مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه اضطراب تأثیر


۱.

تحلیل بینامتنی ترجیع بندهای زیب النساء مخفی بر اساس نظریه اضطراب تأثیر هارولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۳۴۱
نظریه اضطراب تأثیر یکی از گونه های بینامتنیت است که به وسیله هارولد بلوم (تولد: 1930م)، محقق برجسته آمریکایی در نیمه دوم قرن بیستم مطرح گردید. این نظریه که بیش از همه بر روانکاوی و دیدگاه های فروید تأکید دارد، برای مطالعه روابط خویشاوندی میان متون بویژه برای تبیین روابط بیش متن های متعدد با یک پیش متن مورد استفاده قرار می گیرد. لذا در این پژوهش ترجیع بندهای زیب النساء مخفی به عنوان شاعر «دیرآمده» یا «پس آمده» که تحت تأثیر ترجیع بند عاشقانه سعدی سروده شده و گاه گوشه چشمی به ترکیب بند جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی داشته، به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و تلاش می گردد به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که وی به عنوان شاعر فرزند (پسر) تا چه حد توانسته خود را از دلواپسی نفوذ یا اضطراب تأثیر سعدی به عنوان شاعر پدر برهاند؟ قرابت مضمون، وزن و قالب مشترک و شباهت نزدیک بیت برگردان و استفاده از قافیه و ردیف های یکسان بیانگر آن است که زیب النساء مخفی در سرودن ترجیع بندهای خود هرچند از مکانیسم دفاعی انکار بهره جسته، اما نتوانسته بر اضطراب تأثیر خویش غلبه کند و از آن گذر نماید.
۲.

بررسی آخرین پر سیمرغ براساس نظریه ی اضطراب تاثیر هارولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آخرین پر سیمرغ محمد چرمشیر هارولد بلوم نظریه اضطراب تأثیر شاهنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۴
به نظر می رسد در بررسی و مطالعه تاریخ ادبیات نمایشی ایران (از زمان آخوندزاده تا امروز)، با بازه هایی از زمان روبه رو هستیم که به دلایل سیاسی، اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و... گوناگون، نویسندگان گذشته و تاریخ نگریسته اند و این مهم غالباً از طریق اقتباس از آثار ادبی پیشین صورت گرفته است. در تاریخ معاصر، این نوع نگاه دست مایه آثار نویسندگانی همچون نغمه ثمینی، علی رفیعی، حسین کیانی، علی نصیریان و محمد چرمشیر قرار گرفته است. در این پژوهش، با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با ابزار اسنادی-کتابخانه ای، پس از نگاهی به هارولد بلوم و نظریه اضطراب تأثیر، به مطالعه آخرین پر سیمرغ نوشته محمد چرمشیر به عنوان اقتباسی از شاهنامه پرداخته شده است. بررسی این متن با تکیه بر نظریه اضطراب تأثیر، بدخوانی خلاق و رابطه میان چرمشیر و پدر ادبی اش فردوسی پیش برده شده است تا با دست گذاشتن بر بن مایه های این نظریه، متن متأخر در نسبت با متن مبدأ خوانده شود. نتایج این بررسی موردی، نشان از رابطه ای ادیپ وار میان چرمشیر و فردوسی دارد. چرمشیر برای دستیابی به خلاقیت از نسبت های تجدید نظری بلوم عبور کرده و با اتخاذ جهت و رویکردی جدید در روایت اساطیر شاهنامه دست به خلق روایتی جدید و از آن خود زده است.