بازتعریف «فرامکان»: انطباق آرای ابونصر فارابی و اندیشه های کریستوفر الکساندر در آفرینش فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ آبان ۱۴۰۴ شماره ۱۴۹
41 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: خوانش لایه های معنایی و معنوی در آثار معماری به ویژه معماری سنتی توسط نظریه یا دستگاه های نظری معاصر غرب درعین فقدان توجه به آرای حکمای آن زمان پرسش پذیر است. بنابراین بازنگری و مطالعات تطبیقی این نظریه ها با یکدیگر و با مصادیق معماری مهم است. هدف پژوهش: بازنگری ظرفیت دستگاه های حکیمانه ایرانی- اسلامی در آفرینش مدل های جدید معاصر جهت فهم آثار معماری، هدف اصلی این پژوهش است. همچنین پیشبرد نظریه های معاصر مانند نظریه «کریستوفر الکساندر» برمبنای نظریه های ایرانی- اسلامی ازجمله اندیشه های حکیم «ابونصر فارابی» هدف این پژوهش است تا بتواند درآفرینش و فهم معماری به کار رود. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی و مبتنی بر مرور متون، تحلیل محتوا، استدلال منطقی ازطریق مقایسه است، به این صورت که پژوهش های مرتبط بازخوانی و با جمع بندی مصاحبه ها، کدگذاری داده ها با نرم افزار اطلس تی آی تحلیل و مدل سازی شده است. راهبرد بررسی شده با خانه ایرانی در طیف کالبدی - غیرکالبدی جهت تأیید بیشتر تحقق یافته است. نتیجه گیری: معماری دانشی با ابعاد نظری، عملی و صناعی است اما فارابی وجوه صناعی علوم را در بخش عملی و نظری احصا کرده است. در نتیجه در صناعت معماری گستره «ریاست بنا» او نظری- صناعی است که با فاز صفر و یک معماری و گستره «بنا» او با عملی- صناعی با فاز دو و سه معماری متناظر است؛ در سطوح اول وجوه کالبدی، عینی و مادی اثر کمتری دارند. در نتیجه جنبه های معنایی صناعت ریاست بنا بیشتر است. این سطوح با گستره فاضله- غیرفاضله او وجوه هنجاری پیدا می کند. در نظریه های معاصر (مثل نظریه های مراکز زنده الکساندر یا حس مکان پانتر و کانتر) این سطح و گستره دیده نشده است. در نتیجه مدل معماری فارابی قابلیت بازتعریف «فرامکان» و «فرومکان» را برای واکاوی آثار فراهم می سازد. بر این مبنا «مرکز» در اندیشه کریستوفر الکساندر می تواند با مراتب فرا و فرومکان توسعه یابد.