زمینه و هدف: ارتقای سرمایه اجتماعی و تلاش در راستای حفظ آن از جمله اهدافی است که در تمامی کشورها مطرح بوده و دولت ها بیشترین توان خود را برای تحقق آن به کار می برند. چرا که این امر پیش نیاز هرگونه توسعه در زمینه های گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و علمی بوده و تمامی کشورها در راستای رسیدن به این آرمان فعالیت می کنند. بر این اساس، در این تحقیق تلاش شده است تا سطح سرمایه اجتماعی شهروندان استان های مختلف کشور بر اساس سطح توسعه استانی آنها مورد سنجش قرار گیرد. در این تحقیق از رویکردهای متعدد جامعه شناسی شامل؛ نظریه بوردیو، کلمن، پاتنام و فوکویاما به منظور تبیین سرمایه اجتماعی و ابعاد تشکیل دهنده آن استفاده شده است. روش شناسی: این تحقیق با استفاده از روش کمی و پیمایش و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر روی 911 نفر از شهروندان چهار استان قزوین، سمنان، کرمانشاه و همدان انجام شده و از آزمون های آماری چون همبستگی پیرسون، همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون بهره گرفته شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که میزان سرمایه اجتماعی 8.72 درصد از پاسخگویان در حد کم می باشد که نشان دهنده وضعیت بحرانی سرمایه اجتماعی می باشد. توزیع سرمایه اجتماعی بر اساس سطح توسعه استانی، حاکی از رابطه معکوس می باشد. به عبارت دیگر در استان های توسعه نیافته، میزان کمتری از سرمایه اجتماعی وجود دارد. نتایج: متغیر وقوع جرایم با بتای 33.0- دارای بیشترین میزان تأثیر بر سرمایه اجتماعی می باشد. کمترین میزان تأثیر مربوط به اعتماد اجتماعی و پایبندی به ارزش ها است که میزان بتای آن 22.0 می باشد و رابطه این متغیرها با سرمایه اجتماعی مستقیم است.