پروین دخت رضایی مجدآبادی

پروین دخت رضایی مجدآبادی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تجلی روان شناسی مثبت گرا در دیوان شمس و تزیینات مقبره مولانا بر اساس دیدگاه مارتین سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوان شمس مولانا روانشناسی مثبت گرا مارتین سلیگمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۶
جهان پهلوانِ حماسه انسانیِ دیوانِ شمسِ مولانا، فردی مثبت گرا، توانمند و پویاست که قدرتمندانه از لحظه اکنون عمر خویش لذّت می بَرد و خوش بینانه در مسیر کمال گام برمی دارد و خوش دل و سرزنده در سلوک زندگی، روح و جان خود و دیگران را می پروراند. سلامت روان محصول این نگاه و باور است که چکیده د یدگاه اندیشمندان روان شناس با رویکرد مثبت گرا محسوب می شود. مقاله حاضر شواهد و مصادیق مؤلّفه های روان شناسی مثبت گرا را طبق نظریه مارتین سلیگمن در دیوان شمس بررسی و تحلیل می کند. به عبارت دیگر، روان شناسی مثبت گرا به جای پرداختن به اختلالات و ضعف ها، توانایی های انسان را در شش گروه کلی بدین شرح خلاصه می کند: خرد و دانایی، شجاعت، نوع دوستی، عدالت جویی، اعتدال و تعالی. محور و مضمون بسیاری از ابیات دیوان شمس که در این پژوهش به بخشی از آن مجموعه غنی اشاره شده است؛ بزرگداشت و تبلیغ و ترویج این توانایی ها و نیز مفاهیم و معانی زیرمجموعه گروه های شش گانه، همچون: کنجکاوی، خلاقیت، خودباوری، پایداری، عشق و ... است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، منتخبی از ابیات دیوان شمس با رویکرد روان شناسی مثبت گرا تجزیه وتحلیل می شود و در نهایت نگاه مثبت گرای مولانا در خلق دیوان شمس نمایان می شود که بیانگر ظرفیت های بی شمار ادبیات فارسی در روان شناسی است. همچنین به تزیینات مقبره مولانا پرداخته می شود.اهداف پژوهش:بررسی روان شناسی مثبت گرا در دیوان شمس براساس دیدگاه مارتین سلیگمن.بررسی روان شناسی مثبت گرا در تزئینات مقبره مولانا براساس دیدگاه مارتین سلیگمن.سؤالات پژوهش:روان شناسی مثبت گرا در دیوان شمس براساس دیدگاه مارتین سلیگمن چگونه است؟روان شناسی مثبت گرا در تزیینات مقبره مولانا براساس دیدگاه مارتین سلیگمن چگونه است؟
۲.

طیف رمزگان و نمادهای شادی و امید در غزل های مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۸۳
نمادهای شادی و امید به مثابه دو نشانه به هم پیوسته ای که همواره برصورت و معنای زندگی و منش آدمیان اثر می گذارد، در تمام فرهنگ ه ای بشری موضوعی درخور تأمل بوده است. مولانا بنابرآن چه از آثارش، به ویژه غزلیات شمس به دست می آید، انسانی شاد و امیدوار است. در این مقاله، دو نشانه شادی و امید، نه تنها به مثابه دال هایی که بر مدلول هایی قراردادی و مشخصی دلالت دارند؛ بلکه به مثابه مرکز طیفی از نشانه های متعددی که به نوعی با شادی در پیوند بوده اند و از عوامل ایجاد آن به شمار می آیند، بررسی و تحلیل شده است. مسأله اصلی این نوشته نشان دادن گستره و طیف های معنایی شادی و امید است. این مسأله با توجه به این فرض شکل گرفته است که فراوانی اوزان رقصان و لحن طرب انگیز و شادمانگی عشق، در غزل های مولوی، احتمالاً بیانگر معنایی فراتر از چیزی است که از دو نشانه شادی و امید دریافت می شود. بدین ترتیب بازنمود این طیف ها و هاله های معنایی ناشی از آن ها ضرورت می یابد و «هدف» نویسندگان بازنمود گستره اندیشه و عمق عاطفه مولانا در باب این نشانه هاست. داده های پژوهش که با روش کیفی تحلیل و توصیف شده است، نشان می دهد که مولانا تقریباً در تمام لحظه های زندگی و در هر شرایط روحی و در هر برخورد با پدیده های محیطی، روحیه شاد خود را حفظ کرده و نگذاشته است گرد ناامیدی بر چهره زندگی او بنشیند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان