بررسی کرونوتوپ در سه اثر شهرنوش پارسی پور (رمان طوبا و معنای شب، سگ و زمستان بلند، زنان بدون مردان) بر اساس نظریه باختین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های مدرن امروزی، نظریه منطق گفتگویی میخاییل باختین است که فضای نوینی در حیطه ادبیات به بار آورده است. در این پژوهش به بررسی کرونوتوپ به عنوان یکی از مؤلفه های منطق گفتگویی باختین در سه اثر برتر شهرنوش پارسی پور (طوبا و معنای شب، سگ و زمستان بلند و زنان بدون مردان) به شیوه توصیفی- تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای و با هدف شناخت بیشتر انواع کرونوتوپ موجود در آثار این نویسنده پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که در این آثار کرونوتوپ نمودهای بارزی دارد. بیشتر کرونوتوپ ها از نظر زمانی و مکانی و فضای رمان با یکدیگر همخوانی داشته که در بیشتر موارد فضای خیالی، همراه با رعب و وحشت را ایجاد کرده است. در رمان طوبا و معنای شب کرونوتوپ باغچه و درخت انار جلوه ای ویژه دارد. انار که در ادبیات نماد عشق، تولد و جاودانگی بوده، در این رمان، زیر درخت انار به قبرستانی مبدل شده است که جسد دختران جوان در آن جای گرفته است. کرونوتوپ اصلی در رمان طوبا و معنای شب و سگ و زمستان بلند، خانه هایی است که شخصیّت ها از آغاز زندگی تا پایان رمان در آن مکان بوده اند و رشد کرده اند و در داستان زنان بدون مردان، خانه باغ فرخ لقا یک کرونوتوپ آستانه ای جذاب و وهم انگیز به وجود آورده است. مکان زندگی در هر سه اثر یک کرونوتوپ آستانه ای است. در رمان سگ و زمستان بلند کرونوتوپ وطن، وطن پرستی و فرهنگ ایرانی بر سایر کرونوتوپ ها سایه انداخته است.