۱.
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی مشاوره گروهی با رویکرد شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر کاهش طلاق عاطفی و باورهای غیرمنطقی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره پارس آباد انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان پارس آباد بود، تعداد زوجین مذکور در سه ماهه آخر سال1400، برابر 250 زوج می باشد. از بین جامعه آماری به روش تصادفی و براساس جدول مورگان، 148 زوج برای انجام مطالعه انتخاب شد. سپس 45 زوج را که با پاسخ به پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز و پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن بالاترین نمرات را کسب کردند بصورت تصادفی در 3 گروه 15 زوجی (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) تقسیم شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داد ه های بدست آمده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS22 بهره برده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش رویکرد شناختی رفتاری و واقعیت درمانی در کاهش طلاق عاطفی و باورهای غیرمنطقی زوجین تأثیر متفاوت و معناداری دارد (05/0>P). یافته های پژوهش حاضر بیانگر این است که رویکرد شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر کاهش طلاق عاطفی و باورهای غیرمنطقی زوجین مؤثر بوده است و در مراکز مشاوره می توان از این رویکردهای درمانی جهت بهبود زندگی زناشویی و کاهش طلاق عاطفی و باورهای غیرمنطقی بین زوجین بهره برد.
۲.
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی بود. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و بر حسب روش گرداوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تعدادی از دانش آموزان دختر مقطع چهارم ابتدایی در شهر قدس در سال تحصیلی 1399-400 بود که 80 دانش آموزان با شیوه نمونه گیری غیرتصادفی-هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن (1986) و پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی و همین طور پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه ها بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون) با استفاده از نرم افزار Spss-V23 انجام گرفت. یافته ها نشان داد بین هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ( 36/0=R). بطورکلی می توان نتیجه گرفت که سازمان آموزش و پرورش و معلمان با تقویت و ارتقای هوش هیجانی در همان دوران کودکی با برنامه ریزی های سازمان یافته می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند.
۳.
سبک دلبستگی، از عوامل موثر در تعاملات بین فردی است که در نتیجه ی روابط فرد با چهره های دلبستگی (والدین، همسالان و همسر) شکل می گیرد و بطور معناداری بر عملکرد و رابطه زناشویی تأثیر می گذارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با سازگاری زناشویی در دانشجویان متاهل انجام داد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متاهل کلیه مقاطع دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز در سال 1396 بود که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس 184 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه استاندارد سازگاری زناشویی (لاک-والاس، 1959) و سبک های دلبستگی (هازن و شیور، 1987) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS20 در دو بخش توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که نتایج نشان داد که، بین سبک دلبستگی ایمن و سازگاری زناشویی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین سبک دلبستگی اجتنابی و سازگاری زناشویی دانشجویان رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی دوسوگرا و سازگاری زناشویی دانشجویان رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بنابراین می توان این نتیجه گیری را نمود که با مشاوره های قبل ازدواج و تعیین سبک دلبستگی و میزان سازگاری زناشویی آن ها را بتوان پیش بینی کرد و در صورت نیاز آموزش های لازم را ارائه نمود تا در زندگی رضایت و سازگاری بیشتری حاصل گردد.
۴.
یکی از موضوعات مهم در مورد دانش آموزان بررسی مشکلات رفتاری و کاهش آن ها بود. یکی از برجسته ترین عواملی که در کاهش مشکلات رفتاری نقش ویژه ای ایفا می کرد، معلمان بودند که می توانستند با اتخاذ شیوه های صحیح نقش مهمی در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان ایفا کنند. هدف اصلی پژوهش، بررسی نقش معلم در کاهش مشکلات و مسائل دانش آموزان بود. مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان با نرخ بالایی از معضلات اجتماعی همراه بود و برای معلمان، خانواده و خود کودکان مشکلات بسیاری را ایجاد کرد، بنابراین مستلزم توجه ویژه مسئولان و دست اندکاران تعلیم وتربیت بود. در این راستا، حمایت و مداخله رفتاری مثبت، نوعی رویکرد آموزشی بود که می توانست برای کاهش و حذف مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان راهگشا باشد. این نوشتار که به روش مروری و با استفاده از سایتها،مقاله ها ،تحقیقات پیشین و .. تهیه شد نشان داد که حمایت و مداخله رفتاری مثبت، رویکردی بود برای افزایش رفتار اجتماعی، بهبود پیامدهای بلندمدت زندگی در آینده و کاهش رفتارهای چالش برانگیز که می توانست جایگزینی مناسب برای رویکردهای تنبیهی سنتی باشد.
۵.
اختلالات افسردگی و اضطراب فراگیر از جمله شایع ترین و معتوف توجه ترین اختلالات در بین متخصصین هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های ذهن آگاهی، افکار خودآیند منفی و کنترل عاطفی در بین افراد سالم، مبتلا به افسردگی، اضطراب فراگیر بود. روش پژوهش، علی_مقایسه ای و جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز روانشناختی راستی در شهر اصفهان بودند. پس از انجام آزمون های غربالگری و تشخیصی اضطراب و افسردگی بر روی مراجعین، تعداد 120 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند؛ ۳۰ نفر مبتلا به افسردگی، ۳۰ نفر مبتلا به اضطراب و 60 نفر سالم. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش؛ پرسشنامه افکار خودآیند (ATQ)، پرسشنامه ذهن آگاهی براون و رایان (MMAS)، پرسشنامه کنترل فکر ولز و دیویس (TCQ)، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه اضطراب فراگیر نسخه هفتم، بودند. نتایج پژوهش نشان داد، میانگین و انحراف معیار افکار منفی، ذهن آگاهی، اضطراب و افسردگی به ترتیب 42/59 و 63/26، 27/61 و 61/11، 14/8 و 35/5، 73/6 و 82/6 است. افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب فراگیر و افراد سالم در مقیاس های ذهن آگاهی و افکار خودآیند منفی تفاوت معناداری نشان داده (P>0.05) و در مقیاس کنترل عاطفی تفاوت معناداری نشان ندادند (P>0.05). در نتیجه یافته های این پژوهش این آگاهی به وجود خواهد آمد که ذهن آگاهی، افکار خودآیند و کنترل عاطفی با چه سازوکار معیوبی در بیماران افسرده و سالم بروز می یابد و متخصصان را به تدوین برنامه درمانی جامع و دقیق تری هدایت می کند.
۶.
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه با ابعاد مختلف ارتباطات زناشویی: بررسی نقش واسطه ای بینش شناختی است. روش: طرح تحقیق حاضر از نوع همبستگی (رگرسیون) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه افراد متأهل شهر اصفهان تشکیل می دادند که از این تعداد، 563 نفر به عنوان حجم نمونه بااستفاده از فرمول بارون کنی به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و وارد پژوهش شدند. ابزار پژوهش شامل پرﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺒﮏ دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﺑﺰرﮔﺴﺎل ﮐﻮﻟﯿﻨﺰ و ریﺪ، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (فرم کوتاه)، پرسشنامه زوجی اینریچ و مقیاس بینش شناختی بک بود که از روایی وپایایی مناسبی برخوردار بودند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد دلبستگی ایمن با ضریب رگرسیونی استاندار شده 245/ 0- بیشترین نقش را در پیش بینی ارتباطات داشت. که در حضور متغیر بینش شناختی هم با ضریب رگرسیونی استاندار شده 140/0- نقشی در پیش بینی ارتباطات دارد. همچنین بینش شناختی در رابطه ی بین طرحواره های اولیه و ابعاد مختلف ارتباطات زناشویی نقش واسطه ای دارد. حد و مرز مختل با ضریب رگرسیونی استاندار شده 95/0 - بیشترین نقش را در پیش بینی ارتباطات داشت. متغیر گوش به زنگی با ضریب رگرسیونی استاندار شده192/0 - و متغیر خودگردانی با با ضریب رگرسیونی استاندار شده 089/0 در حضور متغیر بینش شناختی نقش معناداری در پیش بینی ارتباطات داشتند.
۷.
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان در دانشآموزان مقطع متوسطه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم دبیرستان مفید تهران بود. آزمودنی های پژوهش ابتدا با روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 30 دانش آموز انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. منظور از آموزش ذهن آگاهی در این پژوهش، ارائه روش آموزش ذهن آگاهی کابات زین و همکاران (1992) بود که در 8 جلسه، هر جلسه در 60 دقیقه به گروه آزمایش ارائه گردید. منظور از تنظیم شناختی هیجان در این پژوهش، نمره ای بود که آزمودنی ها در پرسشنامه 36 سوالی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001)، به دست آوردند. پس از اجرای پیش آزمون در هر دو گروه و تکمیل پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان، آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه به گروه آزمایش ارائه شد و سپس دوباره از آزمودنی ها پس آزمون به عمل آمد. اطلاعات بدست آمده با روش تحلیل کوواریانس با کاربرد نرم افزار SPSS V_23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد آموزش ذهن آگاهی سبب بهبود تنظیم شناختی مثبت هیجان دانش آموزان می گردد (P<0/05). اما آموزش ذهن آگاهی، در بهبود مهارت های تنظیم شناختی منفی هیجان، تاثیر معناداری نداشت. با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی مثبت هیجان مسئولین مراکز مشاوره آموزش و پرورش و مدارس، لازم است از نتایج این پژوهش بهره مند گردند، چرا که لزوم بهره گیری از مداخله های آموزشی و روانشناختی از جمله آموزش ذهن آگاهی، نتایج بهتری را در روند مدیریت هیجان ها به بار خواهد آورد.
۸.
هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب جدایی بر اساس ذهنیسازی والدینی با نقش میانجی تنظیم هیجان است. روش پژوهش همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان سوم تا پنجم ابتدایی و مادران آنها در شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 160 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسش نامههای اضطراب جدایی (نسخه والدین) هان و همکاران (2003)، ذهنیسازی والدینی لویتن و همکاران (2017) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) بود که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل دادهها از دو روش توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (معادلات ساختاری) از نرم افزار SPSS-V24 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. نتایج نشان داد که ذهنیسازی والدینی میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با نقش میانجی تنظیم هیجان)، اضطراب جدایی را پیشبینی کند. به طورکلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تنظیم هیجان در رابطه بین اضطراب جدایی و ذهنیسازی والدینی، نقش میانجی دارد.
۹.
زمینه و هدف:این پژوهش تحت عنوان پیش بینی فرسودگی تحصیلی دانشجویان بر اساس چشم انداز زمان و طرح واره های ناسازگار اولیه دانشجویان انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری داده ها همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر قدس (2300) نفرمی باشند. روش پژوهش: در راستای اجرای این پژوهش، حجم نمونه 250 نفر و به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه می باشد که پرسش نامه 15 سؤالی فرسودگی تحصیلی مسلش - فرم دانشجویان می باشد و پایایی پرسش نامه با ش از آلفای کرونباخ با ضریب پایایی 83/0 مورد تأیید قرار گرفت و سیاهه 56 آیتمی چشم انداز زمان زیمباردو و پرسش نامه 75 سؤالی فرم کوتاه طرح واره یانگ انتخاب گردید. در بخش آمار توصیفی با استفاده از شاخص های آماری نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در فرضیه اول از بین ابعاد چشم انداز زمان، گذشته منفی به صورت مثبت و آینده و حال لذت گرا به صورت منفی و معنادار فرسودگی تحصیلی را در دانشجویان پیش بینی می کند و در آزمون فرضیه دوم چنین نتیجه گیری شد که از بین ابعاد طرح واره های ناسازگار اولیه، بریدگی/طرد، گوش به زنگی و محدودیت های مختل به صورت مثبت و معنادار فرسودگی تحصیلی در دانشجویان را پیش بینی می کند.
۱۰.
هدف اصلی از پژوهش حاضر تاثیر تقویت حافظه دیداری و شنیداری بر اختلال نوشتن دانش آموزان اول کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر 10-8 سال بود. روش پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه گروه مورد مطالعه شامل 24 نفر از کلیه دانش آموزان پایه اول کم توان ذهنی آموزش پذیر مدرسه استثنایی منطقه 1 شهر تهران بود که در گروه سنی 8 تا 10 سال مورد بررسی قرار گرفتند. گروه آزمایش 10 جلسه 25 دقیقه ای تقویت را دریافت کرده و گروه کنترل هیچ گونه تقویتی را دریافت نکردند. ابزار پژوهش حاضر آزمون اختلال نوشتاری محقق ساخته بود. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری به منظور کنترل اثرات پیش آزمون بر پس آزمون استفاده شد. یافته ها نشان دادند که تقویت حافظه دیداری و شنیداری بر اختلال نوشتن دانش آموزان اول کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر 10-8 سال تاثیر دارد.
۱۱.
زمینه و هدف: از اجرای پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی پارادوکس درمانی بر بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن در زوجین متعارض شهرستان آباده بود. روش این پژوهش از نوع َشبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه کنترل و گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهرستان آباده بودند، روش پژوهش: در راستای اجرای پژوهش از بین این زوجین نمونه ای با حجم 20 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نمونه مورد بررسی با ملاک زوجینی که متقاضی طلاق بودند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. از همه افراد با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف پیش آزمون به عمل آمد و پس از اجرای پیش آزمون، جلسات پارادوکس درمانی برای گروه آزمایش اجرا شد و پس از 6 جلسه از هردو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد. سپس نمرات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOV) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه در مراحل متفاوت اندازه گیری در متغیر بهزیستی روان شناختی (259/17F=) تفاوت معنی دار وجود دارد و پارادوکس درمانی زوجین بر بهزیستی روان شناختی زوجین متعارض تأثیرگذار است. همچنین، در متغیر مؤلفه های ارتباط مثبت (498/6F=) و هدفمندی (117/1F=) تفاوت معنی دار وجود دارد و پارادوکس درمانی بر بهبود این دو مؤلفه مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که پارادوکس درمانی در بهبود بهزیستی روان شناختی، ارتباط موثر و هدفمندی زوجین متعارض شهرستان آباده مؤثر بوده است.
۱۲.
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش مهارت خودتنظیمی بر افزایش آمادگی برای امتحان دانش آموزان دختر مقطع متوسطه منطقه 15 شهر تهران بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل داده بود که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، دانش آموزانی که نمرات اهمالکاری تحصیلی بالایی داشتند، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15نفر) و گروه کنترل (15نفر) جایگزین شدند. به شرکت کنندگان گروه آزمایش، 10 جلسه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اهمالکاری تحصیلی سولومون و راتبلوم (1986) استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت، بدین صورت که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر افزایش آمادگی برای امتحان دانش آموزان اثربخش بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر بر افزایش آمادگی برای امتحان دانش آموزان تاثیرگذار است.
۱۳.
در جامعه کنونی پدیده ای به نام خانواده تک والدی بیش از گذشته دیده می شود و به دلایلی همچون فوت، زندانی شدن، مفقود الاثر شدن یکی از والدین و یا طلاق و جدایی بین والدین رخ می دهد. کودکانی که با یکی از والدین خود زندگی می کنند با کمبود والد دیگر روبرو هستند و همین مساله می تواند مشکلاتی را برای آنان به وجود آورد که اضطراب تنها نمونه ای کوچک از آن هستند. اضطراب احساس ناخوشایندی است که معمولا بدلیل تکرار مجدد موقعیتهای استرس زای گذشته، رخ می دهد. در پژوهش حاضر، اثربخشی بازی درمانی بر اضطراب کودکان تک والدی مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از روش آزمایشی، از بین افراد مورد مطالعه، 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری و صحت سنجی داده ها از پرسشنامه اضطراب اسپنس استفاده شده و پس از نمره گذاری پرسشنامه و استخراج داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS-V21 و کمک گرفتن از آزمون آماری تحلیل کوواریانس یک عاملی و چند عاملی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. یافته ها نشان داد: بازی درمانی بر کاهش اضطراب و مولفه های آن (ناکامی، پرخاشگری بدنی، روابط با مراجع قدرت و روابط با همسالان) موثر است.
۱۴.
مقدمه : سازگاری اجتماعی شامل تعامل مؤثر فرد با محیط زندگی بوده و نشانه های آن داشتن احساسات مثبت درباره خود، شرکت در فعالیت های اجتماعی، لذت بردن از ارتباط با دیگران، احساس آرامش در موقعیت های ناآشنا، داشتن احساسات مثبت درباره دیگران و توانایی تأثیرگذاری بر دیگران است. بنابر این پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر "روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده" بر "سازگاری اجتماعی" بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل دارای مراقبت های معمول یک پژوهش استاندارد است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مردان 19-45 سال مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی محکومین زندان سمنان تشکیل می دهند. از بین این افراد، تعداد 16 نفر با توجه به تحقیقات مشابه، به شیوه دردسترس انتخاب و با روش تولید اعداد تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس چند محوری میلون 3 و مقیاس سازگاری اجتماعی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری با اندازه گیری مکرر) و نرم افزار آماری spss-19 استفاده شد. یافته ها: بررسی تفاوت میانگین سازگاری اجتماعی گروه آزمایش (روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده) و کنترل حاکی از آن است که با حذف اثر پیش آزمون ها، بین هر دو گروه در سازگاری اجتماعی (001/0 P<، 01/34 F=)، تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) بر افزایش سازگاری اجتماعی بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی موثر است. در تبیین این یافته باید گفت در روانپویشی کوتاه مدت مراجعین در مورد موضوعات مختلفی صحبت می کنند و درمانگر موضوعات مختلفی می شنود ،گوش کردن برای یافتن عناصر مشخص و مهم در درک مراجعین به ما کمک می کند رویکرد درمانی گروه درمانی روانپویشی با تاکید بر رفتارها، تفکرات، هیجانات و تعارضاتی که افراد در شرایط کنونی بین فردی خود دارند باعث کاهش اضطراب و استرس فرد می شود.
۱۵.
گاهی موانع و مشکلاتی در زندگی آدمی پدید می آید که سازگاری و در نتیجه تعادل روانی فرد را برهم می زند و باعث بروز اختلالات روانی می شود. هدف پژوهش تعیین تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر کاهش نشانگان روانشناختی در بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی بود. طرح پژوهش کارآزمایی تصادفی کنترل شده با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه مردان 19-45 سال مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی بود. تعداد 16 نفر با توجه به تحقیقات مشابه، به شیوه دردسترس انتخاب و با روش تولید اعداد تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست نشانه های بیماری 90 سوالی تجدیدنظر شده و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف، استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) و نرم افزار آماری spss-19 استفاده شد. بررسی تفاوت میانگین هریک از مولفه های نشانگان روان شناختی گروه مداخله (روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده) و کنترل حاکی از آن است که با حذف اثر پیش آزمون ها، بین هر دو گروه در مولفه های استقلال، تسلط بر خود، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی ، پذیرش خود و بهزیستی روانی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه به دست آمده نشان می دهد، درمان روان پویشی باعث می شود ابراز هیجانات ناشی از استرس ها در فضای امن همراه با عدم احساس طرد از سوی درمانگرصورت پذیرد که این امر به رشد این افراد منجر می شود. شدلر(2010) معتقد است درمان روانپویشی افزون بر بینش بالا و اثربخشی معنادار، موجب بهبود طولانی مدت مراجعان می شود. این روش از راه تجربه هیجانی اصلاح کننده موجب می شود فرد در محیطی شایسته فرصت یابد با آن چه در طول زندگی از آن اجتناب کرده، روبه رو شود و شیوه های غیرانطباقی را که برای ارتباط با خود و دیگران(یکی ازمولفه های بهزیستی روانی) استفاده می کرده، رها کند.
۱۶.
خانواده از لحاظ قدمت، ابتدایی ترین و به لحاظ گستردگی، جهان شمول ترین نهاد اجتماعی است، این امر نشان می دهد که تشکیل خانواده یکی از اساسی ترین و طبیعی ترین نیازهای انسان محسوب می شود. اولین گام برای ارضای این نیاز اساسی و طبیعی ازدواج است. به رغم خوشایند بودن پیوند ازدواج، رضایت زوجین به آسانی به دست نمی آید و در نتیجه قوی ترین پیوند انسانی یعنی ازدواج، در مستحکم ترین قرارگاه آن، یعنی سامانه خانواده، ممکن است در معرض خطر جدی قرار گیرد. پژوهش حاضر یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل دارای مراقبت های معمول یک پژوهش استاندارد است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره آگاه شهر تهران در سال1401 تشکیل دادند. در این پژوهش از دو مقیاس دلبستگی بزرگسالان، مقیاس تعارض زناشویی کانزاس برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری) و نرم افزار آماریSPSS-19 استفاده شد. در بخش اول یافته های توصیفی تحقیق و در بخش دوم یافته های تحقیق از چشم انداز آمار استنباطی ذکر شد.در اینجا از متغیر سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دو سوگرا استفاده شده است. در یافته های استنباطی، نرمال بودن توزیع داده ها یکی از مهم ترین پیش فرض های تمامی آزمون های پارامتریک از قبیل تحلیل کوواریانس است. برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون شاپیرو- ویلک استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده برسبک های دلبستگی در زنان دچار تعارضات زناشویی تاثیر دارد.
۱۷.
گاهی موانع و مشکلاتی در زندگی آدمی پدید می آید که سازگاری و در نتیجه، تعادل روانی فرد را برهم می زند و باعث بروز اختلالات روانی می شود. هدف پژوهش، تعیین تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده، بر کاهش نشانگان روانشناختی در بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی بود. طرح پژوهش، کارآزمایی تصادفی کنترل شده با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه مردان 19-45 سال مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی ساکن در زندان سمنان تشکیل دادند. تعداد 16 نفر با توجه به تحقیقات مشابه، به شیوه دردسترس، انتخاب و با روش تولید اعداد تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس چند محوری میلون 3 و چک لیست نشانه های بیماری 90 سوالی تجدیدنظر شده بود که تجزیه و تحلیل داده ها با spss-19 و به روش تحلیل واریانس چند متغیری انجام شد.یافته ها نشان داد بین هر دو گروه در مولفه های "اضطراب"،"پرخاشگری"،"افسردگی"،"شکایت های جسمانی"،"وسواس-اجبار"،"ترس مرضی"،"روان پریشی" و "افکار پارانوئیدی" تفاوت معنادار وجود دارد و تنها در مولفه "ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ در رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ ﻓﺮدی"(05/0 <P، 35/1 F=)، تفاوت بین دو گروه معنادار نبود. با توجه به نتایج می توان گفت روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده برای کاهش نشانگان روان شناختی بالینی بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی تاثیر دارد و به عنوان یک روش درمانی مطلوب می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. از این روش درمانی برای برخی مراکز نگهداری از بیماران ضد اجتماعی مثل اردوگاه ها، مراکز تربیتی، ندامتگاه ها و زندان ها مفید است.
۱۸.
مقدمه: رفتارهای پرخطر جوانان یکی از مهمترین مس ائل بهداش تی و اجتماعی جوامع کنونی است که بر فرد، خانواده و جامعه ت أثیر م ی گ ذارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نظارت وکنترل والدین و اعتقادات دینی با گرایش به رفتارهای پر خطر در نوجوانان صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان 16 تا 18 سال شهر زابل در سال 1401 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای کنترل والدین (کمپیز وهمکاران، ۱۹86) سنجش اعتقادات دینی (زارع و امین پور، 1390)و خطر پذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و همکاران، 1390) استفاده شد. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین نظارت خانواده وگرایش به رفتارهای پر خطر ارتباطی وجود ندارد زیرا مقدار معناداری بیشتر از 05/0 کسب شده است .اما بین اعتقادات مذهبی و گرایش به رفتارهای پر خطر ارتباط وجود دارد از آنجا که علامت ضریب همبستگی مثبت و مقدار آن ها به مقدار یک نزدیک است. نتیجه گیری: ب ازداری عام ل مهمی است که میل به خطرجویی را شدت می بخش د. و همچنین تقویت باورهای دینی به انجام مناسک .دینی، نقش مهم و پررنگ ی در پیشگیری از رفتارهای پرخطر دارد.
۱۹.
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش مجازی بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان در دوران همه گیری بیماری کرونا بود. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول و دوم بود که از این میان با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه آموزش مجازی وطن پرست و همکاران (1395)، و پرسشنامه قضاوت اخلاقی سسینها و وارما (1998)، بود. روایی ابزار از طریق روایی ظاهری و محتوا مورد تحلیل قرار گرفت و تایید شد. همچنین، برای سنجش پایایی ابزار، از آلفای کرونباخ استفاده شد که بالاتر از 0.7 گزارش شد ه نشان از پایا بودن ابزار داشت. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مجازی بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان در دوران همه گیری بیماری کرونا تاثیر معناداری دارد.
۲۰.
هدف از تحقیق حاضر اثربخشی آموزش گروهی خودشفقتی بر تاب آوری والدین کودکان اتیسم شهر اردبیل می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش تمامی والدین کودکان اتیسم شهر اردبیل در سال 1401 می باشد. روش نمونه گیری در دسترس از بین افراد واجد شرایط داوطلب تعداد 60 نفر وارد مطالعه شده و در دو گروه 30 نفری (آموزش خودشفقتی و گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت انجام پژوهش با مراجعه به مرکز بهزیستی و انتخاب حجم نمونه با رضایت کتبی و گمارش آنها در گروههای آزمایش و گواه، پرسشنامه های پژوهش به صورت گروهی بر روی افراد حاضر در پژوهش اجرا شد. بر روی گروههای آزمایش مداخله آموزش خودشفقتی انجام شد در حالی که گروه گواه این آموزش را دریافت نکردند. برنامه مداخله ای درمان مبتنی بر خودشفقتی در هشت جلسه آموزشی 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه در طی دو ماه و نیم اجرا شد.برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. داده های جمع آوری شده در مرحله پیش آزمون و پس آزمون با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد که در متغیر تصور از شایستگی فردی (94/47= F )، اعتماد به غرایز فردی و تحمل عاطفه منفی (33/33= F )، پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن (12/11= F )، کنترل (90/12= F )، تاثیرات معنوی (32/50= F ) و تاب آوری (53/97= F ) در نمرات پس آزمون بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> p).