آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

نوآوری به عنوان مولود جوامع صنعتی، برای تفسیر فناوری به کار گرفته شد و مطرح کردن آن در فضای علوم انسانی رویدادی جدید است. این پژوهش با بررسی تطبیقی مطالعات انجام شده پیشین و مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام به عنوان یکی از مصادیق نوآور در عرصه تحقیقات علوم انسانی، در جست وجوی وام گیری از مدیریت فنّاوری برای استفاده از مفهوم نوآوری در عرصه مراکز تحقیقاتی مربوط به علوم انسانی است. بدین منظور با استفاده از روش شناسی آمیخته متشکل از تحلیل محتوای کیفی و مدل سازی تفسیری ساختاری به تطبیق مولفه ها و شاخص های کلیدی نوآوری پرداخته شده است. بر پایه یافته های تحلیل محتوای کیفی، در مجموع 3 بعد، 7 مؤلفه و 18 شاخص به عنوان اجزای مراحل فرآیند نوآوری در مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام شناسایی و سپس بر پایه نتایج روش ISM، شاخص های مذکور از نظر تقدم نفوذ بر یکدیگر در 8 سطح ارائه گشت. نتایج نشان داد که، مسئله پایه ایِ شکل گیری نوآوری در عرصه علوم انسانی، ارائه خروجی ها به زبان غیر فنی و قابل استفاده برای عامه است در مرتبه اول و توسعه هدفمند ایده ها و کاربردی کردن آنها به مثابه اسباب اصلی پذیرفتنی کردنِ نتایج تحقیقات علوم انسانی، در مرتبه دوم. انجام تدابیر کافی و موثر برای تأمین مالی تحقیقات این عرصه، تطبیق خروجی ها با نیازهای بازار هدف و پایش رقبای مؤسسات پژوهشی علوم انسانی نیز به عنوان عوامل کلیدی موفقیت این مؤسسات قابل طرح است.

تبلیغات