خاتون پورمودت

خاتون پورمودت

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

The prevalence of certain upper body abnormalities and their association with mental health among female students at Payame Noor University(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: abnormalities Kyphosis mental health skeletal lordosis

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۲
Background: The modern increase in mechanical and sedentary lifestyles has led to a rise in musculoskeletal abnormalities within society. These physical irregularities may influence individual mental health.Aim: This study explores the correlation between upper body musculoskeletal abnormalities and mental health among female students at Payame Noor University, Bushehr.Material and Methods: A total of 173 female students were selected via convenience sampling for this cross-sectional study. The presence of scoliosis, forward head posture, kyphosis, and increased lordosis was assessed using a flexible ruler, the New York Test, a chessboard, and a scoliometer. Body mass index (BMI) and waist-to-hip ratio (WHR) were also measured. Participants completed the General Health Questionnaire (GHQ-28). Statistical analysis was conducted using one-sample t-tests and Pearson’s correlation coefficient, with a significance threshold set at P< 0.05.Results: The findings indicated that lordosis was significantly more prevalent among students aged 15 to 24 (t=31.5, P= 0.001) and those aged 25 and above (t=57.3, P= 0.003), compared to societal norms. Other assessed abnormalities were within normal ranges. Mental health vulnerabilities were noted in specific domains; however, no significant correlation was found between mental health status and the physical abnormalities studied.Conclusion: While lordosis was notably more common among the study's participants than in the general population, the incidence of other musculoskeletal abnormalities aligned with societal averages. No substantial impact of these physical conditions on mental health was observed. It is advisable to integrate educational initiatives and corrective exercise programs into the curriculum for educators, coaches, and students to promote overall well-being.
۲.

The COVID-19 Anxiety and Psychological Well-being Following Resilience- Based Cognitive Behavioral Therapy (R-CBT)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Coronavirus disease stress well-being cognitive behavioral therapy Resilience

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۵
Objective: This study attempted to use resilience-based cognitive-behavioral intervention (R-CBT) through online learning to reduce COVID-19 anxiety and improve psychological well-being. Method: Fourteen Payame Noor University Telephone Counseling Center students with Corona anxiety, who were selected by volunteer sampling, received nine sessions of R-CBT using a learning management system (LMS). The participants completed the Corona Disease Anxiety Scale (Alipour et al.020) and Ryff Scales of Psychological Well-being (Ryff, 1989) in pre-test, post-test, and follow-up. Finally, the data were analyzed using repeated measures. Results: The results demonstrated the significant effect of R-CBT on COVID-19 anxiety and psychological well-being (p<0.0001). LSD post-hoc test indicated a significant difference (p<0.05) among the pre-test, post-test, and follow-up stages regarding COVID-19 anxiety. Accordingly, the level of anxiety decreased in the post-test and follow-up stage. The results also revealed a significant difference among pre-test, post-test, and follow-up stages in regarding psychological well-being (p<0.05) . Accordingly, the level of psychological well-being increased in the post-test and follow-up stage. However, no significant difference was observed between the post-test and follow-up stages, which highlighted the non-stability of the effect of the intervention over time. Conclusion: According to the results, it could be concluded that online sessions of R-CBT were effective likewise in-person sessions and could be used in pandemic conditions or long-distance therapy to improve psychological condition of anxious patients .
۳.

بررسی نقش سبک های فرزندپروری و رابطه والد کودک در پیش بینی اختلال بی نظمی خلق اخلالگر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال بی نظمی خلق اخلالگر سبک های فرزندپروری رابطه والد- کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۳
زمینه و هدف: اختلال بی نظمی خلق اخلالگر یکی از اختلالات خلقی است که به تازگی در دوره کودکی و نوجوانی مطرح شده و شیوع نسبتاً بالایی در میان اختلالات دوران کودکی دارد. پژوهش حاضر، به منظور بررسی نقش سبک های فرزند پروری و رابطه والد کودک در پیش بینی اختلال بی نظمی خلق اخلالگر انجام شده است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر ۹ تا ۱۲ ساله مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر شهر بوشهر در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود. نمونه پژوهش شامل ۵۵ کودک مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر که به روش نمونه گیری هدفمند و ۱۳۰ کودک عادی همراه با والدین آن ها که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، بود. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته خشم و تحریک پذیری، پرسشنامه فرزند پروری آلاباما شلتون، فریک و ووتون (۱۹۹۶) و پرسشنامه رابطه والد کودک پیانتا (۱۹۹۲) موردبررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون لجستیک و نرم افزار SPSS-۲۴ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد از میان سبک های فرزند پروری، ابعاد فرزند پروری مثبت و تنبیه جسمانی در تبیین اختلال بی نظمی خلق اخلالگر نقش پیش بینی دارند (۰۱/۰>p). همچنین از زیر مقیاس های رابطه والد کودک، مؤلفه نزدیکی، تعارض و رابطه مثبت کلی اختلال بی نظمی خلق اخلالگر را به طور معنی داری پیش بینی نمود (۰۱/۰>p). نتیجه گیری: ازاین رو با توجه به یافته های فوق در یک نتیجه گیری کلی می توان نتیجه گرفت که فرزند پروری مثبت، تنبیه جسمانی، نزدیکی، تعارض و رابطه مثبت کلی می تواند اختلال بی نظمی خلق اخلالگر را پیش بینی کند و یکی از راه های کاهش نشانه های اختلال بی نظمی می تواند مداخلات مبتنی بر آموزش والدین باشد.
۴.

مقایسه پردازش اطلاعات اجتماعی بر اساس مدل شناختی اجتماعی Dodge و Crick در کودکان با و بدون اختلال بی نظمی خُلق اخلال گر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پردازش اطلاعات اجتماعی بی نظمی خلق اخلالگر خشم تحریک پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۱۳
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه پردازش اطلاعات اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر و کودکان عادی بر اساس مدل شناختی اجتماعی کریک و داج (1994) بود. این اختلال اخیراً در مبحث اختلالات خلقی در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی گنجانیده شده است و دارای دو نشانه اصلی خشم و تحریک پذیری می باشد. روش کار: در این پژوهش علی- مقایسه ای، تعداد 57 کودک پسر دارای اختلال و 167 کودک پسر عادی 9 تا 12 سال به روش خوشه ای تصادفی و با استفاده از پرسش نامه خشم و تحریک پذیری و مصاحبه بالینی انتخاب و سپس به وسیله مقیاس ارزیابی کودکان از روابط اجتماعی روزمره مقایسه شدند. یافته ها: تحلیل واریانس چند متغییری نشان داد که بین دو گروه کودکان در مراحل تفسیر و اسناددهی به نشانه ها (5/5f= و001/.p=) تولید و روشنگری اهداف (65/6f= و001/.p=)، پردازش هیجانی (01/4f= و004/.p=) و تولید پاسخ (02/7f= و001/.p=) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر در مقایسه با کودکان عادی در یک موقعیت اجتماعی مبهم هنگام پردازش اطلاعات بیشتر دچار سوگیری شده و عملکرد مناسبی ندارند در نتیجه بیشتر رفتارهای خصمانه از خود نشان می دهند. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی اثربخشی پروتکل های مداخله ای بر اساس مدل داج جهت درمان و کاهش نشانه های اختلال بی نظمی اخلالگر بررسی شود.
۵.

بررسی اضطراب اجتماعی در دانش آموزان استفاده کننده از اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به اینترنت اضطراب اجتماعی شبکه های اجتماعی مجازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۴ تعداد دانلود : ۵۴۰
مقدمه: نظر به اهمیت روزافزون استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی و همبستگی آن با برخی از اختلالات روانی و رفتاری، این پژوهش در پی بررسی اضطراب اجتماعی در کاربران استفاده کننده از شبکه های اجتماعی مجازی است. روش: در این مطالعه ی مقایسه ای، نمونه ی پژوهش شامل 80 نفر دانش آموز دختر و 99 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسش نامه ی هراس اجتماعی کانور (200) استفاده شد. داده ها با استفاده تحلیل واریانس چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و استفاده از شبکه های اجتماعی موبایلی رابطه ی معناداری وجود دارد (50/0r=) علاوه بر این نتایج تحلیل واریانس چند متغیره حاکی از آن بود که بین سه گروه کاربر عادی، در معرض خطر و معتاد به اینترنت در متغیرهای ترس (01/0P< و 73/4F=)، اجتناب (02/0P< و 53/6F=)، نشانه های فیزیولوژیکی (03/0P< و 57/3F=) و مقیاس کل اضطراب اجتماعی (002/0P< و 48/6F=) تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که کسانی که به شدت از شبکه های اجتماعی موبایلی استفاده می کنند، با احتمال بیشتری دچار اعتیاد به اینترنت و اضطراب اجتماعی شوند.
۶.

بررسی مقایسه ای فراشناخت و رابطه ی آن با پرخاشگری در معتادان به مواد مخدر در حال ترک و افراد غیرمعتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

۷.

بررسی مقایسه ای دینداری و رابطه آن با پرخاشگری در معتادین به مواد مخدر، معتادین در حال ترک و افراد غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۱۳۵۱ تعداد دانلود : ۶۹۸
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه دینداری و رابطه آن با پرخاشگری در معتادین، معتادین در حال ترک و غیر معتادین به مواد مخدر است. روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای و همبستگی، تعداد 64 نفر معتاد، 51 نفر معتاد درحال ترک و 99 نفر غیر معتاد به روش در دسترس انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه دینداری خدایاری فرد(1385) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز (زاهدی فرد،1379) مورد ازمون قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین میانگین نمرات افراد معتاد در حال ترک و غیر معتاد در زیر مقیاس شناخت دینی (006/. P)
۹.

بررسی تحول پردازش اطلاعات اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پردازش اطلاعات اجتماعی کم توان ذهنی آموزش پذیر و تحولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۶۶۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول پردازش اطلاعات اجتماعی در دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر با توجه به دیدگاه پردازش اطلاعات اجتماعی کریک و داج (1994) انجام گرفت. روش: برای بررسی پردازش اطلاعات اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر نمونه ای مشتمل بر 120 دانش آموز در سه گروه سنی 10 تا 12 سال، 13 تا 15 سال و 16 تا 18 سال که از مدارس استثنایی شهر شیراز انتخاب شده با داستانهای اجتماعی برایان و تورکاسپا (1994) که برگرفته از نظریه کریک و داج (1994) هستند مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد با افزایش سن بین میانگین نمرات گروه دوم با گروه اول و سوم در هیچ یک از مراحل پردازش اطلاعات اجتماعی تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتایج به دست آمده نشان دهنده سیر تحولی کند رشد شناختی اجتماعی در کودکان ناتوان ذهنی است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده مسیر تحولی کند رشد اجتماعی در کودکان ناتوان ذهنی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان