هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب جدایی بر اساس ذهنیسازی والدینی با نقش میانجی تنظیم هیجان است. روش پژوهش همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان سوم تا پنجم ابتدایی و مادران آنها در شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 160 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسش نامههای اضطراب جدایی (نسخه والدین) هان و همکاران (2003)، ذهنیسازی والدینی لویتن و همکاران (2017) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) بود که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل دادهها از دو روش توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (معادلات ساختاری) از نرم افزار SPSS-V24 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. نتایج نشان داد که ذهنیسازی والدینی میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با نقش میانجی تنظیم هیجان)، اضطراب جدایی را پیشبینی کند. به طورکلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تنظیم هیجان در رابطه بین اضطراب جدایی و ذهنیسازی والدینی، نقش میانجی دارد.