پژوهش حاضر، جهتِ خطِ ذهنیِ زمان را در ایماء و اشاره های غیر کلامی، چینش واژها و تصاویر زمانی تحت تأثیر استعاره های زبانی و جهت راه رفتن، جهت نوشتاری زبان فارسی، و جهت نوشتاری ریاضیات و اعداد از منظر استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون مورد بررسی قرار می دهد. استعاره های مفهومی به ما کمک می کنند تا مفاهیم انتزاعی را از طریق مفاهیم عینی دریابیم. برای نمونه، استعاره «زمان به مثابه فضا» بر این فرضیه استوار است که ما مفهوم انتزاعی چون زمان را از مفهوم عینی چون فضا الگوبرداری می کنیم و آن را در ذهن و زبان خود مفهوم سازی می نماییم. در این پژوهش، از سه نوع آزمون زبانی و غیر زبانی به روش تجربی بهره گرفته شده است. تعداد 137 دانشجوی زن و مرد با محدوه سنی 18 تا 30 سال از دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمشهر و دانشگاه علوم پزشکی آبادان در این آزمون ها شرکت نمودند. درصد و میانگین فراوانی رخ داد نمونه های مورد نظر جستار حاضر نشان داد که محور های افقی جانبی راست به چپ برگرفته از جهت نوشتاری زبان فارسی، محور افقی سهمی پشتِ سر به روبه رو برگرفته از جهت راه رفتن و استعاره های زبانی، و جهت نگاه؛ و محور افقی جانبی چپ به راست برگرفته از جهت نوشتاری اعداد و ریاضیات مهمترین منابع اقتباسی مفاهیم انتزاعی زمان در زبان فارسی قلمداد می گردند. خط ذهنی زمان در گویشوران زبان فارسی تحت تأثیر تجربه های شناختی و ذهن بدنمند آن ها بسیار تحت تأثیر فرهنگ و زبان است. به گونه ای که این خط به میزان قابل توجهی تحت تأثیر جهت نوشتاری زبان فارسی، استعاره های زبانی و جهت راه رفتن و نگاه شکل می گیرد. همچنین نوع آزمایش تأثیر به سزایی در جهت مندی خط ذهنی زمان در مفاهیم مورد آزمایش نشان داد.