آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

در دهه های اخیر هم زمان با تحول پارادایمی در ادبیات توسعه با جهت گیری معرفتی درون گرایانه، دانش بومی به عنوان یکی از گزینه های مؤثر برای توسعه روستایی از سوی نظریه پردازان مطرح شده است. این مقاله به ارزیابی ظرفیت جایگزینی این رویکرد می پردازد و با بررسی ریشه های پیدایش این رویکرد بر این باور است تأکید صرف بر آن نوعی افراط گرایی شبه معرفتی بوده و محل مجادله و مناقشه است. در این راستا، به دو عامل عمده اشاره می کند: تجربه نه چندان موفق برنامه های توسعه با ماهیت تکنوکراتیک آمرانه؛ و ظهور گفتمان های انتقادی مانند پسانوگرایی و پسااستعمارگرایی. مقاله استدلال می کند که این باور نوعی موضع گیری های رادیکالی (له و علیه) را نسبت به دو معرفت (بومی و علمی) سبب شده که ریشه در دوگانه گرایی تقابلی دکارتی دارد که در عمل به تقابل های قطبی مبالغه گرایانه و تجریدگرایی از واقعیت ها انجامیده است. مقاله نتیجه می گیرد که علی رغم مزیت های مطرح شده برای دانش بومی، این دانش مستعد چالش های مختلفی مانند رمانتیزه شدن، بی توجهی به تمایزپذیری و مناسبات قدرت، تمرکز بر تجارب و مهارت ها، خاص گرایی و وابستگی به جغرافیاها و متن ها ، خصلت ایستایی و غیره است. باتوجه به قدرت هژمونی بالای علم جدید/رسمی، برای ایجاد توازن شناختی، مقاله اقدامات عملی مشتمل بر ترویج آگاهی از دانش بومی به عنوان شکلی از آموزش استعمارزدایی تا توسعه کنش های جمعی پایدار سیاسی را برای مقابله با فرایند قدرت و سلطه توصیه می کند.  

Indigenous Knowledge and Rural Development: Origins And Challenges

In recent decades, with the paradigm shift in development literature with an inward-looking epistemological orientation, theorists have proposed indigenous knowledge as an effective alternative for rural development. This article evaluates the alternative capacity of this approach. Having examined the origins of this approach, it is believed that the superficial emphasis on it is a kind of pseudo-epistemic extremism and is a source of controversy. Two significant factors are responsible: the not-so-successful experience of development programs with an authoritarian technocratic nature and the emergence of critical discourses such as postmodernism and postcolonialism. The article argues that this belief has caused a kind of radical stance (for and against) towards two knowledges (indigenous and scientific), which is rooted in Cartesian dualism. This has, in practice, led to exaggerated polar stances: ionism from realities. The article concludes that despite the advantages proposed for Indigenous knowledge, this knowledge is susceptible to various challenges such as romanticization, neglecting distinctiveness and power relations, focusing merely on experiences and skills, specificity, as well as dependence on geographies and settings, etc. Considering the high hegemonic power of new/official science to create a cognitive balance, the article recommends practical measures, including promoting awareness of indigenous knowledge as a form of decolonization education to develop sustainable political collective actions to confront the process of power and domination.

تبلیغات