مقاله‘ به مقایسه دقیق و واژه به واژه هفت نسخه از ترجمه های نهج البلاغه اختصاص دارد. علاوه برآن با این مقایسه به سبک و سیاق وعبارت پردازیهای هر مترجم پی می بریم . دقت و وسواس مترجمین را در حسن انتخاب نزدیکترین واژه معادل از زبان فارسی نیز باز می یابیم. شاخصترین ویژگی نسخه اصل (نسخه ترجمه دکتر شهیدی )‘رعایت جانب اختصار و سجع پردازی در عبارتهای برگردان است . برای اثبات این نظر‘تعداد واژه های بکار رفته در ترجمه یک عبارت ‘در هفت نسخه شمارش شد تا روشن شود تعداد کلمه های برخی از نسخه ها حتی بیش از دو برابر دیگر نسخه هاست . با این مقایسه دریافتیم که در متن عربی به لحاظ اعراب یا پس و پیش آوردن کلمه ها نیز تفاوتهایی به چشم می خورد ‘ ناگفته نماند که مترجمین از دو طیف روحانی و دانشگاهی انتخاب شده است ‘نوع واژه ها و سبک و سیاق عبارت پردازی هر قشر و طیف رابطه مستقیمی با زمینه های علمی و پیشینه تحصیلی آنان دارد.
انسان کامل قرآن مجسم و تکوینی است و هموست که میتواند حقیقت قرآن را به صورت کامل معرفی کند. معصومان و یکی از آنان امیرالمؤمنین (ع) انسانهای کاملند. بنابراین امام علی (ع) سزوارترین فرد برای معرفی قرآن کریم است. در نهج البلاغه قرآن به عنوان کتابی توصیف شده که گویای نظام فاعلی و غایی جهان است. بر این اساس جهان تجلّی عینی خداست، همان طور که معرفت خدا تجلّی علمی خداست.غایت تجلّی خدا ذات اوست. از دیدگاه نهج البلاغه در تبیین قرآن باید به برخی نکات توجه کرد، از جمله: قرآن همچون جهان که قرآن تکوینی است، در عین سکوت، دارای نطق و بیان میباشد؛ اما شرط شنیدن این بیان، تفکر در قرآن و جهان و طرح درست پرسش با معیارهای اصلی نظام عینی و علمی است. روش درست تفسیر قرآن، تفسیر قرآن به قرآن است؛ امّا چون خود قرآن انسانها را به خاندان عصمت و طهارت ارجاع میدهد، رجوع به سنّت معصومان مکمل تفسیر قرآن خواهد بود.
شعروخطابه ،در جزیرة العرب در روزگاران جاهلیت ،دو هنر برجسته ی اعراب بود .ظهوراسلام سرآغاز وعاملی ژرف درتحول سخنوری به شمار می رود،زیرا رسول خدا ‹ص›خطابه راوسیله ی تبلیغ دین قرار داد امام علی بن ابی طالب ‹ع›در سخنوری وهنر فصاحت وبلاغت از موهبتی بی مانند برخوردار بود .در نیمه ی نخست سده ی نخستین اسلامی ،سخنوری به اوج تکامل رسید .سخنان امیرالمؤمنین درطول تاریخ همیشه مورد توجه سخن شناسان ودانشمندان بوده بیشتر کتاب های ادبی وعلمی وحدیثی وتاریخی سخنان وی را زینت بخش خودمی ساختند تا اینکه درقرن چهارم که دوران زرین فرهنگ اسلامی نامیده شده است ،سخن شناس وشاعر ودانشمندی فرهیخته به نام سید رضی گزیده ای ازخطابه ها ،کلام ها ،وصیت ها،نامه ها ، بخش نامه ها وکلمات قصار امیرالمؤمنین را درکتابی گرد آورد وآن رانهج البلاغه نامید . چون سید رضی قصد تالیف کتابی در موضوع حدیث یا فقه یا کلام ودیگر علوم اسلامی نداشت منابع ومستندات سخنان امیرالمؤمنین را –جز در 17 مورد-یادآوری نکرده است وهمین اور باعث ایجاد شک وشبهه هایی در صحت انتساب این سخنان به امیرالمؤمنین گردیده است، وحال آنکه با تحقیق در منابع موجود پیش از تالیف نهج البلاغه می توان بخش بزرگی ازآن سخنان را درآن منابع یافت