هدف این مقاله مطالعه میان تحولات رخ داده در نسبت امر قدسی و اخلاق در جامعه ایران پس انقلاب است. نتایج این پژوهش نشان می دهد حکومت ایران پس از پیروزی انقلاب، مبادرت به سیاستگذاری گسترده در حوزه قدسی سازی مکان و زمان و عمومی سازی دین نموده است. جامعه گاه با این سیاستگذاری «همراهی» نموده، گاه در برابر آن «مقاومت» کرده و گاه اشکال جدیدی از دینداری را «ابداع» نموده است. لذا دشوار بتوان از سکولار شدن جامعه ایران، به معنای رفتن دین به عرصه خصوصی سخن گفت. آنچه بیشتر رخ داده، تغییر شکل دینداری بوده است. از سوی دیگر شواهد پژوهشی نشان می دهد که جامعه ایران با بحران سرمایه و اعتماد اجتماعی روبه رو است و در وضعیت «آنومی» قرار دارد. رابطه دین و اخلاق از هم گسسته شده و اقتدار اجتماعی دین در جامعه کاهش یافته است. نتیحه عمومی سازی، کمرنگ شدن تمایز قدسی و عرفی است. قدسی تقدس زدایی شده محصول چنین شرایطی است. قدسی ای که در جامعه حضور دارد، اما حریم و حرمت ندارد و لذا از ایجاد همبستگی در جامعه ناتوان است. به همین اعتبار می توان گفت سیاستگذاری، در اخلاقی تر کردن حیات اجتماعی به شکست انجامیده است.