موضوع اجل معلّق (قضای مشروط) و اجل مسمّی (قضای محتوم) در ارتباط با زمان مردن آدمیان، از دیرزمان مورد بحث مفسّران اسلامی بوده است. بعضی از آیات قرآن کریم، در اجل معلّق ظهور دارند؛ مثل آیة Pأَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطیعُونِ * یغْفِرْ لَکمْ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ یؤَخِّرْکمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی..: اینکه خدا را عبادت نمایید و تقوا پیشه کنید و از دعوت من اطاعت نمایید تا خداوند گناهانتان را بیامرزد و مرگتان را تا وقتِ نامیده شده (در علم خدا) به تأخیر اندازدO (نوح/ 3 4). لیکن برخی دیگر از آیات در اجل مسمّی ظهور دارند؛ مثل آیة Pنَحْنُ قَدَّرْنا بَینَکمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ: ما زمان مرگ را میان شما تعیین کرده ایم و هیچ کس آن را تغییر نتواند دادO (الواقعه/60). نویسندة این مقاله، نخست با استناد به آیات و روایات، اجل معلّق و مسمّی را به اثبات رسانیده، سپس با استناد به مراتب علم خداوندی، به این نتیجه رسیده که دو گونه بودن اجل آدمی با یکدیگر منافات ندارند؛ چراکه بازگشت اجل معلّق به اجل مسمّی می باشد.