رضا بایرام زاده

رضا بایرام زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

بررسی ارابه ی زرین جیحون (شاهکار هنر فلزکاری هخامنشی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هخامنشی بس جیحون ارابه ی طلا سیستم میکروسکوپ الکترونی طیف سنجی پرتو ایکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۱ تعداد دانلود : ۱۸۷۴
گنجینه ی جیحون یکی از مهمترین مجموعه ی بازمانده از هنر فلزکاری دوره ی هخامنشی است که شامل 180 شیء از جمله زیورآلات و پیکرک های آیینی و لوحه های تعویذ و ... می باشد. شاخص ترین اثر این مجموعه ارابه ای طلایی با چهار اسب، ارابه ران و مسافر می باشد. در این پژوهش تلاش بر این است تا براساس ساختار اصول فنیِ تحلیل های پیشین از قطعه های طلایی و نقره ای دوره ی هخامنشی در مجموعه ی موزه ی بریتانیا که با آزمایش های مختلف از جمله آزمایش سیستم میکروسکوپ الکترونی و طیف سنجی پرتو ایکس کار شده اند، به مطالعه ی ساختارِ اثر مذکور پرداخته شود. برای اینکه ضروری بود درباره ی کاربرد این شیء در ایران، مطالعاتی براساس منابع موجود انجام گیرد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد که اصلی ترین نتیجه ی آن پی بردن به انواع گوناگونی از تکنیک های زرگری و رشد مداوم تولید اشیاء سه بُعدی پیچیده است که تصویر کاربردی ارابه های زمان خود را مشخص می کند. پیشرفتی که در ادامه بیانگر چگونگی سیستم هنری منسجم و یکپارچه در دوره ی هخامنشی است. زیرا هنر این دوره، فرم های ساخت، نقوش و تزیینات و موفقیت های اساسی بسیاری از تمدن ها را در خود جای داده بود که همه در تکوین شیوه ی هخامنشی سهمی عمده داشته اند.
۲.

مطالعه ی مولفه های معنوی ایزدبانوهای «آناهیتا» و «کوبله»

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های معنوی ایزدبانو آناهیتا کوبله حاصلخیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۴۸۹
هدف پژوهش حاضر بررسی کارکردها و دلالت های فرهنگی دو ایزدبانوی مهم از فرهنگ های باستانی ایران و آناطولی، یعنی آناهیتا و کوبله، و بازتاب این مولفه ها در آثار هنری می باشد. جامعه پژوهش حاضر، ایزدبانوهای مهم ایران و آسیای صغیر بود. نمونه مورد بررسی ایزدبانوی مرتبط با ایران باستان، آناهیتا و ایزدبانوی آسیای صغیر، کوبله است. طرح پژوهش توصیفی تحلیلی است و اطلاعات توسط منابع کتابخانه ای و مقالات معتبر جمع آوری شدند. با طبقه بندی مولفه های معنوی هر یک از ایزدبانوها و نحوه ی تجلی آن ها در آثار هنری باستان ایران و آسیای صغیر این نتایج حاصل شد: ایزدبانوی آناهیتا علاوه بر مقام والایی که در میان خدایان عصر خود داشت، الهه ی حاصلخیزی و باروری، الهه ی آب، الهه ی عشق و الهه ی جنگ بود. ایزدبانوی کوبله الهه ی حاصلخیزی و باروری، الهه ی کوهستان، الهه ی حیوانات وحشی و الهه ی نگهبان. آناهیتا شخصیتی مطهرکننده دارد. اما در مورد کوبله تمام نمادها و نحوه تجسم وی از قدرت وی خبر می دهند. الهه ی کوهستان و حیوانات وحشی و نگهبان شهرها، نمی تواند جز قدرت محور مرکزی دیگری داشته باشد. همین طور در تجسم عینی، آناهیتا تاثیراتی از کوبله پذیرفته است. نکته مشترک در نحوه ی بازتاب مولفه ها در آثار هنری نمادگرایی بصری بود. در نقش برجسته ها ی طاق بستان و مجسمه کوبله در موزه آنکارا، برای نشان دادن مولفه ی حاصلخیزی از دو نماد، یعنی آب و انار استفاده شده بود. نکات افتراق اغلب از تفاوت های معنوی ناشی شده، به عبارتی هر چه تلاش بر انعکاس زیبایی و مطهر بودن آناهیتا بود، در مورد کوبله اقتدار وی اهمیت بیشتری داشت.
۳.

تداوم حضور نقش مایه «هاله نور» از دوران باستان تا هنرهای مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هاله نور باستان هنر اسلامی هنر مسیحی تقدس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۲۳۹
نقش مایه هاله نور در دوران باستان، مسیحیت و اسلامی همواره در هنرهای بصری از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.مطالعات در این بخش نشانگر گستره آن از هند تا بیزانس می باشد، اما هاله نور علاوه بر تمایز شخصی تها از جنبه های دیگری هم اهمیت دارد؛ نوع، رنگ، اندازه و شکل و همچنین خاستگاه آن. این مقاله شامل بررسی تاریخی حضور این نقش مایه از دوران باستان تا هنرهای اسلامی و مسیحی خواهد بود. این تحلیل هم جنبه تصویری این نقش مایه را شامل می شود هم جنبه مفهومی و نمادین آن را. روش تحقیق تحلیلی  تاریخی است. یافته های تحقیق نشانگر آن است که اولین مصادیق نقش مایه هاله نور در تمدن های مصری و هندی مشاهده شده است اما نمی توان به صورت قطعی خاستگاه اولیه آن را مشخص کرد. پس ازآن در هنر تمدن های دیگر باستانی نیز این نقش به کار گرفته شده است. نکته اشتراک آن ها در این است که از هاله نور برای نشان دادن جایگاه والای خدایان یا پادشاه استفاده م یکردند و افتراق آن ها در شیوه تصویرسازی و دلالت فرهنگی خلاصه می شود. در دوران دینی یعنی هنر مسیحیت و هنر اسلامی، هاله نور جنبه کاملاً مذهبی و الهی پیدا کرد. به جای اینکه نماد اقتدار و شکوه دنیوی باشد، مقام معنوی را نشان می داد.
۴.

اشکال بازنمایی زن در نقاشی دوران حامدکرزی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۵۸
بازنمود تصویر زن در نقاشی افغانستان، به دلیل تغییر و تحولات اساسی و مداومی که در نوع حاکمیت های سیاسی و تنوع نگاه به مسائل زنان هم چنین غلبه مردسالاری و محدودیت هایی که در زمینه حرمت تصویر زن در حاکمیت های دینی وجود دارد، موضوعی در خور توجه است. هم چنین با توجه به اشکال حضور گسترده زنان در عرصه نقاشی، هم به عنوان نقاش و هم به عنوان موضوع نقاشی، پس از روی کار آمدن کرزی، بررسی و تحلیل بازنمود تصویری از زن در نقاشی، ضرورت بیشتری می یابد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل بازنمود های تصویری زنان، در آثار نقاشی در دوره زمامداری حامد کرزی در افغانستان است. سؤال این است که تصویر زن در نقاشی، در این دوران به چه صورت هایی بازنمایی شده است؟ این مقاله، از نوع کیفی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای موجود، به انجام رسیده است. نوع نمونه گیری، غیر تصادفی به روش هدفمند از میان آثار خلق شده در این دوران به انجام رسیده است. یافته ها نشان می دهد بازنمایی تصویر زن را می توان به شکل های پرتره و سلف پرتره، بازنمایی بدن زن، بازنمایی زنان در زندگی روزمره، بازنمایی تصویر زن به عنوان نشانه های صلح، ایستادگی و مام وطن، بازنمایی مسائل زنان در افغانستان و بازنمایی تصویر زن در تلفیق نقاشی سنتی و مدرن مشاهده کرد. قالب های سبکی انتخاب شده توسط نقاشان در بازنمایی زنان در نقاشی، رئالیسم، سمبولیسم و اکسپرسیونیسم است و مضامین مشترک قبل و بعد از دوره کرزی، به نحو متفاوتی انجام شده است. چنان که آثار دوران کرزی در بازنمایی زن، اکثرا انتقادی، اعتراضی و نشانگر عمق رنج و ظلم به زنان است. آن چه که در بازنمایی زن در نقاشی معاصر این کشور مورد توجه است، تکریم و ستایش از مقام زنان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان