قرآن و علوم اجتماعی (تحقیقات کاربردی در حوزه قرآن و حدیث سابق)
قرآن و علوم اجتماعی سال اول زمستان 1400 شماره 4
مقالات
حوزه های تخصصی:
شناخت کارکردهای هدایتی آیات و به کارگیری این کارکردها در هدایت انسان ازجمله اهداف درک و فهم قرآن کریم است که غالب پژوهش های تفسیری و تدبّری پیرامون آیات قرآن کریم نیز در همین راستا صورت می گیرد. آیه 172 سوره اعراف که به آیه میثاق شهرت دارد یکی از آیاتی است که بیشتر، از جنبه شرح عالم غیب بررسی شده و کمتر به کارکرد هدایتی آن پرداخته شده است. در این جستار، به منظور دست یابی به کارکرد معرفتی و هدایتی آیه میثاق، به روش توصیفی_تحلیلی، عالم ذر و بررسی ماهیت انسان در این عالم، تبیین شده است که نشان می دهد شهود حق در عالم ذر برای انسان صورت گرفته است و انسان در این عالم، عبودیت، مربوبیت و مظهریت را با شعور و ادراک پذیرفته است. همچنین انسان با شهود قلبی می تواند انتساب خود را به ذات خداوند در حیات دنیوی بیابد. آگاهی به این اتصال و مفاد آن که در فطرت انسان نمود ظاهری دارد، به انجام احکام و عبادات دینی، اشتیاق می دهد و ظهور و فعلیت اوصاف حق برای انسان به عنوان تنها راه کسب آرامش و آسایش نمود می یابد.
بررسی موانع آزادی انسان از منظر قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
آنچه در این پژوهش، به صورت کلی موردنظر و تأکید محقق قرار گرفته است، بررسی و معرفی موانع آزادی و آنچه آزادی را سلب می کند و سلب کنندگان و سلب شدگان از آزادی انسان ها در نگاه و منظر قرآن کریم است. بدین ترتیب پژوهشگر برآن است که به معرفی آنچه آدمی را از آزادی محروم می کند بپردازد. ازاین رو، پژوهشگر، با روش توصیفی_تحلیلی و گردآوری اطلاعات از کتابخانه های تخصصی فقهی و نرم افزارهای علوم اسلامی، موانع آزادی انسان را ازنظر قرآن کریم موردبررسی قرار داده است. پس از بررسی مسائل مذکور در این پژوهش، به این مهم دست می یابیم که با تدبر در برخی از آیات قرآن، موانع و آفت های زیر را برای آزادی انسان و بهره وری کامل از عقل و اراده شناسایی نمود که لازم است برای تحقق آزادی انسان از آن ها پرهیز کرد: ترس از غیرخدا، پایبندی کورکورانه به سنت های خانوادگی، تبعیت چشم بسته از خواص و بزرگان، فقدان برهان و منطق، پیروی از ظن و گمال و خیال، بی تقوایی، هواپرستی و پیروی از خواهش های نفسانی، دنیازدگی و رفاه طلبی، پیروی از شیطان، قدرت طلبی و ریاست، خودسانسوری و نداشتن پرسشگری، سیاست زدگی و امنیتی شدن فضای جامعه، استکبار و غرور، و مجادله غیرسازنده.
واکاوی واکنش مؤمنان دربرابر دروغ سازی دشمنان علیه بستگان رهبر مسلمانان (با تکیه بر آیات11 تا 20 سوره نور)
حوزه های تخصصی:
دشمنان نظام اسلامی همواره با روش های متفاوتی در پی تضعیف و تخریب مسلمانان و نظام اسلامی و مسئولان آن هستند؛ یکی از اقدامات آنان، دروغ سازی و نشر حداکثری آن است؛ آیات 11 تا 20 سوره نور، که مؤمنان را در بیش از 20 جمله مورد خطاب قرار داده است، بیانگر افک (دروغ سازی) دشمنانِ نظام اسلامی است؛ بررسی این موضوع برای جلوگیری از پیروزی دشمنان و تقویت نظام اسلامی مهم است و پژوهش های کاربردی و توسعه ای در این زمینه ضروری است؛ زیرا دشمن به شدت با شایعه پراکنی و جنگ روانی در حال فشار به جامعه اسلامی و تغییر باورهاست و مؤمنان باید روش های برخورد و واکنش درست را فراگرفته و اجرایی کنند؛ این نوشته، آیات یادشده را ازمنظر تفاسیر، بررسی و به چیستی و چندگونگی و چرایی و چگونگی واکنش سازگارانه و ناسازگارانه پرداخته است. این پژوهش با روش نقلی وحیانی (آیات و روایات)، داده های کتابخانه ای و نرم افزاری را به شکل تحلیلی توصیفی پردازش کرده است. بررسی برخی پیشینه ها نشان می دهد تاکنون پژوهش درباره واکاوی واکنش مؤمنان از آیات افک صورت نگرفته است و پژوهشگران، بیشتر به بررسی شأن نزول این آیات پرداخته اند؛ ازاین رو نوشتار حاضر با این دیدگاه نو، واکنش مؤمنان را به چنین مسئله ای بررسی کرده است. برخی از نتایج چنین است: واکنش سازگارانه با دروغ و دروغ سازان نتیجه ضعف ایمان و بی بصیرتی است و سبب تضعیف جایگاه رهبری خواهد شد و بی تفاوتی در این مسئله عذاب عظیم و دردناکی در پی دارد، اما واکنش ناسازگارانه دربرابر دروغ سازان نتیجه ایمان و دین داری است و سبب خوش گمانی به مؤمنان و بدگمانی به دشمنان و مانع وقوع منکرات خواهد شد.
راهکارهای کنشی مراقبت معنوی از منظر آیات و روایات
حوزه های تخصصی:
انسان ها موجوداتی هستند که همچون سایر موجودات دیگر با اراده الهی پا به عرصه هستی می گذارند و در مسیر زندگی، ناگزیر با رخدادهای متفاوتی روبرو می شوند. بدون تردید مشکلات و سختی ها زمینه ساز رنج و مشقت است؛ گاهی افرادی که به ناملایمات برخورد می کنند ناخودآگاه آرامش خود را از دست می دهند و به انواع مختلف بحران های روحی مبتلا می شوند اما به کمک راهکارهای خردمندانه، می توان این افراد را یاری کرد تا به تعادل روحی برسند. مراقبت معنوی مجموعه ای است از علوم معارف الهی، برخی مباحث اخلاقی و روان شناسی که می تواند افراد آسیب دیده را در برابر مصائب و رنج ها یاری نماید. مراقب معنوی شخصی است که با برداشتن گام های نیت، تصمیم و آماده سازی خود و با روحیه همدلی و کسب مهارت های لازم، نقش مهمی را در تحقق اهداف مراقبت معنوی ایفا می نماید. مراقب معنوی براساس آموزه های دین، زمینه را فراهم می کند تا مراقبت شونده بتواند به سلامت معنوی دست یابد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و درصدد آن است تا با ارائه راهکارهای کنشی، مراقب معنوی را یاری کند تا با ایجاد نشاط نسبی و تبیین توصیه های قرآن و احادیث، انگیزه های جدیدی در افراد آسیب دیده برای تسلیم نشدن در شرایط سخت بیافریند.
مؤلفه های تربیت اجتماعیِ معنویت محور از منظر نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
تربیت از مباحث مهم و زیربنایی جوامع گوناگون است که یکی از ابعاد آن، تربیت اجتماعی است؛ و غایت آموزه های نهج البلاغه، تربیت انسان بر اساس مؤلفه های معنویت محور است. حاصل تربیت تحت این تعالیم، امنیت عمومی افراد جامعه و رضایت خداوند متعال را در پی دارد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های تربیت اجتماعی معنویت محور از منظر نهج البلاغه می پردازد. مهم ترین این مؤلفه ها رعایت حقوق متقابل و پرهیز از خودمحوری، وفای به عهد، عفو و گذشت، خوش رویی و نرم خویی، رعایت احترام بزرگ ترها و مهربانی با کوچک ترها، دفع بدی به نیکی، تغییر رفتار متناسب با اقتضائات مخاطب، تعدیل خوش گمانی و بدگمانی، شکرگزاری در مقابل دیگران، صداقت و حق گویی و پرهیز از دروغ، مشارکت در غم و شادی هم نوعان، اعتماد نداشتن به دیگران قبل از شناخت، توجه به آزادی و پرهیز از بردگی انسان ها، درخواست نکردن از نااهلان، دوری از عُجب و تکبر، پرهیز از مجادله و دشمنی، کنترل خشم و غضب، دوری از تملق و چاپلوسی، دوری از حسادت، پرهیز از لجاجت، دوری از سخن چینی، پرهیز از عیب جویی، و... است. نتایج تحقیق حاکی از این است که در سایه تحقق تربیتِ «معنویت محور»، ناهنجاری های اجتماعی به شدت کاهش می یابد، همیاری اجتماعی به حدّ اعلای خود می رسد و رفتارهای اجتماعی بر اساس حق و حق گرایی تنظیم می شود، به گونه ای که رضایت عمومی را در پی دارد و موجب تبلور ارزش های انسانی در جامعه و مقدمه سازی جهت ایجاد مدینه فاضله می شود.
مواجهه قرآن با سنن اجتماعی جاهلی با تاکید بر اندیشه های علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
سنت اجتماعی همان طریقهٔ معمول و رایج است که عادتاً بین مردم جاری است. این سنت ها غالباً تداوم دارند و تکرارپذیرند و بیانگر قوانین حاکم بر پدیده ها و زن دگی اجتماعی و روابط میان افراد و گروه ها هستند. این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف استخراج سبک قرآن در تغییر دادن سنت های اجتماعیِ ناسازگار با آموزه های قرآن و با تمرکز بر آرای علامه طباطبایی نگاشته شده است. قرآن با ارائه روش هایی مثل ایجاد انگیزه براساس دو عامل انتخاب و آگاهی، پذیرش عمومی را مبنای تغییر در جامعه قرار داده است و با تغییر نگرش ها، خطوط فکری و تمایلات علمی و عملی، انسان را مطابق با ارزش های الهی جامعه پذیر کرده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به موضوع سبک قرآن در تغییر آداب و سنت های جاهلی پرداخته است. یافته های این مقاله بیانگر آن است که روش قرآن کریم برای تغییر آداب و سنت های اجتماعی از بین بردن عقاید نادرست در جامعه، تغییر زیرساخت های فکری مردم براساس آموزه توحید و یکتاپرستی، معاد، واقع نگری و اعتدال، رفع تبعیض و بسط عدالت اجتماعی و بسط مکارم اخلاق است. نتیجه روش قرآن، اصلاح بینش و تحول بنیادین جامعه صدر اسلام بود و نشان می دهد که این نوع تغییر، در همه جوامع امکان پیاده سازی دارد.