۱.
با بازگشایی تدریجی مدارس در سال تحصیلی 1401-1400 شاهد آن بودیم که معلمان از هر دو آموزش مجازی و حضوری برای تدریس بهره بردند. در این پژوهش به دنبال واکاوی برداشت ها و باورهای دبیران تاریخ شهرستان سنندج از رویکردِ جدید نسبت به آموزش یعنی آموزش ترکیبی می باشیم. پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. میدان تحقیق این پژوهش کیفی معلمان تاریخ دوره متوسطه دوم شهرستان سنندج می باشد. معلمان به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و گردآوری داده ها و فرآیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. متن مصاحبه پیاده شد و سپس به رویت مصاحبه شونده ها رسید سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) نسخه 2020 مضامین اصلی و مضامین فرعی استخراج گردید. یافته ها شامل 5 مضمون اصلی: آموزش حضوری در آموزش ترکیبی، آموزش مجازی در آموزش ترکیبی، ضرورت آموزش ترکیبی، فرهنگ استفاده از فضای مجازی برای آموزش و خانواده درآموزش مجازی. نتایج پژوهش نشان داد که با توجه تجربه دو ساله آموزش مجازی دبیران و دانش آموزان، لازم در دوران پساکرونا از این تجارب و محتوا در آموزش استفاده شود. نظر به ارتباط بیشتر والدین با مدرسه، در آموزش مجازی لازم است سازوکاری اتخاذ شود تا این ارتباط در بستر آموزش ترکیبی برقرار باشد. از سوی دیگر معلمان نیز با بازگشایی تدریجی مدارس به نوعی آموزش ترکیبی را تجربه کردند.
۲.
در طول تاریخ بشری، انسان های زیادی بوده اند که به واسطه اعمال و رفتاری که از خود بروز داده اند توانسته اند در تاریخ جایگاهی نیکو و مستحسن یا جایگاهی قبیح و شنیع بیابند و نام خود را شهره نمایند. یکی از این مشاهیر، اسکندر مقدونی است که در ادبیات و تاریخ ملل شرقی و غربی وارد شده و کشور گشایی او سرآغاز تحولی بزرگ نه تنها در تاریخ ایران بلکه در تاریخ جهان بود و به همین دلیل منشأ بروز آثار متعددی شده است. اسکندر در مآثر زبان پارسی مردی است چند چهره، گاهی رسول گونه است بمانند صورتی که از او در قصص الانبیاء و در اسکندر نامه نظامی ترسیم شده و گاه خردمندی فیلسوف مشرب و طالب افکار روحانی و عقاید عرفانی است بمانند صورتی که نظامی در اقبال نامه تصویر کرده است و زمانی فاتحی لشکر شکن است آن چنان که در شاهنامه فردوسی و کتب تاریخ همچون حیات مردان نامی پلوتارک و دیگر متون او را می شناسیم. مقایسه زندگانی افراد در میراث مکتوب ادبی و تاریخی به شناخت بهتر جایگاه آنان در تاریخ کمک می کند. در این مقاله، شخصیت افسانه ای و تاریخی اسکندر از تولد تا مرگ را در پرتو دو منبع ادبی شرقی (شاهنامه فردوسی و اسکندر نامه نظامی) و یک منبع تاریخی غربی (حیات مردان نامی پلوتارک) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
۳.
درس تاریخ به واسطه نیاز به منابع مطالعاتی و روش و قواعد خاص خود، ارتباط نزدیکی با منابع کتابخانه ای دارد. دانش آموز جهت انجام تحقیقات با مراجعه به کتابخانه های عمومی با انبوهی از مراجع و کتاب های تاریخی، ادبی، جغرافیایی، اسناد، مدارک آرشیوی، نشریات و دیگر منابع مکتوب تاریخی که در کتابخانه ها موجود است،آشنا و در راستای بازسازی رویدادهای تاریخی مواد خام، داده های تحقیقی و شواهد تاریخی را گردآوری می کند. از سویی دیگر معلم تاریخ، با نظارت و راهنمایی از تحقیقات دانش آموزان، روش گردآوری اطلاعات از منابع و چگونگی فیش برداری و استفاده از آنها را به فراگیران آموزش می دهند. هدف از تحقیق پیش رو که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته این است تا نشان دهد که استفاده پژوهشی از محیط کتابخانه های عمومی یا مدرسه ای؛ زمینه تحقیقات تاریخی گسترده را در بین دانش آموزان فراهم می سازد. تحقیق حاضر علاوه بر ارائه یافته های پژوهش، می تواند مقدمه ای برای تحقیقات کیفی و تاریخی بیشتر در این زمینه باشد.
۴.
از نظر هویتی در ایران دو گفتمان ایران گرایی و گفتمان اسلام گرایی بر سر تثبیت معانی در حال رقابت هستند. توسعه و پیشرفت یک جامعه نیازمند گفتمانی است که بتواند میان همه سوژه ها حس همبستگی، تعلق سرزمینی و هویت مشترک ایجاد کند. این در حالی است که برخوردهای افراطی میان سوژه های طرفدار هرکدام از این دو گفتمان در این زمینه اثرات منفی دارد. شخصیت و نگرش افراد نسبت به فرهنگ و میراث مشترک اجتماعی در مدرسه، طی فرایند آموزش صورت می گیرد و درس تاریخ جایگاه بسیار مهمی در این زمینه دارد. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه گفتمان، کتاب تاریخ یازدهم متوسطه را مورد بررسی قرار می دهیم. سؤال پژوهش این است که مؤلفه ها و مفاهیم در این کتاب به سوی چه معنی مرکزی و گفتمانی فصل بندی شده است؟ تجزیه و تحلیل متن کتاب بیانگر این است که جهت گیری کتاب حاضر به سوی تثبیت معانی حول محور گفتمانی است که دال مرکزی آن متشکل از دال های اصلی دو گفتمان قبلی و با تأکید بر ایران است.
۵.
از میان حوزه های مختلف علوم انسانی درجوامع گوناگون،هیچ حوزه ای را نمی توان یافت که به میزان چشمگیری متأثر از تاریخ و فراز و نشیب ها نباشد و گذران زمان از دیر باز تاکنون آنرا تحت تأثیر خود قرار نداده باشد. در این میان حوزه حقوقی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و هرآنچه متعلق به آنهاست نیزدرگذر تاریخ، دستخوش تغییر و تحول شده است. تاریخ حقوقی تشکیل دهنده بخش عمده ای ازتاریخ تمدن جوامع می باشد و آگاه شدن از سیر تحولات هر تمدنی نیز مستلزم درکی صحیح از مسائل حقوقی مختلف در ادوار گذشته است. با وجود دیدگاه های گوناگون دراین خصوص می توان بیان کرد که علم حقوق، اختراع و ابتکار نیست؛ بلکه پدیده ای است که از بین واقعیت های موجود در جامعه کشف شده و از تجربیات تاریخی و حوادث نسل ها عمومیت پیدا کرده است. در مقاله حاضر که پژوهشی در زمینه مسائل حقوقی در تاریخ است، به بررسی این موضوع می پردازیم. چرا که رابطه حقوق و بررسی و آموزش مسائل تاریخی چگونه است. در نتیجه این پژوهش موضوعات مختلفی که ارتباط با قانون و حقوق دارد مثل مالکیت و مواردی دیگر از مسائل فقهی و دیدگاه های مختلف در این زمینه روشن می گردد. از سوی دیگر رفع هرگونه نقص و کاستی در این حوزه ها مانند سایرحوزه های تخصصی، نیازمند بهره گیری از تجارب ادوار گذشته است و دستیابی به این هدف جز با بررسی و مطالعه سابقه تاریخی موضوع مدنظر میسر نخواهد شد.
۶.
فلسفه علم که با معرفت شناسی(Epistemology) نیز قرابت زیادی دارد، نوعی معرفت شناسی مضاف یا مقید است که با نگاهی بیرونی به مطالعه علوم می پردازد و شناخت و تحلیل تئوری های مختلفی را که در علوم مورد استفاده قرار می گیرند، موضوع مطالعه قرار می دهد. به عبارت بهتر، فلسفه علم تاریخ همان فلسفه انتقادی تاریخ است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و مقایسه ای(comparative ) در صدد مقایسه جایگاه فلسفه ی علم تاریخ در نظرگاه مورخان ایران عصر صفوی و اروپای قرون وسطی است. به نظر می رسد که نگاه مورخان ایران و اروپا در دوره مورد بحث از نظر تمرکز بر خطی پنداشتن آغاز و انجام تاریخ، جبر گرایی، نخبه گرایی، تقدیرگرایی و تفکر الهیاتی شبیه به هم بوده است. اما باید گفت موارد فوق در هر دو جریان از لحاظ شدت و ضعف و مصادیق، دارای تفاوت بوده است. ضمن آن که چه بسا جایگاه علم تاریخ در نزد مورخان صفویه از چند جنبه برتر از اروپای قرون وسطی بوده است؛ نخست، این که تاریخ نگاری صفوی بر الهیات تشیع، تمرکز داشت که نه تنها مذهبی، عقل گرا بود، بلکه همراه با تأکید بر فانی بودن دنیای مادی، بر استفاده مشروع از لذایذ خدادادی در این جهان نیز تأکید داشت. در حالی که محور فکری تاریخ نگار سده میانه اروپا االهیات کاتولیک بود که اساسا" بر بدبینی به جهان مادی تأکید داشت. دوم، این که در تاریخ نگاری صفوی، انسان ایرانی دارای هویتی مشخص است در حالی که مورخ اروپای میانه از انسان غربی چهره ای سرگشته و دچار بحران هویت معرفی می کند. سوم، برخلاف مورخان اروپای قرون وسطی، بعضی از تاریخ نگاران صفوی از جمله عبدی بیگ شیرازی و اسکندر بیگ، ضمن توجه به بعضی مسائل اجتماعی و اقتصادی، از حوادث تاریخی تبیین های معقولانه تری ارائه کرده اند. چهارم این که تاریخ نگاری عصر صفویه از لحاظ کمی(گستردگی و تنوع) بر اروپای قرون وسطی رجحان دارد.