نظریه اضطراب تأثیر یکی از گونه های بینامتنیت است که به وسیله هارولد بلوم (تولد: 1930م)، محقق برجسته آمریکایی در نیمه دوم قرن بیستم مطرح گردید. این نظریه که بیش از همه بر روانکاوی و دیدگاه های فروید تأکید دارد، برای مطالعه روابط خویشاوندی میان متون بویژه برای تبیین روابط بیش متن های متعدد با یک پیش متن مورد استفاده قرار می گیرد. لذا در این پژوهش ترجیع بندهای زیب النساء مخفی به عنوان شاعر «دیرآمده» یا «پس آمده» که تحت تأثیر ترجیع بند عاشقانه سعدی سروده شده و گاه گوشه چشمی به ترکیب بند جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی داشته، به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و تلاش می گردد به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که وی به عنوان شاعر فرزند (پسر) تا چه حد توانسته خود را از دلواپسی نفوذ یا اضطراب تأثیر سعدی به عنوان شاعر پدر برهاند؟ قرابت مضمون، وزن و قالب مشترک و شباهت نزدیک بیت برگردان و استفاده از قافیه و ردیف های یکسان بیانگر آن است که زیب النساء مخفی در سرودن ترجیع بندهای خود هرچند از مکانیسم دفاعی انکار بهره جسته، اما نتوانسته بر اضطراب تأثیر خویش غلبه کند و از آن گذر نماید.