ولی الله دبیدی روشن

ولی الله دبیدی روشن

مدرک تحصیلی: استاد گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۸ مورد.
۲۱.

تاثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتیین واکنش دهنده C موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تداومی شاخصهای التهابی HS-CRP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۵ تعداد دانلود : ۷۳۹
هدف این پژوهش عبارت است از مطالعه تاثیر 4 هفته بی تمرینی به دنبال 12 هفته تمرین متداوم بر پروتیین واکنش دهنده C با حساسیت بالا در موشهای صحرایی (با وزن 4.93± 325.625 گرم و سن 21 ماه که دست کم 3 ماه از اتمام دوران باروری آنها گذشته بود). به همین منظور، 56 سر موش صحرایی ماده و مسن از نژاد ویستار با ژنوم 14848 با شرایط وزنی و سنی مشابه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه اصلی تمرینی و کنترل تقسیم شدند. سپس هر گروه به نوبه خود به سه زیر گروه میان آزمون، پس آزمون و مرحله بی تمرینی تقسیم شدند. ضمنا یک گروه پیش آزمون نیز برای تعیین مقادیر پایه HS-CRP به طور مشترک در هر دو گروه استفاده شد. پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 12 هفته و هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. آنگاه پروتکل بی تمرینی خون گیری در سطوح پایه به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی در 4 مرحله با شرایط مشابه انجام و مقادیر HS-CRP با روش ایمنوتوربیدیمتریک و شاخصهای کنترلی LDL-C و HDL-C نیز با روش آنزیماتیک اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD (post hoc) تجزیه و تحلیل شد. نتایج اولیه پژوهش نشان داد مقادیر HS-CRP در طی 6 هفته نخست کاهش غیر معناداری داشته، اما با تداوم تمرینات تا هفته دوازدهم، کاهش معناداری مشاهده شد. نتایج اصلی این پژوهش نشان داد 4 هفته بی تمرینی باعث افزایش غیر معنادار HS-CRP در گروه تمرینی و افزایش معنادار در گروه کنترل شده است. با توجه به این نتایج می توان گفت تمرینات تداومی باعث مهار پاسخ التهابی شده است.
۲۲.

اثر حاد یک و دو جلسه تمرین فزاینده درمانده ساز بر برخی شاخصهای ایمنی در دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: : اثر حاد یک و دو جلسه تمرین فزاینده لوکوسیتها لنفوسیتها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۱ تعداد دانلود : ۷۹۶
هدف از این مطالعه عبارت است از بررسی تاثیر حاد یک و دو جلسه تمرین در روز بر تعداد لوکوسیتها، لنفوسیتها و نوتروفیلها در دختران فعال. بدین منظور 21 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی با میانگین سنی 93/1±77/20 سال، وزن 54/5±37/57 کیلوگرم، قد 62/5±17/162 سانتی متر، و اکسیژن مصرفی بیشینه 5/11±07/41 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه که از لحاظ جسمی و روحی در سلامت کامل بودند، به طور داوطلب در این آزمون شرکت کردند. آزمودنیها به طور تصادفی در3 گروه قرارگرفتند: گروه تجربی 1 (دو جلسه تمرین، 8 نفر)، گروه تجربی 2 (یک جلسه تمرین، 7 نفر)، و گروه کنترل (6 نفر). از افراد طی 2 مرحله شامل 24 ساعت قبل (جهت تعیین سطوح پایه) و بلافاصله پس از انجام برنامه تمرینی بعد از ظهر خون گیری به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمونهای آنالیز واریانس، آزمون توکی وt وابسته با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 13 در سطح معناداری 05/0 P≤ انجام شد. نتایج حاکی از این بود که تعداد لوکوسیتها، لنفوسیتها، و نوتروفیلها در گروه تجربی 1 و 2 نسبت به سطح پایه و نیز در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشته است (05/0P≤). علاوه بر این، تعداد لنفوسیتها و لوکوسیتها برخلاف تعداد نوتروفیلها در گروه تجربی 1 نسبت به گروه تجربی 2 بیشتر بود ولی این تفاوت معنادار (05/0P>) نبوده است. به طورکلی، نتایج این تحقیق نشان داد دو جلسه تمرین روزانه نسبت به یک جلسه تمرین تاثیر قابل ملاحظه ای بر تعداد لوکوسیتها، لنفوسیتها، و نوتروفیلهای دختران فعال بلافاصله بعد از برنامه تمرین نداشته است. با این حال تحقیقات بیشتری در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
۲۳.

اثر چهار و هشت هفته تمرین استقامتی منظم بر برخی شاخص های انعقادی موش های صحرایی نر در دوران بلوغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی بالغ عوامل انعقادی دوران بلوغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۰ تعداد دانلود : ۶۸۳
رشد سیستم انعقادی در دوران رشد سبب می شود تفاوت های مهمی در فعالیت فاکتورهای کودکان، در مقایسه با بزرگ سالان ایجاد شود. هدف این پژوهش بررسی اثر یک دوره تمرین استقامتی بر برخی شاخص های انعقادی در موش های صحرایی نر بالغ و نابالغ با نژاد ویستار است. 42 سر موش نژاد ویستار (سه هفته) به سه گروه کنترل (26 سر) و تجربی (16 سر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی طی چهار و هشت هفته، با تکرار پنج بار در هفته و با شدت معین اجرا شد. نمونه های خونی، قبل و 24 ساعت پس از آخرین فعالیت بدنی (چهار و هشت هفته تمرین) گرفته شد. فیبرینوژن، PTو APTT همه گروه ها، با شیوه های استاندارد آزمایشگاهی اندازه گیری شد. یافته ها، با استفاده از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه7 و توکی تجزیه و تحلیل شد. سطح معنی داری آماری (05/0P<) در نظر گرفته شد. فیبرینوژن موش ها در دوران بلوغ، پس از چهار هفته تمرین منظم، افزایشی معنی دار داشت (000/0 =P)، اما هشت هفته تمرین در سطوح فیبرینوژن موش های بالغ تفاوت معنی داری ایجاد نکرد (771/0=P ). مقادیر PT گروه های تجربی دوران بلوغ و بالغ، پس از هشت هفته تمرین کاهشی معنی دار داشت (به ترتیب 027/0 و 025/0=P ) و APTT نیز در تمام گروه های تجربی با کاهش معنی دار توأم بود (000/0=P ). نتایج این پژوهش نشان داد سیستم انعقادی، قبل و پس از دوران بلوغ تفاوت های قابل ملاحظه ای دارد که باید از نظر فیزیولوژیکی مورد توجه قرار گیرد؛ بنابراین نوع برنامه تمرینی در سنین مختلف می تواند اثرات متفاوتی داشته باشد.
۲۴.

تاثیر دمای محیط بر تغییر ناشی از تمرین برونگرایی مقادیر پروتئین شوک گرمایی در دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس گرمایی فعالیت استقامتی دختران فعال پروتئین شوک گرمایی تمرین برونگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۰ تعداد دانلود : ۶۱۰
یکی از راه هایی که سلول ها می توانند در قبال آسیب یا مرگ سلولی ناشی از هر گونه استرس از جمله ورزش مقاومت کنند سنتز پروتئین های شوک گرمایی(HSP) است. در حالی که مطالعات قبلی افزایش این پروتئین ها را به دنبال تمرین های استقامتی گزارش کرده اند این مطالعه به بررسی تاثیر دمای محیط بر پاسخ HSP72 دختران فعال به دنبال تمرین برونگرایی با وزنه میپردازد. پس از انجام مقدمات پژوهش 27 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی (سن 63/2±44/20 سال وزن 21/11±1/59 کیلوگرم حداکثر اکسیژن مصرفی21/5±84/36 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن در دقیقه) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تمرین برونگرا با وزنه در محیط با گرمای ملایم (WHG) تمرین برونگرا در محیط طبیعی(WNG) و قرارگرفتن در معرض محیط با گرمای ملایم (HG) تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل چهار نوبت تمرین برونگرایی جلو بازو بود که دو نوبت آن با 25 تکرار با 50 درصد و دو نوبت نیز با 20-15 تکرار با 60 درصد یک تکرار بیشینه اجرا شد. خون گیری در شرایط مشابه در سه مرحله (پیش آزمون میان آزمون و 30 دقیقه پس از پایان آزمون) و به دنبال 14-12 ساعت ناشتایی شبانه از ورید پیش بازویی دست غیر برتر انجام شد. نمونه های خونی در چند نوبت به آزمایشگاه منتقل شدند و مقادیر HSP72 سرمی با استفاده از روش ساندویچ الایزا و مقادیر کراتین کیناز و کورتیزول نیز به ترتیب به روش آنزیماتیک و الایزا سنجیده شد. داده ها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر t مستقل و آزمون های تعقیبی LSD و شفه در سطح 05/0 P≤ تحلیل شد. نتایج نشان داد افزایش مقادیر HSP72 در مرحله میانی در هر دو گروه تمرین برونگرا معنی دار و این افزایش در مرحله پسآزمون تنها در گروه WNG معنی دار بوده است. به علاوه تغییرات بین گروهی مقادیر این شاخص معنی دار نبوده است. بر اساس این یافته ها می توان گفت اعمال گرمای ملایم تاثیر قابل توجهی بر تغییرات ناشی از تمرین برونگرایی مقادیر پروتئین شوک گرمایی نداشته است.
۲۵.

پاسخ آدیپونکتین سرم به یک جلسه دوی وامانده ساز با شدت های متفاوت در زنان غیر فعال

کلیدواژه‌ها: آدیپونکتین ورزش حاد زنان غیرفعال شدت ورزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۲ تعداد دانلود : ۷۳۵
هدف تحقیق: هدف این تحقیق، بررسی پاسخ آدیپونکتین سرم به یک جلسه دوی وامانده ساز با شدت های مختلف در زنان غیرفعال بود. روش تحقیق: 30 زن سالم با میانگین سن 31/2 ± 8/23 سال، وزن 35/3 ± 7/84 کیلو گرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 03/2 ± 91/22 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه که هیچ گونه سابقه بیماری قلبی عروقی و دیابت نداشتند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه فعالیت با شدت کم (LIGَ)، با شدت متو سط (MIG) و با شدت زیاد (HIG) تقسیم شدند. پروتکل آزمون گیری شامل دوی پیشرونده تا حد واماندگی روی نوار گردان بدون شیب بود که با توجه به روش کارونن در گروه های LIG ،MIG و HIG به ترتیب با شدت 55 تا 65 درصد، 65 تا 75 درصد و 75 تا 85 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی اجرا شد. خون گیری در دو مرحله قبل و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت و با شرایط کاملا مشابه و به دنبال 12تا14 ساعت ناشتایی انجام شد. برای تعیین مقادیر آدیپونکتین سرمی، گلوکز وانسولین ناشتایی از تست الایزا و برای اندازه گیری TGو C- LDLاز روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها بااستفاده از آزمون های T وابسته وآنالیز واریانس یکطرفه در سطح 05/0≥P تحلیل شد. نتایج: نتایج افزایش اندک غیر معنی دار مقادیر آدیپونکتین را به دنبال فعالیت در هر سه گروه LIG ،MIG و HIG نشان داد. از سوی دیگر، تغییرات مقادیر آدیپونکتین بین سه گروه و مقادیر پیش و پس آزمون گلوکز و انسولین نیز در هر سه گروه به لحاظ آماری معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد که افزایش شدت ورزش و کاهش مدت آن باعث تغییر اندک آدیپونکتین سرم در زنان جوان غیرفعال می شود. به علاوه، اگرچه ورزش عموما فواید کاملا شناخته شده ای بر دستگاه های بدن دارد، این مطالعه نشان می دهد ورزش با مدت کم بهبود مطلوبی را در مقادیر آدیپونکتین سرمی ایجاد نکرده است.
۲۶.

تاثیر تمرینات استقامتی بر برخی شاخص های دستگاه هموستازی و چربی های خونی موش های صحرایی ماده مسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی دستگاه هموستازی چربی های خونی ترومبوز موش های صحرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۷ تعداد دانلود : ۷۴۱
هدف این پژوهش بررسی تاثیر 12 هفته تمرین استقامتی بر برخی شاخص های دستگاه هموستازی و چربی های خونی موش های صحرایی ماده ویستار با وزن 93/4  62/325 گرم و سن 21 ماه بود که دست کم سه ماه از پایان دوران باروری آنها سپری شده بود. به همین منظور 40 موش صحرایی انتخاب و به طور تصادفی به دوگروه تمرینی وکنترل و زیر گروه های میان آزمون و پس آزمون تقسیم شدند. پس از آشنایی دو هفته ای حیوانات با محیط جدید آزمایشگاه و نحوه دویدن روی نوارگردان گروه تمرینی به مدت 12 هفته (هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت و مدت پیشرونده) تمرین دویدن را روی نوارگردان اجرا کردند. خون گیری در سطح پایه با شرایط کاملاً مشابه و پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه در سه مرحله پیش آزمون انتهای هفته های ششم و دوازدهم انجام شد. برای آنالیز آزمایشگاهی مقادیر فیبرینوژن و زمان نسبی ترومبوپلاستین فعال شده(APTT) از روش انعقادی و برای بررسی چربی های خونی نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون «تی» مستقل و آنالیز واریانس دو طرفه در اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی (LSD) در سطح 05/0 P تحلیل شد. نتایج نشان داد تمرین استقامتی به ترتیب کاهش و افزایش معنادار مقادیر فیبرینوژن و (APTT) در مراحل مختلف تحقیق و همچنین در مقایسه با گروه کنترل موجب شده است. از سوی دیگر کاهش (TC) در مراحل مختلف تحقیق معنادار نیست. به علاوه کاهش مقادیر (VLDL-C) فقط در مرحله پس آزمون نسبت به مرحله پایه معنادار است. با وجود این تفاوت بین گروهی مقادیر همه تمام چربی های خونی مورد نظر در پژوهش و نسبت های آنها (VLDL-C LDL-C HDL-C TC TG TC/ HDL-C و LDL-C/HDL-C) به دنبال 6 و12 هفته تمرین معنادار است. براساس این یافته ها می توان گفت اجرای تمرین استقامتی با شدت متوسط و سازگاری های حاصل از آن آثار مثبتی بر دستگاه هموستازی و پیشگیری از فرایند ترومبوز دارد.
۲۷.

تأثیر یک جلسه دو استقامتی تا حد واماندگی در محیط با دمای متفاوت بر پاسخ HSP72 زنان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس گرمایی HSP72

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۵ تعداد دانلود : ۸۰۵
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر یک جلسه دو استقامتی تا حد واماندگی در محیط با دمای متفاوت بر پاسخ HSP72 در دختران جوان فعال بوده است. به این منظور، 27 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی که حایز شرایط شرکت در تحقیق بودند، انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تمرین در محیط با دمای طبیعی (NTG) ، تمرین در محیط با استرس گرمایی ملایم (HTG) و گروهی که بدون انجام تمرین فقط در معرض محیط گرم قرار داشتند (HG)، تقسیم شدند. پروتکل آزمون گیری شامل دویدن فزاینده تا حد واماندگی بود که با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان بدون شیب اجرا شد. خونگیری در سه مرحله (پایه، میان آزمون و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت) و با شرایط کاملاً مشابه و پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه از ورید پیش بازویی انجام شد. نمونه ها به سرعت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از سانتریفوژ و تهیه سرم، برای آنالیز متغیرهای اصلی و کنترلی تحقیق استفاده شدند. برای تعیین مقادیر HSP72 سرمی از تست ساندویچ الایزا با حساسیت زیاد و برای تعیین کراتین کیناز نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون اندازه گیری مکرر، آنالیز واریانس و T مستقل و آزمون های تعقیبیLSD و شفه در سطح 05/0 P? تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر یک از متغیرهای گرما، ورزش و ترکیب این دو موجب افزایش HSP72 شده و این تغییرات در مرحله میان آزمون نسبت به سطوح پایه فقط در گروه HTG معنادار بوده است (03/0 = P). به علاوه تغییرات بین گروهی مقادیر این شاخص در حین فعالیت در گروه هایNTG و HTG نیز معنادار بوده است (02/0 = P) . براساس این یافته هـای می توان گفت که انجام فعالیت بدنی در محیط گرم در مقایسه با محیط با دمای طبیعی به افزایش بیشتر مقادیر HSP72 منجر می شود.
۲۸.

تاثیر سه روز دوی متوالی و غیر متوالی 1600 متر بر دستگاه ایمنی دختران دانشجوی تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستگاه ایمنی دوی 1600 متر متوالی و غیر متوالی دختران فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۱ تعداد دانلود : ۷۰۷
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سه روز دوی متوالی و غیر متوالی 1600 متر بر دستگاه ایمنی دختران دانشجوی تربیت بدنی بود. بدین منظور 25 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه مازندران در محدوده سنی 18-22 سال به طور تصادفی به گروه تجربی- دوهای متوالی و غیر متوالی- وگروه کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی سه روز غیر متوالی(شنبه دوشنبه و چهار شنبه)را دویدند و سپس با یک هفته استراحت مجدداً همان آزمودنی ها برنامه دو را در سه روز متوالی(شنبه یک شنبه و دوشنبه) دویدند. نمونه های خونی بلافاصله پس از هر بار دوی 1600 متر در روزهای اول دوم و سوم به طور مجزا از گروه تمرینی پس از دو متوالی و نیز دو غیر متوالی گرفته شد. نمونه های خونی گروه کنترل نیز بدون اجرای دوهای متوالی و غیر متوالی هم زمان و همانند گروه تجربی گرفته شد. برای تعیین مقادیر استراحتی قبل از اجرای دوی 1600 متر نوبت اول از گروه های تجربی و کنترل همزمان نمونه خونی با عنوان پیش آزمون گرفته شد. نمونه های خونی با استفاده از دستگاه الکترونیکی شمارش گر سلولی اندازه گیری و سپس داده ها با آزمون اندازه گیری های مکرر و آنالیز واریانس و آزمون های تعقیبی (LSD)و شفه در سطح معناداری 05/0 ≤ P تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد تغییرات درون گروهی مقادیر گلبول های سفید تام خون در گروه تجربی- دو متوالی و غیر متوالی- افزایش معناداری داشته است. همچنین تغییرات معناداری در مقادیر این شاخص بین گروه تجربی- دو متوالی و غیر متوالی- با گروه کنترل به دنبال پس آزمون اول دوم و سوم مشاهده شد. این تفاوت در بین گروه تجربی دو متوالی و گروه تجربی دو غیر متوالی مشاهده نشد. همچنین تغییرات درون گروهی و بین گروهی سایر شاخص ها از لحاظ آماری معنادار نبوده است. بر اساس این یافته ها می توان گفت اگرچه فعالیت ورزشی متوالی و غیر متوالی گلبول های سفید تام خون را تغییر داد ولی تکرار جلسات تمرینی در روزهای متوالی تاثیر قابل توجهی بر این شاخص نداشت.
۲۹.

اثر تمرینات منظم استقامتی و مکمل گالبانوم بر عملکرد عروقی طی پرفشار خونی مزمن موش های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی نیتریک اکساید آنتی اکسیدان پرفشارخونی عملکرد عروقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۳۳۶ تعداد دانلود : ۵۷۹
التهاب مزمن به عنوان بخش جدایی ناپذیر بیماری های قلبی - عروقی و پرفشارخونی با بد عمل کردن اندوتلیال همراه است.هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرینات استقامتی و مکمل گالبانوم بر شاخص های مرتبط با عملکرد عروقی شامل سلکتین اندوتلیال (E-Selectin) و مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE-I) به عنوان عوامل التهابی و انقباضی عروق و نیتریک اکساید (NO) به عنوان عامل اتساع عروقی در پرفشارخونی مزمن ناشی از القای نیترو ال- آرژنین متیل استر (L-NAME) در موش های نر نژاد ویستار بود. 48سر موش نر نژاد ویستار به طور تصادفی به شش گروه پایه، شم، L-NAME، تمرین استقامتی، گالبانوم و تمرین+گالبانوم تقسیم شدند. گروه های3 تا 6 پنج جلسه در هفته و به مدت هشت هفته، ١۰ میلی گرم/کیلوگرم محلول L-NAME را به صورت زیر صفاقی دریافت کردند. همچنین به گروه 2، با شرایط مشابه سالین تزریق شد. گروه های4 و 6 پروتکل تمرین دویدن استقامتی را روی نوارگردان با سرعت١٥ تا ٢۰ متر در دقیقه و به مدت ٢٥ تا ۶٤ دقیقه ٥ جلسه در هفته به مدت ۸ هفته اجرا کردند. گروه های 5 و 6، 90میلی گرم/کیلوگرم محلول گالبانوم را 5 جلسه در هفته به صورت گاواژ به مدت ۸ هفته دریافت کردند. تزریق L-NAME به پرفشارخونی منجر شد که از طریق کاهش معنادار ACE-I )00/0>P) مشخص شد. به علاوه، پرفشارخونی با افزایشE-Selectin و کاهشNO همراه بود. اجرای پروتکل های تمرین موجب کاهش معنادار E-Selectin )00/0>P) و افزایش معنادار NO (04/0>P) در گروه4 و مصرف گیاه گالبانوم نیز موجب کاهش معنادار E-Selectin )00/0>P) در گروه5 و ترکیب تمرین و گالبانوم سبب کاهش معنادارE-Selectin )00/0>P) و افزایش معنادارNO (03/0>P) در گروه6 نسبت به گروه L-NAME در سطح معناداری 05/0P≤ شد. پرفشارخونی مزمن با بد عمل کردن اندوتلیال همراه است و به کارگیری راهبرد های غیردارویی مانند تمرین استقامتی و مکمل آنتی اکسیدانی گالبانوم احتمالا با بهبود عملکرد اندوتلیال عروقی موجب کنترل پرفشارخونی می شود.
۳۰.

اثر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان پپتید مربوط به ژن کلسی تونین در عصب سیاتیک موش صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فشار اکسایشی استات سرب هیپوکمپ ورزش متوسط فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۷ تعداد دانلود : ۷۵۰
مطالعات موجود نشان می دهد تمریناتِ با شدت متوسط که باعث کاهش عوامل فشار اکسایشی در هیپوکمپ می شوند، افزایش سطوح فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) را نیز در پی دارند، اما توجه کمتری به بررسی حفاظت عصبی ناشی از فعالیت بدنی پس از القای استات سرب شده است. در این پژوهش اثر 8 هفته تمرین بر مالون دی آلدهید (MDA) و BDNF در هیپوکمپ موش های در معرض استات سرب بررسی شد. موش های صحرایی ویستار به طور تصادفی به چهار گروه شامل گروه های پایه، شم (کنترل)، سرب و تمرین+ سرب دسته بندی شدند. برنامه تمرینی شامل دویدن روی نوار گردان بود که به مدت 8 هفته و هفته ای 5 جلسه با شدت فزاینده اجرا شد. گروه های تمرینی و سرب 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استات سرب را به مدت 8 هفته ( هفته ای سه جلسه) به صورت زیرصفاقی دریافت کردند. 24 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین و/یا تزریق، سطوح BDNF و MDA بافت هیپوکمپ به ترتیب با روش های تیوباربیوتوریک اسید و الایزا تعیین شد. داده ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شد. نتایج نشان داد سطوح MDA در گروه تمرینی به طور معنی داری کمتر و در گروه سرب بیشتر از گروه های پایه و شم بود. سطوح BDNF گروه تمرینی به طور معنی داری بالاتر از گروه سرب بود. این نتایج حاکی از اثرات سودمند تمرینات منظم ورزشی در پیشگیری از آسیب نورون های هیپوکمپ است که به فشار اکسایشی نسبت داده می شود. به علاوه، سطوح BDNF و یا فشار اکسایشی احتمالاً در سازوکارهای حفاظت عصبی ناشی از ورزش به دنبال تزریق استات سرب درگیر می باشند.
۳۲.

تاثیر یک جلسه دویدن استق715امتی فزاینده در دو محیط با دمای طبیعی و گرمای ملالایم بر برخی شاخص های دستگاه انعقادی در دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دو استقامتی فزاینده استرس گرمایی ملایم دستگاه انعقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۶۷۴
برای مطالعه تاثیر یک جلسه دویدن استقامتی فزاینده در دو محیط با دمای طبیعی و دمای ملایم بر برخی شاخص های دستگاه انعقادی، 27 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه مازندران انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه، NTG یا تمرین در محیط با دمای طبیعی (2 ± 23 درجه سانتیگراد)، HTG یا تمرین در محیط با دمای ملایم (2 ± 33 درجه سانتیگراد) و گروهی موسوم به HG که بدون انجام تمرین فقط در معرض محیط با دمای ملایم قرار داشتند، تقسیم شدند. رطوبت آزمایشگاه برای هر سه گروه در دامنه 5 ±55 درصد حفظ شد. پروتکل آزمون گیری با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی هر فرد روی نوارگردان بدون شیب اجرا شد. خونگیری با شرایط کاملاً مشابه در سه مرحله پایه، میان آزمون و 30 دقیقه پس از فعالیت و به د نبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه انجام شد. برای تعیین مقادیر فیبرینوژن، APTT و PT از روش های انعقادی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر، آنالیز واریانس و t مستقل در سطح 05/0≤ P تحلیل شد. نتایج حاکی از افزایش غیرمعنادار مقادیر فیبرینوژن سه گروه و افزایش معنادار مقادیر APTT گروه های HTG و NTG در مراحل مختلف تحقیق بود. افزایش زمان PT نیز در گروه NTG در مرحله میان و پس آزمون و هم چنین در گروه های NTG و HTG در مرحله پس آزمون در مقایسه با مقادیر پایه معنادار بود. بررسی تغییرات بین گروهی نیز اختلاف معناداری را به لحاظ آماری در مقادیر PT بین گروه های NTG و HG در مرحله پس آزمون نشان داد. براساس این یافته ها می توان گفت که انجام فعالیت بدنی با شدت متوسط موجب بروز تغییراتی در دستگاه انعقادی شده ولی استرس گرمایی ملایم تاثیر زیادی بر دستگاه انعقاد خون نداشته است.
۳۴.

اثر وضعیت آب گیری بدن بر فاصله QTC در کشتی گیران فرنگی کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشتی گیران آب زدایی آب گیری مجدد طولانی شدن QTC

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۱ تعداد دانلود : ۶۷۲
طولانی شدن فاصله QTC از شاخص هایی است که زمینه را برای ایجاد بی نظمی های قلبی و مرگ ناگهانی فراهم می کند. هدف این پژوهش مطالعه اثر آب زدایی و آب گیری مجدد بر فاصله CQT در کشتی گیران فرنگی کار بود. 14 کشتی گیر با میانگین وزن 20/10± 17/77 کیلوگرم و سن 59/2±14/18سال به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی 3 تا 4 درصد از وزن خود را از طریق آب زدایی در سونای خشک از دست دادند، درحالی که گروه کنترل در حین سونا به تناسب وزن از دست رفته شان، از آب معدنی استفاده کردند. پروتکل کارسنج دستی نیز طوری اجرا شد که در آن 6 دقیقه تمرین تناوبی به صورت 8 تکرار 15 ثانیه ای با شدت بالا و 30 ثانیه بازگشت فعال متعاقب هر وهله تلاش بیشینه با چرخاندن چرخ طیار در حالت بدون بار در دو گروه اجرا شد. نمونه گیری خونی و ادراری و همچنین الکتروکاردیوگرام 12 کاناله در سه مرحله قبل از سونا، در وضعیت های آب زدایی و آب گیری مجدد انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس در اندازه گیری های مکرر و آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر QTC در گروه تجربی بلافاصله پس از آب زدایی تفاوت معنی داری نداشت (43/0=p) اما پس از آب گیری مجدد افزایش معنی داری در مقایسه با مرحله آب زدایی (038/0=p) و همین طور مرحله آب گیری طبیعی قبل از سونا (039/0=p) نشان داد. به علاوه، تغییرات QTC گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل در مرحله آب گیری مجدد معنی دار بود. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت کاهش سریع وزن از طریق آب زدایی ممکن است پیامد های خطرناکی را به ویژه در چندین ساعت پس از آب زدایی به دنبال داشته باشد.
۳۵.

تاثیر یک جلسه دو وامانده ساز با شدت های متفاوت بر مقادیر آدیپونکتین زنان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آدیپونکتین دویدن وامانده ساز زنان فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۷ تعداد دانلود : ۶۷۵
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر یک جلسه دو درمانده ساز با شدت کم (55 تا 65 درصد)، شدت متوسط (65 تا 75 درصد) و شدت زیاد (75 تا 85 درصد) حداکثر اکسیژن مصرفی بر مقادیر آدیپونکتین زنان فعال بود. برای این منظور 30 زن سالم با میانگین سن 07/1 ± 6/21 سال، وزن 35/3 ± 7/59 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 58/0 ± 1/39 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه که هیچ گونه سابقه بیماری قلبی – عروقی و دیابت نداشتند، انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه فعالیت با شدت کم (LAG)، فعالیت با شدت متوسط (MAG) و فعالیت با شدت زیاد (HAG) تقسیم شدند.پروتکل آزمون گیری شامل دو پیشرونده تا حد واماندگی روی نوارگردان بدون شیب بود که با توجه به روش کارونن در گروه های LAG، MAG و HAG به ترتیب با شدت 55 تا 65 درصد، 65 تا 75 درصد و 75 تا 85 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی اجرا شد. خونگیری در دو مرحله قبل و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت و با شرایط کاملاً مشابه و به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی انجام شد. در هر مرحله 7 میلی لیتر خون در وضعیت نشسته از ورید پیش بازویی گرفته شد و پس از انتقال به آزمایشگاه و تهیه سرم از آن برای آنالیز متغیرهای تحقیق استفاده شد. برای تعیین مقادیر آدیپونکتین سرمی، گلوکز و انسولین ناشتایی از تست الایزا و برای اندازه گیری TG و LDL-C از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های t وابسته و آنالیز واریانس در سطح 05/0 ≤ P تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر آدیپونکتین در هر سه گروه LAG، MAG و HAG افزایش یافت ولی افزایش فقط در گروه LAG معنادار بود. از سوی دیگر، تغییرات مقادیر آدپپونکتین بین سه گروه معنادار نبود. به علاوه، مقادیر پیش و پس آزمون مقادیر گلوکز در هر سه گروه و تغییرات انسولین فقط در گروه های MAG و HAG به لحاظ آماری معنادار بود. هم چنین فقط تغییرات انسولین بین دو گروه MAG و HAG معنادار نبود. براساس یافته های تحقیق، با افزایش شدت ورزش و در نتیجه کاهش مدت ورزش، تغییرات کم تری در مقادیر آدیپونکتین سرم زنان جوان فعال ایجاد می شود.
۳۷.

تأثیر گروه های سنی مختلف و نوع پروتکل (کارسنج پایی در برابر کارسنج دستی) بر عملکرد تنفسی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلوغ سن اسپیرومتری تمرینات پیش رونده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۲۱۳ تعداد دانلود : ۸۴۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر گروه های سنی مختلف و نوع پروتکل تمرینی بر عملکرد تنفسی مردان، متعاقب اجرای پروتکل هوازی پیش رونده بود. از بین مردان سالم با میانگین سنی 7/1±7/12، 9/4±3/34 و 7/5±52 سال، که داوطلب شرکت در این پژوهش بودند، 37 نفر انتخاب شدند. ابتدا کارسنج پایی با تعداد دور ثابت پنجاه دور در دقیقه و با شدت اولیه حدود پنجاه وات شروع و هر 2 دقیقه، 25 وات به آن اضافه شد. پس از یک ساعت استراحت،آزمون کارسنج دستی هم با همان شدت کارسنج پایی انجام و ظرفیت حیاتی اجباری و حجم بازدمی با فشار با روش اسپیرومتری در قبل و بلافاصله پس از اجرای کارسنج ها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش های آماری آنالیز دوطرفه، ANOVA، t زوجی و آزمون تعقیبی توکی در معنی داری (05/0p<) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که سن و نوع پروتکل بر FVC و FEV1 اثر معنی داری دارد، طوری که سطح FVC متعاقب اجرای کارسنج پایی و دستی، در افراد نابالغ به طور معناداری از سالمند و میان سال کمتر(05/0p<) و میان سال از سالمند بیشتر بود (05/0p<). به علاوه، FEV1 متعاقب اجرای کارسنج ها به طور معنی دار در گروه میان سال از سالمند (05/0p<) بیشتر و نابالغ از سالمند و میان سال کمتر بود(05/0p<). اثر تعاملی هم سن و نوع پروتکل های تمرینی بر روی شاخص های ریوی مشخص شد. به علاوه، روشن شد که اجرای پروتکل کارسنج پایی بر گروه سنی نابالغ، FVC را افزایش و FEV1 را در هر سه گروه سنی بهبود داده است؛ اما در پروتکل کارسنج دستی، تنها FEV1 درگروه های سنی نابالغ و میانسال بهبود پیدا کرده بود.
۳۸.

اثر تمرین استقامتی همراه با مکمل کلسیم بر برخی شاخص های هیستومورفومتری اپی فیز نزدیک درشت نی موش های بدون تخمدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موش صحرایی یائسگی تمرینات تحمل وزن مکمل کلسیم هیستومورفومتری استخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۱ تعداد دانلود : ۸۸۵
زنان سالمند در معرض افزایش خطر از دست دادن استخوان و شکستگی آن قرار دارند. مشخص شده کلسیم کافی و تمرینات تحمل وزن، تکامل اسکلتی را تحت تأثیر قرار می دهند، اما اثرات ترکیبی کلسیم و تمرینات تحمل وزن، به ویژه بر هیستومورفومتری استخوان، کاملاً مشخص نشده است. در این مطالعه اثرات مصرف مکمل کلسیم، تمرینات تحمل وزن و ترکیبی از این دو را بر اپی فیز نزدیک استخوان درشت نی در موش های بدون تخمدان بررسی شده است. پنجاه و دو سر موش صحرایی جوان ماده بالغ از نژاد Sprague Dawleyکه به صورت تصادفی به گروه های پایه (برای تعیین مقادیر شاخص های هیستومورفومتری، سه ماه پس از برداشتن تخمدان و قبل از آغاز مرحله اصلی تحقیق)، تمرین استقامتی، مکمل کلسیم، ترکیب تمرین و کلسیم و سرانجام گروه کنترل (که هیچ گونه مداخله تمرینی یا مکمل گیری را طی دوره اصلی اجرای پروتکل تحقیق تجربه نکردند) تقسیم شدند. گروه تمرینی، در طول هشت هفته پروتکل دوی فزاینده را با سرعت 12 تا 20 متر در دقیقه، به مدت 10 تا 59 دقیقه و پنج جلسه در هفته اجرا کردند. گروه کلسیم از طریق گاواژ، روزانه 35 میلی گرم کلسیم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن دریافت کردند. پس از هشت هفته، پارامترهای هیستومورفومتری اپی فیز بالایی استخوان درشت نی با استفاده از دستگاه آنالیز تصویر برداری نیمه اتوماتیک مجهز به آکولارمیکرومتر اندازه گیری شد. داده ها با آزمون t وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح 05/0≥P تحلیل شد. نتایج نشان داد برداشتن تخمدان به کاهش فاصله بافت اسفنجی و همچنین ضخامت و حجم بافت های استخوانی متراکم و اسفنجی اپی فیز نزدیک استخوان درشت نی منجر شده است. دویدن روی نوارگردان و مکمل کلسیم باعث افزایش معنی دار این شاخص ها، در مقایسه با گروه کنترل شد. به علاوه، پارامترهای هیستومورفومتری اپی فیز نزدیک استخوان درشت نی به میزان قابل توجهی در گروه ترکیبی بالاتر از هریک از گروه های مجزای کلسیم یا تمرینی بود. همچنین هرچند اثربخشی تمرین بر پارامترهای هیستومورفومتری در کل بهتر از کلسیم بود، اما تفاوت آماری معنی داری بین این دو گروه مشاهده نشد. این نتایج نشان می دهد سبک زندگی عاملی مهم در بروز یا پیشگیری از پوکی استخوان است و انجام تمرینات تحمل وزن یا مکمل کلسیم می تواند اثر مهاری یا عکس در فرآیند کاهش ناشی از یائسگی در هیستومورفومتری استخوان های تحمل وزن داشته باشد.
۳۹.

تاثیر 6 هفته راه رفتن تناوبی در آب بر میزان 3 - متوکسی - 4 - هیدروکسی فنیل گلیکول - سولفات در دختران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راه رفتن تناوبی در آب 3- متوکسی-4- هیدروکسی فنیل گلیکول-سولفات دختران افسرده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۹ تعداد دانلود : ۷۳۷
برای بررسی تأثیر 6 هفته راه رفتن تناوبی در آب برتغییرات MHPGسولفات ادراری در دختران افسرده ، 24 دانش آموز دختر 18-15 ساله(وزن65/9 ±44/52 کیلو گرم و قد 19/5±19/159 سانتی متر) که افسردگی شان با استفاده از آزمون استاندارد همیلتون محرز شده بود، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی و کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرینی پیاده روی تناوبی در آب با رعایت اصل اضافه بار در قالب نوبت ها و تکرارهای مختلف به مدت 6 هفته و هفته ای 3 جلسه با شدت 60 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب اجرا شد. نمونه های ادراری با رعایت شرایط ویژه به مدت 24 ساعت در قبل و پس از اجرای پروتکل تمرینی جمع آوری شد. برای اندازه گیری MHPG سولفات ادراری از روش HPLC-flurometric detection استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و وابسته در سطح تحلیل شد. نتایج حاکی از افزایش معنی دار MHPG و VO2max در گروه تمرینی به دنبال 6 هفته تمرین، در مقایسه با گروه کنترل بود (001/0p<) . بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می شود اجرای تمرینات استقامتی در آب تأثیر مطلوبی برکاهش افسردگی دختران افسرده دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان