آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

یکی از مهم ترین مسئله ها در آمایش سرزمین، رفع تعارض میان کاربری های متضاد و یا رقیب در یک مکان است. این امر باید با توجه به میزان مطلوبیت و در نظر گرفتن پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی آنها انجام شود. بدین منظور رویکردهای مختلفی شکل گرفته است که هر کدام برای رفع این تعارضات به شکلی این کار را انجام می دهند. هدف این تحقیق مقایسه دو رویکرد بهینه سازی تخصیص کاربری چندهدفه زمین (MOLA) و انتخاب چندبُعدی (MDCHOICE) است. نخست نقشه های حاصل از دو رویکرد برای محدوده شهرستان گرگان تهیه شدند و سپس این نتایج با روش های آماری و بوم شناختی و سنجه های سیمای سرزمین مقایسه شدند. نتایج مقایسه مبتنی بر پارامترهای آماری و بوم شناختی حاکی از برتری رویکرد تخصیص کاربری چندهدفه زمین بود. به منظور اعتبارسنجی بنابر نتیجه مرحله قبل، نقشه حاصل از رویکرد MOLA به عنوان نقشه مرجع و رویکرد دیگر به عنوان نقشه مورد مقایسه، استفاده گردید. سپس، میزان شباهت و میزان توافق نقشه ها به کمک الگوریتم های مختلف موجود در نرم افزارهای ایدریسی و MCK، بررسی گردید. نتایج حاصل از بکارگیری هر یک از الگوریتم ها، شاخص های مفیدی مثل مقایسه طبقه به طبقه و سلول به سلول و انواع دیگری از ضرایب کاپا مانند کاپای هیستو، کاپای مکانی و کاپای فازی را ارائه کردند که به-نوع خود باب مباحث تکمیلی در روش های مقایسه را باز می کند. درنهایت، به عنوان یک نتیجه گیری فرعی پیشنهاد می شود برای مقایسه نقشه هایی که به روش های مختلف مدلسازی شده اند و یا در اعتبارسنجی ها، بجای ضریب کاپای معمول یا استاندارد، از انواع مختلف کاپا که میزان توافق در مکان و تعداد را نشان می دهند، استفاده شود.

تبلیغات