مطالب مرتبط با کلیدواژه

پیشاآریایی


۱.

تحلیل ساختاری کمال دیوان و امشاسپندان با نگاهی به آیین مزدیسنا و اسطوره های پیشاآریایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمال دیوان امشاسپندان پیشاآریایی گسست گفتمانی ثنویت مزداپرستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۴۴۵
نویسنده در این مقاله سعی دارد با روش توصیفی تحلیلی واژه کمال دیوان و امشاسپندان را در زبان اوستایی ریشه یابی کند و با ژرف کاوی در ساختار واژگانی از یک سو و کنکاش در مفاهیم تطبیقی آن از سوی دیگر تلاش می شود تا صورتی دیگرگونه از طرح مسأله به دست داده شود. از این منظر، جوهره ثنویّت مزداپرستی، در تمام جزئیات و شئونات این آیین جاری ست و عملکرد به اصطلاح «درخت گون» دارد، هر چه از ریشه به سمت جزئیات پیش می رویم، تکثّر در کمیّت مشهودتر می گردد و این در حالی است که ویژگی های بنیادین ریشه در فرعی ترین سرشاخه ها، قابل پی گیری است. بی تردید آنچه ریشه های این ثنویّت را تشکیل می دهد، نخستین تقابل اهوره با اهریمن است و این همانا آفرینش امشاسپندان به دست اهوره و آفرینش کمال دیوان به تلافی، از سوی اهریمن است. واکاوی دقیق هر یک از اعضای این دو گروه خود روشنگر جزئیات تشکیل دهنده این ثنویّت و آشکارکننده زوایای مستور تقابل ها با یکدیگر است. برای دست یافتن به این مقصود، مؤثرترین روش، بررسی ژرف کاوانه اعضای هر یک از دو گروه و قیاس آن ها با یکدیگر است. این شیوه، خود راه گشایی است برای رسیدن به تقابل هایی دیگر که در سرشاخه های فرعی این نظام درخت گون صورت می پذیرد و در قالب موجودات اهریمنی و اهورایی تجلی می یابد.
۲.

تحلیل ساختاری دروج در آیین مزدیسنا و اسطوره های پیشاآریایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ایزدبانو دروج گسست گفتمانی پیشاآریایی مزدیسنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۳۷۳
دروج (دروغ) در نظر ایرانیان قبل از اسلام، بسیار ناپسند و زشت بوده است تا جایی که آن را یکی از دستیاران اهریمن می پنداشته و گاهی نیز دروج را خود اهریمن و دیو تصوّر می کرده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به ریشه یابی واژه «دروج» در زبان اوستایی می پردازد و با ژرف کاوی در ساختار واژگانی از یک سو، و کنکاش در مفاهیم تطبیقی، از سوی دیگر می کوشد تا صورتی دیگرگونه را از طرح مسئله به دست دهد. از این منظر، دروج در جایگاه یک مفهوم اهریمنی در گستره گسست های گفتمانی، با ایزدبانوان دوران پیشاآرایی مورد قیاس و سنجش قرار می گیرد و با تأمّل در خویشکاری های الهه های باستانی؛ نظیر میترا، آناهیتا و... سعی می شود تا دیگرگونی های معنایی و زبانی این مفهوم اهریمنی (دروج) توصیف شود. تکیه اصلی در این پژوهش بر تثبیت و تأیید چیستیِ مادینه دروج است. با توجّه به ویژگی زن سالاری بدوی و ایزدبانوان باستانی، جنبه مادینگی دروج استنتاج می شود. بررسی های به عمل آمده نیز نشان می دهد که صورت های کهن الگوهای مادینه در آیین مزدیسنا، از سویی دچار محدودیت و تغییر ماهیّتی شده و از سوی دیگر، کهن الگوهای مادینه ای که با مبانی آیین مزداپرستی در تقابل بوده، به صورت موجودات اهریمنی، تجلّی یافته اند. دروج یکی از این موجودات است.