تلویزیون به عنوان نهادی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در مواجهه با تحولات فناوری دیجیتال، دچار چالش های زیادی شد. رویکردهای خوش بینانه به فناوری های دیجیتال که با نظریه های جبرگرایی و بازیگرمحوری فناوری تقویت می شد؛ در تعامل با نظریه اقتصاد سیاسی نئولیبرال و فردگرایی، با ایجاد چالش های مفهومی رسانه قدیم و جدید، تلویزیون و پساتلویزیون، تلویزیون جمعی و تلویزیون فردی؛ افول پارادایم مخاطب اکثریت را برای تلویزیون مطرح کردند و درنهایت، سیستم توزیع خطی و پخش گسترده تلویزیون را به دلیل ظهور پدیده همگرایی به چالش کشیدند. این مقاله درصدد ارزیابی پاسخ های تلویزیون ایران به این چالش ها است. این تحقیق کیفی با روش سندپژوهی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند با هشت نفر از خبرگان و تحلیل مضمون، چالش های تلویزیون ایران، همچون همگرایی، رقابت با رسانه های جدید عرضه محتوا و قانون گذاری را بیان می کند و با بررسی پاسخ های تلویزیون ایران همچون اصلاحات ساختاری، راه اندازی کانال های موضوعی و سرگرمی، توسعه تولید در پلتفرم های جدید، این مطلب را بیان می کند که تلویزیون در اکوسیستم رسانه ای ایران کماکان تأثیرگذاری وسیعی بر عموم مردم کشور (ملت) دارد و پیوند عمیقی با مفهوم وحدت و امنیت ملی دارد و تحولات فناوری دیجیتال منبعث از تجربه غربی و امریکایی الزاماً در سایر کشورها کاربرد ندارد و باید به عوامل بومی و شرایط کشوری همچون ایران توجه نمود.