احسان رازانی

احسان رازانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۴.

قدرت نرم و بازیگران غیردولتی: پیامدهای همکاری و درگیری بازیگران غیر دولتی با دولت های ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت نرم بازیگران غیردولتی عرصه بین المللی همکاری درگیری حکومت جهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۴۱
هدف این مطالعه بررسی چگونگی استفاده بازیگران غیردولتی از قدرت نرم و نفوذ در عرصه بین المللی و درک انگیزه ها و استراتژی های آنها برای همکاری با دولت های ملی است. علاوه بر این، به دنبال تجزیه و تحلیل تأثیر این همکاری بر حاکمیت و دیپلماسی جهانی است. این مطالعه یک طرح تحقیق کیفی را اتخاذ می کند و از یک چارچوب مفهومی استفاده می کند که دیدگاه های نظری مختلفی مانند دیپلماسی فرهنگی، شبکه های حمایت فراملی، نفوذ اقتصادی، ارتباطات دیجیتال و سازمان های غیردولتی را در بر می گیرد. جمع آوری داده ها برای این تحقیق شامل بررسی جامع ادبیات مرتبط و مطالعات موردی است. یافته ها نشان می دهد که بازیگران غیردولتی از روش های متنوعی برای اعمال قدرت نرم و نفوذ خود استفاده می کنند. انگیزه های آنها برای همکاری با دولت های ملی شامل اهداف و منافع مشترک، تخصص و منابع، قدرت نرم و حمایت و بسیج عمومی است. تضاد بین بازیگران غیردولتی و دولت های ملی به دلیل منافع و اهداف متفاوت، چالش حاکمیت دولت ها، عدم تقارن قدرت، رقابت برای نفوذ، اختلاف بر سر منابع و دسترسی، و تفاوت در قدرت و نفوذ به وجود می آید. دولت ها به ابتکارات قدرت نرم بازیگران غیردولتی از طریق همکاری، تبادل فرهنگی و برخی سیاست ها و استراتژی های دیگر پاسخ می دهند. همکاری بین بازیگران غیردولتی و دولت های ملی به تقویت حکمرانی جهانی و ورود پیچیدگی های جدید به نظام بین المللی کمک می کند. این یافته ها درک ما را از پویایی بین بازیگران غیردولتی و دولت های ملی در عرصه بین المللی عمیق تر می کند و پیامدهای آن را برای حکمرانی و دیپلماسی جهانی روشن می کند.
۵.

بررسی تحول در ساختار نظام بین الملل: بر اساس ساختار تعدیل یافته از مدل والتز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول ساختاری نظام بین الملل ساختار پویش ها تمایز کارکردی مدل تعدیل شده از مدل ساختار والتز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۵۴
بررسی امکان تغییر در ساختارهای نظام بین الملل با ایجاد تعدیل در ساختار مدل والتز، محور اصلی این پژوهش می باشد. سوال اصلی این است که چگونه امکان برونرفت از محدودیت مدل والتز برای تبیین تغییر ساختاری در نظام بین الملل وجود دارد. برای پاسخ به این سوال، مفاهیم و متغیرهای تاثیر گذار بر بروندادهای بین المللی از نظر والتز و منتقدان او، شناسایی و در ایجاد طرح پیشنهادی این پژوهش ضمن وفاداری به مدل والتز برای فهم بهتر تحول ساختارها در نظام بین الملل، به کار گرفته می شوند. نتایج ما ایستایی مدل والتز نسبت به تغییر در ساختارهای نظام بین الملل را به ویژه در اصول نظم دهنده، و ویژگی کارکردی نشان می دهد. همچنین نتایج نشان می دهد مدل والتز به دلیل فقدان ساختار پویش ها، نیاز به تعدیل در این بخش نیز دارد. برقراری دو حد حداقلی و حداکثری برای وضعیت آنارکی و سلسله مراتبی در اصل اول ساختار سیاسی نظام و واحدها، تغییر جهت از اصل تفاوت و تشابه به اصل تمایز و تفکیک در اصل دوم ساختار سیاسی نظام و واحد ها و افزودن ساختار سوم با عنوان ساختار پویش ها به مجموع ساختارهای نظام بین الملل به عنوان راهکار این پژوهش برای تبیین تغییر ساختاری و ظهور نظام های بدیل، ارائه می گردد.
۶.

نظریه پردازی صلح اعراب و اسرائیل بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صلح اعراب اسرائیل امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۹۶
این پژوهش کیفی با هدف ارائه الگوی نقش صلح اعراب و اسرائیل بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت. این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. 12 مصاحبه با اساتید دانشگاه های تهران در گرایش های روابط بین الملل و علوم سیاسی انجام شد .حاصل این مصاحبه ها، مجموعه ای از مضامین اولیه بود که طی فرایند کدگذاریِ باز، گرآوری و از درون آنها مقوله هایی استخراج شد؛ سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین : شرایط علی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدهای تاثیر گذار بر امنیت جمهوری اسلامی ایران درقالب پارادایم کدگذاری محوری تعیین شد؛ درادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی نیز، سیر داستان ترسیم شد. نتایج نشان داد عوامل علی تاثیر گذار بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: نیاز های حکمرانی، نیازهای تقویت قدرت ملی، نیازهای امنیتی، نیازهای اطلاعاتی، نیازهای اعتقادی. راهبردهای مرتبط با موضوع مورد پژوهش شامل سه نوع اقدام در سطح ملی، اقدام های منطقه ای و اقدامات بین المللی را در بر می گیرد. ارتباطات نامناسب رسمی همسایگی، ویژگی های ساختاری حکومتی، تعاملات متقابل محدود، فقدان برنامه های راهبردی به عنوان عداومل مداخله کننده شناسایی شدند و ویژگی های منطقه غرب آسیا(جغرافیایی)، ویژگی های مذهبی، ویژگی های فرهنگی اجتماعی عوامل زمینه ای تاثیر گذار بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران بودند.
۷.

سیاست خارجی چین در قبال منطقه خلیج فارس و آثار آن بر منافع جمهوری اسلامی ایران(2025-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلیج فارس چین ایران قدرت منطقه ای نظریه چرخه قدرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
خلیج فارس ازمناطق استراتژیک دنیای سیاست است که از دیرباز بحران های امنیتی فراوانی به خود دیده است.پس ازرفتن انگستان از این منطقه،آمریکا خود را مالک خلیج فارس می داند. با توجه به نیاز فزاینده چین به انرژی،این کشور خود را به عنوان بازیگری فعال در بخش انرژی و بر اساس منافع و سود متقابل تلقی کرده و همواره آمادگی خود را برای گسترش گفتگو و همکاری با دیگرکشورها به منظور تضمین ثبات و امنیت انرژی جهانی بیان داشته است، لذا حضور روزافزون چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی دنیا و مهم ترین رقیب آمریکا در قرن بیست و یکم شرایط ویژه ای برای سیاست خارجی آمریکا به وجود آورده است.تامین امنیت این منطقه که استراتژیک ترین حوزه منافع ملی ایران به شمار می رود،یکی ازدغدغه های امنیتی حکومت های مختلف ایرانی بوده وهمچنان نیزهست،لذا منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس درگرو رسیدن به توانمندی های تبدیل شدن به قدرت منطقه ای بی بدیل می باشد.پرسش اصلی دراین پژوهش این است که«ماهیت سیاست خارجی جمهوری خلق چین در قبال منطقه خلیج فارس چگونه خواهد بود وچه تاثیری بر منافع ایران خواهد داشت؟» وفرضیه پژوهش نیزاین چنین است:«خیزش چین در منطقه خلیج فارس و تلاش آن کشور برای تثبیت حضور خود در منطقه خلیج فارس، موجب افزایش قدرت منطقه ای ایران خواهد شد.»در این نوشتار چارچوب نظری «سیکل قدرت» به عنوان مناسب ترین چارچوب برای بررسی و اثبات نظریه فرضیه پژوهش به کارگرفته شده است.این پژوهش ازنوع توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد.
۸.

پیامدهای تهاجم روسیه به اوکراین بر نظام بین الملل در افق ۲۰۳۰ با تاکید بر منافع ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روسیه اوک‍رای‍ن جنگ بین الملل ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۹۰
اوکراین، عمق استراتژیک روسیه در اروپای شرقی است. بحران اوکراین نتیجه این نگرش روسیه به اوکراین است. جنگ روسیه و اوکراین، جنگ بین اعضای قدرتمند نظام بین الملل و منازعه قدرت بین روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو است و قطب بندی جدیدی در نظام بین الملل به را نمایش گذاشته است. ایران به عنوان قدرت منطقه ای و هم پیمان استراتژیک روسیه، از جنگ بین غرب و روسیه، تاثیر پذیرفته است. این مقاله با هدف روشن ساختن بعد پنهان و معماگونه اثر گذاری این بحران در پی پاسخ به این پرسش است که؛ تهاجم روسیه به اوکراین چه پیامدهایی بر نظام بین الملل در افق 2030 می گذارد؟ همچنین چه پیامدهایی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که؛ جنگ روسیه و اوکراین بر ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی نظام بین الملل اثر گذاشته است. همچنین بر منافع سیاسی و اقتصادی ایران نیز به عنوان هم پیمان روسیه در منطقه اثر گذاشته است و سبب تغییر در سیاست خارجی ایران و گردش به سوی شرق، توقف در مذاکرات هسته ای، شکل گیری همکاری اقتصادی بین روسیه و ایران و نیز سبب نگرانی ایران از حضور ناتو در قفقاز، تاثیر گذاری بر روابط اسرائیل روسیه و منافع ایران در سوریه و نیز بر امنیت انرژی شده است.
۹.

آثار و پیامدهای سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست فشار حداکثری ایالات متحده جمهوری اسلامی ایران دونالد ترامپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۱۸
مساله هسته ای جمهوری اسلامی ایران یکی از برجسته ترین مسائل بین المللی در طی دهه گذشته در منطقه خاورمیانه بوده است، این مقاله به آثار سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده در طول سالهای 2017 الی 2021، علیه جمهوری اسلامی ایران متمرکز است، ترامپ با خارج کردن ایالات متحده در میانه بهار 2018 از برنامه جامع اقدام مشترک، سیاست موسوم به فشار حداکثری را علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرد، هدف این سیاست وادار کردن ایران به توافقی جدید بود که طبق آن موضوعات بیشتری می بایست ما بین دو دولت ایران و آمریکا حل و فصل می شد. این هدف تا پایان دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سال 2021، محقق نشد، اما آثاری در زمینه های سیاسی، اقتصادی که برای ایران به بار آورده است. در این مقاله به روش تبیینی و بر پایه گردآوری داده ها و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای به تجزیه و تحلیل این آثار پرداخته می شود.
۱۰.

استراتژی رژیم صهیونیستی اسرائیل در تهدید جلوه دادن جمهوری اسلامی ایران جهت عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی اسرائیل ایران هراسی صلح اعراب و اسرائیل عادی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۸۵
در تاریخ روابط اعراب و رژیم صهیونیستی از زمان اشغال فلسطین و جنگ های اعراب و اسرائیل، نوعی بدبینی نهادینه شده از سوی دو طرف به یکدیگر است. این مسئله کماکان به قوت خود باقی است، به گونه ای که سران رژیم صهیونیستی همواره به اعراب به مثابه یک تهدید نهادینه شده نگریسته اند. هدف از این تحقیق بررسی استراتژی رژیم صهیونیستی اسرائیل در برقراری روابط اعراب و اسرائیل با تهدید جلوه دادن جمهوری اسلامی ایران می باشد. ازاین رو روش تحقیق، مطالعاتی و به صورت توصیفی-تحلیلی با رویکرد تبارشناسی تاریخی است که با استفاده از منابع اسنادی، تاریخی و اطلاعات مربوط به گذشته و حال تحقیق صورت می گیرد. پس از مجموعه حوادث پیمان های دوستی اعراب و اسرائیل با میانجی گری آمریکا، شکنندگی ژئوپلیتیکی و آسیب پذیری سیاسی و امنیتی اعراب و اسرائیل به بیشترین میزان خود حداقل در چهار دهه اخیر رسید. به همین سبب، ترس فزاینده از انزوای سیاسی و رویارویی با تهدیدات ایران را می توان نخستین و مهم ترین علت برقراری روابط اعراب و اسرائیل دانست. از طرفی شروع عملیات طوفان الاقصی و جنگ بین اسرائیل و غزه درست است که شاهد کاهش ارتباط اسرائیل و کشورهای عربی بودیم اما با فروکش کردن این جنگ و حمایت آمریکا و کشورهای غربی این احتمال وجود دارد که به زودی شاهد برقراری مجدد روابط دیپلماتیک و افتتاح سفارتخانه ها از سوی این کشورها باشیم. به هرروی شکل گیری روابط رسمی بین کشورهای عربی و اسرائیل به ضرر منافع و امنیت ملی ایران است و موجب ایجاد انشقاق در جهان اسلام و تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در منطقه و افزایش ایران هراسی علیه ایران می گردد.
۱۱.

Analyzing the Drivers Behind the Declining Importance of Oil in Future Iran–Saudi Relations(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Iran Saudi Arabia Oil Rentier State West Asia

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۱
Iran and Saudi Arabia have long competed as two regional powers, striving to expand their influence and safeguard their interests over the past five decades. While this rivalry has largely been non-military and indirect, it has manifested through political, ideological, informational, and economic avenues. The pivotal variable of oil has significantly shaped the competition between these nations. In recent years, a transition towards alternative energy sources has emerged, driven by factors such as dwindling oil reserves, economic inefficiencies, oil price volatility linked to global politics, potential fluctuations in demand, supply security concerns, sustainable economic practices, and environmental issues like global warming and climate change. Both Iran and Saudi Arabia have endeavored to diversify their energy portfolios, moving beyond oil dependency through initiatives like nuclear programs and exploration of other sources. Consequently, the influence of oil on their bilateral relations has evolved, losing some of its historical significance. This study aims to explore the factors that have diminished the importance of oil in shaping the dynamic between Iran and Saudi Arabia. Through the lens of the rentier state theory and scenario-writing method, the research reveals that technological advancements, the involvement of regional and extra-regional actors in West Asia, the impact of non-governmental entities, the shift towards alternative energy sources in the region, and the economic diversification efforts of both nations have collectively reduced the once-central role of oil in their relationship.
۱۲.

نفوذ چین در حوزه سنتی نفوذ ایالات متحده در خلیج فارس و آثار آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی چین سیاست خارجی آمریکا جمهوری اسلامی ایران خلیج فارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
نفوذ فزاینده چین در منطقه خلیج فارس، به ویژه در حوزه عربی، جایگاه این کشور را به عنوان بازیگری تأثیرگذار در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه تثبیت کرده است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد مختلف سیاست خارجی چین در خلیج فارس و تأثیر آن بر  نقش سنتی ایالات متحده و منافع جمهوری اسلامی ایران، به تحلیل روندهای نوظهور در تعاملات منطقه ای می پردازد. روش تحقیق در این مطالعه، توصیفی تحلیلی است و داده ها از طریق بررسی منابع کتابخانه ای، تحلیل اسناد رسمی، گزارش های بین المللی و مطالعات موردی گردآوری شده اند. تمرکز اصلی بر نحوه بازآرایی نظم منطقه ای تحت تأثیر حضور چین و پیامدهای آن برای ایران است. سیاست «نگاه به شرق» ایران و گسترش همکاری های اقتصادی با چین، به ویژه در چارچوب ابتکار «کمربند و جاده»، فرصت هایی برای تعمیق روابط دوجانبه فراهم کرده است. با این حال، این روند با چالش هایی از جمله رقابت ژئوپلیتیکی با ایالات متحده آمریکا که همچنان خود را قدرت مسلط در منطقه می داند و نگرانی های امنیتی ناشی از حضور بازیگران متعدد مواجه است. مقاله حاضر با تمرکز بر تعاملات اقتصادی، سیاسی و امنیتی میان ایران و چین، به تحلیل فرصت ها و تهدیدهای ناشی از این روابط پرداخته و نشان می دهد که همکاری های راهبردی میان دو کشور می تواند نقش مهمی در شکل دهی به امنیت و ثبات منطقه ای ایفا کند.
۱۳.

کاوش سیاست فشار حداکثری: راهبرد دونالد ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران (2021-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دونالد ترامپ سیاست فشار حداکثری استراتژی عقب راندن جمهوری اسلامی ایران برجام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۹
این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران می پردازد. پرسش اصلی پژوهش آن است که سیاست دولت ترامپ چگونه طراحی و اجرا شد، چه اهداف راهبردی و ژئوپلیتیکی را دنبال می کرد و چه پیامدهایی در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی به همراه داشت. یافته ها نشان می دهد که سیاست ترامپ از ابتدای حضور در کاخ سفید بر پایه راهبرد عقب راندن و کارزار «فشار حداکثری طراحی شد؛ راهبردی که خروج از توافق هسته ای برجام در سال ۲۰۱۸ نقطه عطف آن بود. ابزارهای اصلی این سیاست شامل تحریم های اقتصادی گسترده، فشارهای دیپلماتیک و حقوقی، جنگ رسانه ای و عملیات روانی، و همچنین بهره گیری از هم پیمانان منطقه ای آمریکا در غرب آسیا بود. با وجود شدت فشارها، ایالات متحده در ایجاد اجماع بین المللی کامل علیه ایران ناکام ماند و مخالفت قدرت هایی چون روسیه و چین و نیز مواضع محتاطانه برخی متحدان اروپایی محدودیت های جدی برای سیاست ترامپ ایجاد کرد. در نهایت، اگرچه این سیاست موجب افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی بر جمهوری اسلامی شد، اما در دستیابی به اهدافی چون تغییر رفتار ایران، کاهش نفوذ منطقه ای یا ایجاد تغییرات داخلی موفقیت تعیین کننده ای نداشت. میراث سیاست ترامپ، با این حال، همچنان بر روابط تهران واشنگتن و معادلات امنیتی منطقه غرب آسیا اثرگذار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان