رضا فرصتی جویباری

رضا فرصتی جویباری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۷ مورد از کل ۲۷ مورد.
۲۱.

هویّت رئالیسم و مشروطیّت ایران بر پایه سروده های فرّخی یزدی و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت رئالیسم مشروطیت انقلاب فرخی یزدی عارف قزوینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۳۷۶
رئالیسم، مکتبی ادبی ، تاثیر گذار، عینی و بیرونی است که در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه ظهور کرد و به سرعت گسترش یافت و شاعران،  نویسندگان و هنرمندان را به سوی خود کشاند. در ایران نیز همگام با حرکت مشروطه خواهان، در عرصه هویّتی نیز دگرگونی هایی در عناصر هویّت بخشی ایرانی به وجود آمد و شاعران و نویسندگان به هویّت ملّی و انحطاط و عقب ماندگی کشور توجّه نشان دادند. فرّخی یزدی و عارف قزوینی شاعران انقلابی این عصر، با گرایش شدید به آزادی خواهی و حمایت از کارگران و کشاورزان، به اوضاع کشور توجّه نشان دادند. مقاله حاضر در صدد است با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، (توصیفی- تحلیلی) میزان توجّه به مولّفه های هویّتی رئالیسم انقلابی در اشعار دو شاعر رئالیست  عصر مشروطه را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد. بدین منظور، مولّفه های هویّتی رئالیسم در شعر آنان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. یافته های این بررسی نشان می دهد شاعران رئالیست عصر مشروطه توجّه ویژه ای به شاخصه ها و عناصر هویّتی رئالیسم انقلابی داشته اند و با بهره گیری از جلوه های گوناگون ادب پایداری آیینی(اسلامی) و ملّی، مخاطبان خود را به مبارزه و پایداری ترغیب و تشویق می نمایند.
۲۲.

تحلیل ساختاری کمال دیوان و امشاسپندان با نگاهی به آیین مزدیسنا و اسطوره های پیشاآریایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمال دیوان امشاسپندان پیشاآریایی گسست گفتمانی ثنویت مزداپرستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۴۸۲
نویسنده در این مقاله سعی دارد با روش توصیفی تحلیلی واژه کمال دیوان و امشاسپندان را در زبان اوستایی ریشه یابی کند و با ژرف کاوی در ساختار واژگانی از یک سو و کنکاش در مفاهیم تطبیقی آن از سوی دیگر تلاش می شود تا صورتی دیگرگونه از طرح مسأله به دست داده شود. از این منظر، جوهره ثنویّت مزداپرستی، در تمام جزئیات و شئونات این آیین جاری ست و عملکرد به اصطلاح «درخت گون» دارد، هر چه از ریشه به سمت جزئیات پیش می رویم، تکثّر در کمیّت مشهودتر می گردد و این در حالی است که ویژگی های بنیادین ریشه در فرعی ترین سرشاخه ها، قابل پی گیری است. بی تردید آنچه ریشه های این ثنویّت را تشکیل می دهد، نخستین تقابل اهوره با اهریمن است و این همانا آفرینش امشاسپندان به دست اهوره و آفرینش کمال دیوان به تلافی، از سوی اهریمن است. واکاوی دقیق هر یک از اعضای این دو گروه خود روشنگر جزئیات تشکیل دهنده این ثنویّت و آشکارکننده زوایای مستور تقابل ها با یکدیگر است. برای دست یافتن به این مقصود، مؤثرترین روش، بررسی ژرف کاوانه اعضای هر یک از دو گروه و قیاس آن ها با یکدیگر است. این شیوه، خود راه گشایی است برای رسیدن به تقابل هایی دیگر که در سرشاخه های فرعی این نظام درخت گون صورت می پذیرد و در قالب موجودات اهریمنی و اهورایی تجلی می یابد.
۲۳.

ابستمولوجیا الذات فی المثنوی من منظور منهج سبینوزا المیتادیکارتی؛ دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم معرفه النفس وحده الجوهر وحده الوجود المثنوی سبینوزا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۳۳۷
یقوم هذا البحث بدراسه "ابستمولوجیا الذات" أو "نظریه معرفه النفس" عند جلال الدین الرومی وسبینوزا دراسه مقارنه. تشیر فرضیات البحث إلى أن هناک تشابهات جوهریه بین الرؤیه الصوفیه القائمه على "وحده الوجود" عند جلال الدین الرومی وبین نظریه "وحده الجوهر" عند سبینوزا. وبما أن سبینوزا یتبع أسلوب دیکارت فی "العقلانیه"، ولکن على عکس دیکارت التعددی، فإن لدیه وجهه نظر موحده فی مناقشه "جوهر الوجود"، حیث یشترک مع أفکار جلال الدین الرومی فی "المثنوی المعنوی". لهذا فإن رؤیه سبینوزا المیتادیکارتیه فی معرفه الذات، خضعت فی هذا البحث لدراسه مقارنه بناء على افتراض أن الذات فی هذه الحاله لها دلاله غیر ما تدل علیه النفس والروح فی جوهرها وسلوکها. یقوم هذا البحث معتمداً على المنهج الوصفی التحلیلی بالرد على أسئله حول طبیعه النفس وأصلها، کیفیه کبحها والتحکم فیها ومدى تأثیر الجبر والاختیار أو إراده الإنسان فی التعبیر عن رغبات النفس، وهی دراسه مقارنه متعدده التخصصات فی المجالین النقد الفلسفی والنقد الصوفی. کما أن البحث توصل إلى نتیجه تفید بأنه لا یوجد اختلاف فی طبیعه الذات (النفس) وحالاتها وتسلسل مراتبها وطریقه کبحها وصلتها بالخیار وإراده الإنسان فی النظریتین ما عدا فی "أسلوب المعرفه" وطریقه إدراکها.
۲۷.

مقایسه دیدگاه جلال آل احمد و مصطفی لطفی منفلوطی در زمینه روشنفکری و غربزدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جلال آل احمد مصطفی لطفی منفلوطی غر بزدگی روشنفکری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۷
در این مقاله به بررسی و تطبیق آثار مصطفی لطفی منفلوطی، شاعر و نویسنده مبارز و برجسته مصری با آثار جلال آل احمد، با تکیه بر نظریه پسا استعماری (روشنفکری و غرب زدگی) پرداخته شد؛ نیز به مقوله هایی مانند: دیدگاه های این دو نویسنده در مورد زن، هجوم غرب به زنان جامعه مصری و ایرانی، تحت شعاع قرار گرفتن حجاب و عفاف، تهاجم غرب به روستاهای این دو کشور و علت لامذهبی و دین گریزی جوانان مصری و ایرانی و بی قیدیشان نسبت به خانواده و وطن. همچنین نظر نویسنده درباره لزوم تصفیه دستاوردهای غربی، وجه اشتراک و افتراق آنها و در پایان نیز دیدگا ههای برخی از روشنفکران و متفکران معاصر این دو نویسنده آورده شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان