۱.
مسئله حلیت یا حرمت ذبیحه اهل کتاب، از دیرباز محل بحث مفسران و فقیهان بوده است. اختلاف نظر در این موضوع پیرامون این است که آیا حلیت ذبیحه، مشروط به مسلمان بودن ذبح کننده است، یا شامل ذبح اهل کتاب، نیز می شود؟ فقهای مسلمان در مواجهه با این مسئله، به دو دسته تقسیم شده اند: اندکی از فقیهان امامیه و غالب فقیهان اهل سنت به حلیت گوشت حیوان ذبح شده توسط اهل کتاب معتقدند و غالب فقیهان امامیه، ذبیحه اهل کتاب را حرام می دانند. در این مقاله به روش تطبیقی، نظر دو مفسر بزرگ شیعه معاصر، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی، بررسی شده است. دو مفسر قائل به حلیت ذبایح اهل کتاب اند، اما آن چه که باعث اختلاف مفسران در این مسئله شده است برداشت هر یک از آن ها در معنای لفظ «طعام» است. علامه قائل است که مراد از طعام، حبوبات است و حلیت ذبایح اهل کتاب را شامل نمی شود، و آیت الله جوادی آملی با استدلال های قرآنی و عرفی و هچنین شواهد داخلی و آیه بر آن است که، طعام به معنای خصوص جو و گندم نیست، بلکه شامل غذای مطبوخ و مرطوب نیز می شود. در نتیجه ظاهر آیه مورد بحث حلیت طعام مطبوخ اهل کتاب، اعم از مذبوح و غیرمذبوح را بیان می کند و لازم آن دو چیز است: ۱. طهارت اهل کتاب؛ ۲. حلیت ذبیحه آن ها.
۲.
ساختارشناسی وجود و روان انسان، از مباحث مهم و اساسی است که از دیرباز به عنوان مقدمه تعلیم و تربیت نیز مورد توجه بوده است؛ یونگ و علامه جوادی آملی، به عنوان دو اندیشمند و انسان شناس معاصر، علی رغم تفاوت و اختلاف در مبانی، منابع، روش و رویکرد، بر ضرورت و اهمیت آن تأکید و نسبت به نقص یا اشتباه در آن هشدار داده اند. مقاله پیش رو، دیدگاه وحیانی علامه جوادی و دیدگاه روان تحلیل گری یونگ را درباره ساختار روانی انسان مورد تحلیل و مقایسه تطبیقی قرار داده و جستارهایی را برای تعلیم و تربیت انسان، پیش رو نهاده است. براساس یافته های این پژوهش، از نظر یونگ، ساختار روانی انسان، شامل 1-خودآگاه 2-ناخودآگاه فردی و 3-ناخودآگاه جمعی و از دیدگاه علامه جوادی آملی، شامل 1-جنبه مادی و غریزی 2-جنبه مثالی 3-جنبه عقلی و 4-جنبه الهی و روح مجرد است. یونگ ساختار روان خودآگاه را متشکل از من و نقاب ها و بخش ناخودآگاه فردی را سرشار از سایه و ناخودآگاه جمعی را از آرکی تایپ ها و جنبه مردانه آنیما و جنبه زنانه آنیموس، می داند. اما علامه جوادی آملی جنبه های ناخودآگاه آدمی را، سرشار از تعالیم پیشینی فطرت الهی دانسته و روح انسانی را، به کلی از جنبه های مردانه و زنانه برکنار و آن را مربوط به جسم آدمی دانسته اند. از نظر یونگ، فردیت یافتنِ جامع و کامل با زندگی بر اساس همه ابعاد وجودی خود، میسر می گردد، ولی بر اساس دیدگاه علامه جوادی، غایت تعلیم و تربیت، خداگونگی انسان و زندگی متألهانه است که از خدا، به سوی خدا، در معیتِ خدا و سرانجام به لقای الهی می انجامد.
۳.
قرآن، به مثابه مرجع اصلی پاسخ به مسائل حیات سیاسی مسلمانان، همواره در معرض برداشت های سیاسی مختلف بوده است. برداشت هایی که گاه، در عرصه سیاق و به ویژه، سیاق در آیات، دچار آسیب هایی شده اند. برداشت های سیاسی نامعتبر در عرصه سیاق آیات، و گستره این آسیب ها در بخش غفلت از سیاق (مانند: غفلت از سیاق آیات منجر به عاری پنداری الفاظ از مفاهیم سیاسی؛ عدم توجه به بی ارتباط بودن آیه با شأن سیاسی و حکومتی؛ غفلت از مخالفت سیاق با ادعای استبداد سیاسی پیامبر(ص)) و استفاده نامعتبر از سیاق آیات(مانند: نبود ملاک وحدت موضوع؛ ناتوانی سیاق از تخصیص عمومیت مفهوم آیه؛ ناسازگاری سیاق با اطلاق آیه)، ضرورت آسیب شناسی این گونه برداشت هارا دوچندان می نماید. بنابراین، پژوهش حاضر، به مقتضای موضوع، روش توصیف و تحلیل، را در ارزیابی برداشت ها به کار بسته است. وبه دنبال اثبات آسیب پذیری برداشت ها در چگونگی غفلت از سیاق آیات است، و ارائه راه کارهایی برای رفع آسیب ها می باشد.
۴.
برای هر حرف در زبان مبدأ، چند معادل در زبان مقصد با نقش ها و ترجمه های متفاوت وجود دارد. از این رو، انتخاب معادل برای آن حرف، متناسب با نقشی که آن حرف ایفا می کند، از میان انواع نقش هایی که به ذهن خواننده می آید، یکی از مشکلات حوزه ترجمه است. حرف «واو»، از حروف یک حرفی است، که دارای جایگاه ویژه و متمایز از سایر حروف می باشد، زیرا انواع مختلفی را در بر دارد که بسیار شبیه به یکدیگر هستند، به طوری که گاه به دلیل این شباهت از نظر نقش، اشتباه گرفته می شوند و هر یک از آن ها به جمله، معانی متفاوتی می بخشد. بنابراین، در این پژوهش، انواع «واو» در زبان عربی و استعمالات آن در قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته و در ترجمه های فولادوند، الهی قمشه ای و رضایی تطبیق داده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که: فولادوند در برابریابی «واو» عطف، معیت و قسم درست عمل کرده است. الهی قمشه ای در برابریابی «واو» حالیه، ثمانیه و قسم صحیح عمل کرده است. و رضایی در برابریابی«واو» استئنافیه، ثمانیه و قسم، عملکرد صحیحی داشته است. در حالت کلی در برابریابی انواع "واو" ترجمه فولادوند از صحت بیشتری برخوردار است.
۵.
جامعیت علمی قرآن از مبانی مهمّ صدوری تفسیر قرآن است که هر کدام از مفسران شیعی با استناد به ادله ای در هر یک از حوزه های جامعیت به یکی از دیدگاه های جامعیت حداقلی، اعتدالی و حداکثری، تمایل پیدا کرده اند. ورود تفصیلی و جدّی آیت الله جوادی و آیت الله معرفت در این بحث، موجب سؤال از موضع آن ها نسبت به قلمرو جامعیت علمی قرآن شده است. ازاین رو، نوشتار حاضر به روش نقلی و پردازش اطلاعات به صورت تطبیقی با رویکرد انتقادی درصدد پرداختن به این مسأله است. یافته های این پژوهش، نشان می دهد دو شخصیت قرآنی معاصر، جامعیت علمی قرآن را پذیرفته و نظراتی را در این خصوص ارائه نموده اند. آیت الله جوادی دیدگاه جامعیت حداکثری را با دو شرط شمول رهنمودهای ظاهری، باطنی، تنزیلی و تأویلی قرآن کریم و دیگر تبیین این رهنمودها توسط معصومین. هرچند اصل دیدگاه ایشان قابل اثبات و دلایل دیگری در تأیید آن می توان اقامه کرد، ولی در پاره ای از ادله، ضعف وجود دارد. اما آیت الله معرفت جامعیت علمی قرآن را به وسیله علوم قطعى به نحو اعتدال پذیرفته است. ایشان با استفاده از ردّ و نقد دیدگاه های مخالف در زمینه جامعیت سعی بر اثبات نظریه خود دارد و معتقد است؛ امکان استخراج تمام علوم از ظاهر قرآن وجود ندارد، بلکه جامعیت علمی قرآن در حقیقت اشاره هایى علمى است که قابل انکار نیست.
۶.
یکی از آیات مهمی که مورد گفتگو میان مفسران فریقین است، آیه نخست سوره مبارکه انفال است. اهمیت موضوع با توجه به اینکه از دیدگاه شیعه، این آیه بیانگر منابع مالی حاکمیت دینی است، روشن است. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی نگارش یافته، نتیجه گرفته است که از دیدگاه دانشمندان شیعه، انفال به معنای زیادی ها است و در آیه نخست سوره انفال، به معنای عام بوده و هرگونه اموال بدون مالک خصوصی را شامل می شود. مالکیت انفال متعلق به خدای سبحان و رسول اکرم ص و جانشین ایشان؛ یعنی امام معصوم ع و ولیّ فقیه است. این آیه با آیه 41 همین سوره نسخ نشده است. از دیدگاه مشهور اهل سنت، انفال به معنای غنائم جنگی است، در عین حال، برخی از آن ها وجوه دیگری نیز بیان کرده اند. مشهور اهل سنت عقیده دارند که پس از رسول اکرم(ص)، امام جامعه به حسب اجتهاد و مصلحت برای مسلمانان می تواند به کسانی که بخواهد، از انفال بدهد، ولی در چگونگی و زمان دادن از انفال اختلاف دارند. به نظر مشهور اهل سنت، آیه نخست انفال با آیه 41 نسخ شده است. در این مقاله، دیدگاه شیعه با استفاده از آیات و روایات اثبات شده و دیدگاه اهل سنت و ادله آن بر اساس ظاهر آیه و روایات نقد شده است.
۷.
خداوند متعال در قرآن کریم برای رساندن مقصود خود به مخاطبین به کرات از قصه و داستان بهره برده است. یکی از داستان هایی که در قرآن کریم مطرح شده است، داستان اصحاب کهف است. مستشرقانی که به تحلیل قرآن کریم، از جمله داستان اصحاب کهف پرداخته اند، نظریات متفاوتی را در مورد این داستان مطرح نموده اند. تحلیل های متفاوت خاورشناسان در مورد داستان اصحاب کهف انگیزه ای ایجاد کرد که در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده شود که مستشرقین در مورد داستان اصحاب کهف چه نظریاتی را مطرح کرده اند؟ این نظریه ها با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد انتقادی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. برخی از خاورشناسان، این داستان را اسطوره و برخی دیگر آن را برگرفته از واقعیت و برخی آن را برگرفته از قصه های مسیحیان دانسته اند و این تفاوت رویکردشان نسبت به داستان اصحاب کهف منجر شده است که پیام های متفاوتی را از آیات برداشت کنند و برداشت های ناصوابی نیز داشته باشند. در این پژوهش ضمن مردود شمردن دیدگاه اسطوره انگاری داستان اصحاب کهف، روشن می گردد که حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله) این داستان را از مسیحیان نقل نکرده است؛ بلکه مسیحیان این داستان را که بر اساس واقعیت است، به خاطر رسیدن به اهداف شبهه ناک خود، تحریف کرده و در میراث دینی شان وارد کرده اند.
۸.
با وجود تمام اختلاف های زن و مرد، هر دو در ذیل نوع واحدی به نام انسانیت قرار می گیرند؛ با این حال، اختلاف های وابسته به جنسیت، نگاه های متفاوتی را نسبت به فعلیت انسانی زن و فعالیت های اجتماعی او سبب شده است. هدف از این پژوهش، تأثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظر گاه امامیه (به نمایندگی از تلقی دوم) و وهابیت (به نمایندگی از تلقی اول) با محوریت اندیشه های آیت الله جوادی آملی و بن باز است که با روش تطبیق و تحلیل به نگارش درآمده است. بر این اساس، بن باز در وهابیت از جمله کسانی است که با اعتقاد به نقص عقل و ایمان زن، فعلیت انسانی او را بی پاسخ گذاشته است و به بهانه حرمت اختلاط با مرد، او را از حضور در اجتماع بازمی دارد. در مقابل، آیت الله جوادی به نمایندگی از تفکر امامیه، مهم ترین بعد انسان را روح می داند که جنسیت در آن معنا ندارد و زن و مرد با تقوا پیشگی می توانند مراحل فعلیت خود را بدون هرگونه تبعیض، طی کنند. از دیگاه علامه جوادی فعالیت اجتماعی نیز برای زن، با رعایت حدود اسلامی، جایز و در برخی موارد، لازم و ضروری است. این نگاه، افزون بر مطابقت با عقل، برگرفته از آیا ت قرآن و روایات است.
۹.
قرآن کریم، آخرین و کامل ترین کتاب هدایت و نسخه سعادت همه بشر است. حقیقت قرآن بسان نوری است که از منبع لایزال علوم الهی سرچشمه می گیرد تا زندگی آدمیان را روشن کند. پژوهش درباره اسلام و قرآن از جمله موضوعاتی است که به صورت آکادمیک، در دو سده اخیر مورد توجّه مستشرقان بوده است. یکی از محورهایی که مستشرقان دینی درباره آن آثاری را پدید آورده اند، خاستگاه قرآن است. پیش فرض بسیاری از آنان این است که قرآن اثری بشری بوده و از آموزه ها و گزارش های تاریخی قبل از خود استفاده کرده است. با این حال همه مستشرقان در این باره یکسان نمی اندیشند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخی است که بیان کند نقد و تحلیل آرای مستشرقان دینی پیرامون خاستگاه قرآن، بر اساس آرای تفسیری آیت الله جوادی به چه صورت می باشد؟ پژوهش با شیوه توصیفی و تحلیلی به بیان این مسئله پرداخته، که بر اساس آن، مشخّص شد که اهمّ نظرات درباره خاستگاه قرآن از دیدگاه مستشرقان، بشری یا غیر بشری بودن آن است، صرع و بیماری، تجلّی نفس، فرهنگ و عقاید عرب جاهلی و . . . از جمله خاستگاه های بشری و آیین حنفاء، مصادر خارجی و الهی و وحیانی بودن از جمله خاستگاه های غیر بشری قرآن است. در این نوشتار، پس از ذکر آرای مستشرقان دینی پیرامون خاستگاه قرآن، ابتدا حقیقت وحی از دیدگاه آیت الله جوادی تبیین گردیده و آن گاه نقد و تحلیل آرای مستشرقان از دید این عارف فرهیخته بررسی شده و الهی و وحیانی بودن خاستگاه قرآن، اثبات شده است.
۱۰.
سوره مبارکه حمد با مضمونی که دارد و اهمیتی که برای آن در روایات فراوان نقل شده و نقش مهمی که در نظام معرفتی و سلوک عملی مؤمنان برای آن است، همواره مورد توجه مفسران بوده و آن را از زوایای مختلف مورد بررسی و تفسیر قرار داده اند؛ برای این سوره در گرایش تفسیر عرفانی مباحث بسیاری طرح شده و بخش معتنابه ای از مباحث عرفانی به آن اختصاص یافته است؛ از این رو ضرورت دارد از حیث عرفانی مورد توجه همه جانبه قرار گیرد؛ در همین راستا یکی از محورهای مهم، ساختار عرفانی آن است که تاثیر زیادی در فهم و تحقق هدف حقیقی آن خواهد داشت؛ در این باره طرح های مختلفی از سوی عارفان مفسر در تبیین ساختار آن ذکر شده است که در این نوشته این طرح ها با روش کتابخانه ای و تحلیل اجتهادی مورد کاوش و تطبیق قرار می گیرد؛ ابتدا آرای مفسران عارف نقل و تحلیل می شود و سپس نظر خود در ساختار عرفانی آن را بیان خواهیم کرد و خواهیم گفت که تقریباً همه ساختارهای بیان شده تاکنون مشکل ذوقی و بدون دلیل و توجه به سیاق آیات را دارند اما در این میان ساختاری را که می توان برای آن بیان نمود و مشکل عدم تطابق یا سیاق را نداشته باشد، بر پایه عبودیت در هردو بخش سوره خواهد بود.
۱۱.
در سال های اخیر که کشور گرفتار آسیب های متنوع اقتصادی از جمله تحریم های ظالمانه است، راهبردهایی از سوی رهبر معظم انقلاب ارائه شده است؛ که یکی از مهم ترین آن ها، استفاده از ظرفیت های داخلی یا دنبال نمودن «پیشرفت اقتصادی درون زا» است. این راهبرد بی گمان از ارکان اصلی اقتصاد مقاومتی بوده و می تواند اثر سیاست های خصمانه خارجی را تا حدّ زیادی کاهش دهد و تحقق آن، بطور عمده، مستلزم مشارکت سه رکن مردم، نخبگان جامعه و مسئولان است. این مقاله از میان این سه رکن، بر نقش مسئولان متمرکز شده و با محوریت قرآن، روایات و بیانات رهبر انقلاب بر اساس روش توصیفی و تحلیلی، به استخراج و تبیین این عامل اهتمام ورزیده است. بررسی ها نشان می دهد، مسئولان از یک سو در بهره گیری از ظرفیت های طبیعی کشور همچون معادن، زمین ها و نفت دارای نقش هستند؛ و از سوی دیگر، خود به عنوان یک شاخه از ظرفیت های انسانی کشور مورد توجه اند. این تأثیرگذاری، شامل: اجرای عدالت، مبارزه با فساد، کارآفرینی، جلوگیری از اسراف و... است.
۱۲.
یکی از موضوعات چالشی در عصر حاضر، اوتانازی داوطلبانه است؛ که مازاد برگفت گو در فضای دانشی، روزنه ای نیز به سمت فضای فرهنگی، سینمایی پیداکرده است که درتلاشند با قبح زدایی به تجوز آن بپردازند. برخی سازمان ها ودولت ها با قبح زدایی از طریق فعالیت ها ی رسانه ای وقانونی اعلام کردن، اوتانازی داوطلبانه، رغبت به سمت آنرا ترویج می کنند. کشورهای مانند بلژیک، لوکزامبورگ، هلند، سوئیس و اخیراً اسپانیا، آنراقانونی اعلام کرده اند. روش تحقیق براساس مطالعات توصیفی تحلیلی و یافتن افق ها ی مشترک از منظر درون دینی(آیات قران کریم و برون دینی(نسل اول حقوق بشر)خواهد بود. از منظر قرآن کریم دلیلی بر جواز اوتانازی داوطلبانه وجود ندارد که می توان به دلایل عدم جواز؛ مانند حق حیات، حق کرامت انسان، انحصاری بودن حق مرگ برای خداوند، اصل حکیمانه بودن درد و رنج و احتمال خطا در تشخیص اشاره کرد. همچنین از منظر برخی مواد حقوق بشر به ویژه حقوق نسل اول بشرمی توان به منع اوتانازی آگاهی یافت.