه بینامتنی تمثیل در معارف بهاءولد و مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تمثیل مولانا مثنوی معارف بینامتنیت بهاءولد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۰۴
معارف بهاءولد یکی از مهمترین آثاری است که بر مثنوی تأثیر شگرفی داشته است و تاکنون درباره برخی از وجوه این تأثیرگذاری مطالعه نشده است؛ تمثیل از این جمله است. در این تحقیق ضمن لحاظ نظریه بینامتنیّت، تأثیرگذاری معارف بر مثنوی بررسی شده است وبرای دقت نتایج، از نرم افزارهای عرفان 3 و مثنوی نور نیز بهره گرفته شده است. تطبیق شواهد نشان می دهد که مولانا در مقوله تمثیل از جنبه های گوناگونی از بهاءولد متأثر بوده است؛ نخست اینکه در معارف و مثنوی نگرش فلسفی مشترکی به مقوله تمثیل وجود دارد. دیگر این که از نظر ساختاری، شیوه «تمثیل های پیاپی» و مبتنی بر «تداعی» در هر دو اثر به کار رفته است. همچنین، بنیاد تمثیل های مشترک هر دو اثر بر دو گونه گزاره تعلیمی و تعلیمی- فلسفی است. بررسی شیوه استدلال در این دو اثر نشان می دهد که در گزار ه های تعلیمی- فلسفی، شبکه استدلال گسترده تر است و تمثیل های اخلاقی با گزاره ای که به یکی از موضوعات انسان و درون او مرتبط است، آغاز می شود و نتیجه آن ها اثبات یکی از موازین حِکمی و تربیتی انسان است، اما در تمثیل نوع دوم، مقدمه یا گزاره شامل حُکمی درباره هستی یا عناصر هستی است و بر قاعده ای کلّی تأکید دارد و به کمک آن قاعده، سرنوشت و هدف انسان نیز تبیین شده است. از این نظر می توان تمثیل های نوع اول را تعلیمی و نوع دوم را باورساز و نمایشگر جهان بینی و دورنمایی دانست که گوینده سعی دارد بر اساس آن مخاطب را اقناع کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان