۱.
عالم خیال منفصل، پیوندگاه دو کیهان مادی و غیرِمادی است؛ به دیگر تعبیر، این عالم، جهانی است برزخی که رویدادها و عناصر آن مابین دو دنیای مادی و عقلی قرار می گیرند. هانری کربن با تلفیق پدیدارشناسی هوسرل (و دیگر فیلسوفان این نحله) با نگره های بزرگان شرقی، به خصوص با اندیشه های شیخ اشراق، به کشف این عالم دست می یابد و در ادامه، از منظر این جهان میانین و بهره گیری از متر و معیار مختص آن، به بررسی متون می پردازد. از جمله متونی که می توان با معیارهای عالم خیال منفصل به بررسی آن پرداخت، قصّه های صمد بهرنگی است؛ نویسنده ای که عمدتاً مشتهر به افکار مارکسیستی است و از شاخص ترین چهره های ادبیات کودک و نوجوان به حساب می آید. این مطالعه که به روش تحقیق مبتنی بر پدیدارشناسی کربن نوشته شده است، می کوشد تا به بررسی اجزای عالم خیال منفصل در دو قصّه «تلخون» و «آه» بپردازد. بر اساس یافته های این مطالعه، برخی از مؤلفه های عالم خیال منفصل که در این دو داستان دیده می شوند، عبارت اند از: انفسی بودن زمان، عدم تبعیت از جغرافیای مادی، پیروی نکردن از مختصات ماده، شیوه خیالی (مثالی) در ادراک و آگاهی، تجسّم و تجسّد معانی و بروز فعل ذی شعور از غیرِذی شعور. همچنین بررسی قصّه های بهرنگی از منظر عالم خیال منفصل نشان می دهد که بسیاری از قصّه های او بیرون از حوزه اندیشه های مارکسیستی قرار خواهند گرفت.
۲.
اگزیستانسیالیسم جریانی فکری فلسفی است که انسان را مرکز هستی می داند و در آن، انسان با تمام ابعاد وجودی و ذهنی خود، با مسائل مختلف، به ویژه مسائل هستی شناسانه مواجهه می شود. آلبر کامو و صادق هدایت از جمله نویسندگانی بودند که مؤلفه های مکتب اگزیستانسیالیسم در برخی از داستان های شان مشاهده می شود. نوشتار حاضر با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی بن مایه ها و ویژگی های فلسفه ی وجودی در رمان بیگانه ی آلبر کامو و داستان سگ ولگرد صادق هدایت می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بیشتر مؤلفه-های مکتب اگزیستانسیالیسم در دو اثر مزبور وجود دارد، با این توضیح که برخی مؤلفه ها مانند «تنهایی» و «نوستالژی» در داستان سگ ولگرد نمود بیشتری دارند، برخی مؤلفه ها مانند «معناباختگی و پوچی» و «بدبینی و شکّاکیّت» در بیگانه قوی ترند و پاره ای مؤلفه ها مثل «امیدواری و ناامیدی»، «جبر و اختیار» و «مرگ اندیشی و خودکشی» در هر دو اثر پایاپای است.
۳.
یکی از زمینه های تحول شعر معاصر ایران، الهام از متون خارجی است که در برخی موارد این تأثیرپذیری از آثار سینمایی صورت گرفته است. در این فرایند، الهام گیرندگان اغلب با ایجاد تغییرات متناسب با فرهنگ مقصد، به بومی سازی پرداخته اند. در فرایند الهام گیری اخوان ثالث در شعر «آن گاه پس از تندر» از فیلم فلسفی «مُهر هفتم» برگمان، اثر خارجی در هنگام ورود به سپهر نشانه ایِ خودی، از جنبه های مختلف تغییراتی در جهت ذوق و سلیقه بومی داشته است. تبیین راهکارهای بومی سازی در حرکت از متن مبدأ به متن مقصد بر اساس نظریه یوری لوتمان، اساس مقاله حاضر است که نشان می دهد وی بیشتر تلاش می کند با مقاومت و مدیریت مماشات، در یک رابطه قبضی و محدود کردن فضای عملکردی، فضای سنتی را بیشتر نگاه دارد و در ساختار سنت باقی بماند. بدین منظور از بومی سازی زبانی به شکل باستان گرایی (آرکائیسم) زبانی، کاربرد کلمات و تعبیرات رایج عامیانه و کاربرد اجتماعی زبان استفاده کرده و با بومی سازی تصویری، تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی در جهت استعلای متن خارجی و نزدیک کردن آن با فرهنگ مقصد، حرکت کرده است؛ اما در مواردی اندک با استفاده مستقیم از عناصر غیرخودی در رابطه ای بسطی، تصور فرهنگ را از خودش در هم می ریزد و به نوآوری می پردازد.
۴.
مقاله حاضر ضمن مروری بر نظریات گایاتری چاکراوارتی اسپیوک در حوزه «فرودست پژوهی»، به بررسی آثار اخیر وی در رشته ادبیات تطبیقی خواهد پرداخت. اسپیوک که همواره علیه ساختار و گفتمان نخبه گرای علوم انسانی در جوامع غربی و در حاِل ِ توسعه موضع گرفته، معتقد است مطالعات تطبیقی ادبیات جهان که امروزه عمدتاً همگام با منطق جهانی سازی در عصر سرمایه داری انجام می پذیرد، نیازمند یک تحول روش شناختی ورایِ تاریخ اروپا محور رشته، روی آوردن به زبان آموزی از فرهنگ جوامع فرودست از جمله پناه جویان، کارگران مهاجر و دیگر قربانیان تاریخ امپریالیسم و سرمایه داری جهانی می باشد. در پژوهش پیش رو، با مطالعه گزیده آثار اسپیوک ؛ یعنی «آیا فرودست می تواند سخن بگوید؟» (1985)، مرگ یک رشته (2003) و «بازاندیشی بر تطبیق گرایی» (2009)، به این پرسش، پاسخ خواهیم داد: آیا سنت های ادبی پسااستعماری (نظیر ادبیات فارسی) فرصتی برای ابراز وجود در عرصه جهانی، درون چهارچوب رشته ادبیات تطبیقی، خواهند داشت؟ جواب اسپیوک «آری» است؛ اما به شرط رشد آگاهی منتقد نسبت به نابرابری های حاکم در نظام جهانی ادبیات و ساختارزدایی از مطالعات ادبی به سوی رشته ای که او آن را «ادبیات تطبیقی نوین» می نامد؛ طرحی نو از رشته که عیارش «زبان آموزی ژرف» و پرداختن به فرهنگ و ادبیات مردمان «فرودست» است.
۵.
ترجمه رمزگان سومی است که بر اثر مواجهه رمزگان مبدأ و مقصد (خود و دیگری) شکل می گیرد. رمزگان سوم دربردارنده هر دو رمزگان مبدأ و مقصد است، ولی مستقل از هر آن هاست و استانداردهای خاصی دارد. این رمزگان نمودهای گوناگونی دارد و ممکن است از هنجارهای کاربردی زبان مقصد و یا نظام قواعد آن دور شود. هدف از این مقاله مفهومی، تعیین و تبیین عوامل مؤثر در شکل گیری رمزگان سوم و سپس پذیرش آن در متون ترجمه شده در جامعه مقصد است. نتایج پژوهش نشان می دهد در نمود این رمزگان در ترجمه و پذیرش آن در جامعه مقصد، طیف گسترده ای از عوامل زبان شناختی، پیرازبانی، فردی، روان شناختی، سیاسی و جامعه شناختی تأثیرگذارند. این عوامل در هشت دسته کلی قرار می گیرند که عبارت اند از شأن زبان مقصد در مقایسه با زبان مبدأ، جایگاه ترجمه و مترجم در جامعه مقصد، نقش مترجم، نقش خواننده، نقش ویراستار، نقش پیرامتن و فرامتن، هدف ترجمه و سیاست های نشر.
۶.
هدف این جستار مطالعه اقتباس سینمایی نمایشنامه مکبث از منظر بینِ رشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. مطالعه اقتباس های سینمایی از آثار ادبی، شاخه ای در پژوهش های ادبیات تطبیقی است که در آن پژوهشگر تغییرات حاصل از تبدیل متن نوشتاری به متن دیداری را تحلیل می کند. اقتباس در خلأ صورت نمی پذیرد و از گفتمان های غالب زمان و مکان تولید تأثیر می پذیرد. در این پژوهش گفتمان های غالب اقتباس سینمایی قرن بیست و یکم مکبث در اقتباسی با عنوان اسکاتلند، پی ای به کارگردانی بیلی موریست (2001) تحلیل شده است. بررسی و تحلیل دقیق گفتمان ها در این اقتباس نشان می دهد که چگونه اقتباس های سینمایی آثار ادبی از بافت اجتماعی و فرهنگی خود تأثیر می پذیرند. به سخن دیگر، موریست نمایشنامه قرن شانزدهم شکسپیر را در بطن گفتمان های دوران نوین، یعنی هزاره سوم میلادی، باز آفرینی و اثر نوینی را خلق کرده است. در این تحقیق از نظریه اقتباس لیندا هاچن و الگوی گفتگوی متن آمیختگی رابرت استم به عنوان چهارچوب نظری و روش تحقیق بهره برده ام. این مطالعه نشان داده که چگونه در دنیای امروز، قدرت طلبی، ثروت اندوزی، تبعیض اجتماعی و بی عدالتی به شکل های مختلف هم چنان ادامه یافته است و چگونه صاحبان قدرت و ثروت با استفاده از شیوه های نوین و پیچیده تر، به استثمار فرودستان جامعه پرداخته اند. به سخن دیگر، موریست با اقتباس خلاقانه خود از نمایشنامه قرن شانزدهم شکسپیر برای بیان چالش ها و معضلات جهان معاصر استفاده و اثر جدیدی خلق کرده است.
۷.
مسئله چیستی «واقعیت» و چگونگی بازنمایی آن در آثار هنری و ادبی از دیرباز یکی از مهم ترین دغدغه های هنرآفرینان و نظریه پردازان بوده است. اوج آن اواسط سده نوزدهم بود که به دنبال تحولات علمی و اجتماعی، از جمله اختراع دوربین عکاسی، نقاشان و نویسندگان اروپایی با صراحت و جدیت بیشتری به این موضوع پرداختند که حاصل آن شکل گیری جنبش «رئالیسم» (واقع نمایی) با هدف ثبت دقیق و عینی نگرانه واقعیت خارجی، به ویژه واقعیت های جامعه و وضع طبقه های پایین، بود. فیلم مرد عوضی ساخته آلفرد هیچکاک (1957) فیلمی داستانی بر اساس روی دادی واقعی و شامل بسیاری از مضمون های رئالیسم است. ادعای خود کارگردان این بوده که فیلم او «مستند» و بازنماینده حقیقت است، بدون هیچ دخلی و تصرفی. پس از شرح تطبیقی و موجز مفهوم های «واقعیت» و «واقعیت نمایی» در فلسفه و سینما، پژوهش حاضر این فیلم را بر اساس نظریه آندره بازَن درباره سینمای رئالیستی تحلیل می کند تا نشان دهد که، به رغم ادعای فیلم ساز و وجود برخی ویژگی های واقع نمایانه، آیا در نهایت می توان این فیلم را اثری رئالیستی در شمار آورد یا نه. تحلیل این فیلم نشان می دهد که مرد عوضی نه فقط عاری از جنبه های ذهن محور نیست، بلکه طبق گزارش های موجود چندان هم به ماجرای واقعی وفادار نبوده است و با تعریف بازن از رئالیسم مطابقت نمی کند. پژوهش حاضر، به این ترتیب، به این بحث می رسد که، با فرض وجود مستقل واقعیت عینیِ بیرونی، آیا اصولاً بازنمایی وفادارانه و بی طرفانه آن در رسانه های هنری، از جمله سینما و ادبیات، ممکن است یا خیر.
۸.
این پژوهش در پی یافتن تغییراتی است که انیمیشن سیمپسون ها به مثابه رسانه ای متفاوت با ادبیات، در نمایشنامه هملت، اثر شکسپیر ایجاد می کند. در یکی از قسمت های سیمپسون ها، مجموعه تلویزیونی که از محبوبیت جهانی برخوردار است، اقتباسی کوتاه از هملت ارائه می شود. در این مقاله این مجموعه را بررسی می کنیم تا دریابیم این رسانه چگونه از هملت برای هجو زندگی آمریکایی بهره می گیرد. این پژوهش گذار ادبیات نخبه پسند به فرهنگ عامه پسند را بررسی می کند و سرشتی بینارشته ای دارد چون ارتباط ادبیات و رسانه را می کاود. ابتدا سنت های ژانریِ سریال سیمپسون ها و پیشینه شخصیت هایش شرح داده خواهد شد و سپس پرسش هایی که لیندا هاچن در اقتباس پژوهی طرح می کند مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این پژوهش نشان می دهد که اقتباس هملت در انیمیشن سیمپسون ها، از یک سو فرهنگ نخبه گرا و ادبیات "فاخر" را ریشخند می کند و از سوی دیگر کلیشه ی خانواده ی هسته ای امریکایی را با طنزی اغراق آمیز هجو می نماید. فرهنگ پژوهان در ایلات متحده سیمپسون ها را از منظر ایدئولوژیک نقد کرده اند اما در ایران، انیمیشن ها کمتر مورد مطالعه نقادانه قرار گرفته اند. این مقاله نشان می دهد که سیمپسون ها چگونه با اقتباس دولایه نسبت به فرهنگ فاخر واکنش نشان داده اند.
۹.
در جریان نهضت ادبی عربی و آغاز تعاملات جهان عرب با اروپا در اوایل قرن نوزدهم میلادی به مرور ادبیات تطبیقی به کشورهای عربی راه یافت. از آن زمان تاکنون، ادبیات تطبیقی در جهان عرب با فراز و نشیب هایی مواجه بوده و مراحل مختلفی را طی کرده و تلاش های زیادی به ویژه در دانشگاه های کشورهای عربی، به عنوان بستر تحول ادبیات تطبیقی، صورت گرفته است. اینکه از ابتدا ادبیات تطبیقی در جهان عرب و از جمله در دانشگاه ها چه مراحلی را پشت سر نهاده و چه تحولاتی را به خود دیده، موضوعی است که نیازمند مطالعه و بررسی است و این نوشتار عهده دار آن است. به این منظور سیر تحول و مراحل شکل گیری و تطور ادبیات تطبیقی در جهان عرب با تمرکز بر دانشگاه ها و تألیفات شخصیت های دانشگاهی تا پایان قرن بیستم با روش تحلیلی و تاریخی و با مراجعه به منابع و مستندات موجود در این زمینه بررسی شده است. نتیجهٔ این بررسی آن که ادبیات تطبیقی در جهان عرب با وجود اینکه تا پایان قرن بیستم مرحلهٔ تأسیس و ترویج و رشد را طی کرده و شاهد تغییرات چشمگیری بوده، ولی در قیاس با دنیای غرب مرحلهٔ جنینی را طی کرده و تحقیقات محققان جهان عرب با مشکلات و آسیب های زیادی رو به رو ست. در نتیجه، به طور کلی و حتی در مقایسه با سایر علوم ادبی نیز از جایگاهی که باید بر خوردار نیست.
۱۰.
نظریه پسااستعماری و ادبیات تطبیقی، هردو فرامرزی و فرافرهنگی اند و با «دیگری» ارتباطی ناگسستنی دارند. ادوارد سعید، هومی بابا و گایاتری اسپیواک نظریه پردازان مطالعات پسااستعماری در درجه نخست، تطبیق گرانی بنام بوده و هستند. رمان موسم الهجره إلی الشمال اثر الطیب صالح، برترین رمان عربی قرن بیستم و یکی از مهم ترین رمان های جهان است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مفاهیم نظریه پسااستعماری، به بررسی تصویر استعمارگر و استعمارشده در این رمان می پردازد. «تقابل شرق با غرب» از نگاه ادوارد سعید، «دورگه بودگی و فضای سوم» هومی بابا، و «فرودستان» اسپیواک از مهم ترین مباحث نظری این پژوهش است. رمان موسم الهجره الى الشمال تجربه کشمکش میان شرق و غرب را بازتکرار می کند که در واقع انعکاسی از کشمکش بین راوی و خود او با جامعه سودانِ پس از استعمار است. مصطفی سعید، راوی و شخصیت اصلی رمان ، با وجود «دورگه بودگی»، هرگز نتوانست به «فضای سوم» از نگاه هومی بابا نزدیک شود. حَسنه همسر قهرمان رمان و کشاورزان و کارگران جامعه روستایی سودان نیز از جمله استعمارشدگانی هستند که صدایشان شنیده نمی شود.
۱۱.
این مقاله خاستگاه شرقی ادبیات جهان را از منظر گوته تبیین می کند. گوته در 1813 از طریق ترجمه هامرپورگشتال با دیوان حافظ آشنا می شود و به تأسی از حافظ، دیوان غربی شرقی خود را می سراید؛ اما تقریباً یک دهه پس از سرایش دیوان، در گفت وگویی که با اکرمان دارد، برای اولین بار اصطلاح «ادبیات جهان» را به کار می گیرد؛ چون معتقد است ادبیات ملی معنای خود را از دست داده و عصر ادبیات جهانی فرا رسیده است. با این حال، به نظر می رسد گوته در ابداع این اصطلاح برکنار از فرهنگ و ادبیات شرقی و به ویژه دیوان حافظ نبوده است. در واقع، بحث این است که دیوان غربی شرقی گوته اثری است که از طریق مواجهه گوته با ترجمه آثار شرقی و به ویژه و از همه مهم تر، غزلیات حافظ پدید آمده است. از منظر گوته، ادبیات جهان، نه مجموعه ادبیات های ملی و نه شاهکارهای جهان است؛ بلکه فرایندی پویاست از تعامل میان ملت های جهان، با هدف از میان برداشتن دیوارهای تعصبات ملی که هم زیستی مصالحت آمیز را دچار آسیب کرده است. این مقاله به جایگاه ادبیات جهان از طریق خوانش گوته از گفت وگو با حافظ اشاره می کند.
۱۲.
امروزه در رویکردی جهانی، نظام های آموزشی و دانشگاهی، به سیستم توسعه علوم چندوجهی، پیچیده و میان رشته ای روی آورده اند. دانشگاه های ایران نیز از این قاعده برکنار نیستند؛ به طوری که بهره مندی از دیدگاه مسئله محوری و چندبُعدی در آموزش و پژوهش دانشگاهی، امروزه در دستور کار آن ها قرار گرفته و پیوند میان آموزش و صنعت از اهمیت زیادی برخوردار شده است؛ اما سؤال این است که آیا گفتمان میان رشته ای به واقع در دانشگاه ها، شکل گرفته است؟ موانع و چالش های شکل گیری و توسعه میان رشته ای ها در نظام دانشگاهی چیست؟ در این راستا با استفاده از روش کیفی (تکنیک تحلیل مضمون)، پرسش های نیمه ساخت مند و مصاحبه با خبرگان و بازیگران عرصه دانشگاهی، محققان و اساتید دانشگاهی، سپس کدگذاری چندمرحله ای متون 30 مصاحبه نیمه ساخت مند، 26 مقاله و 11 سخنرانی برآمده از کنفرانس ملی میان رشته ای ها، و تحلیل مضمونی آن ها، در نهایت 120 مفهوم، 104 مقوله فرعی، 8 مقوله اصلی و یک مفهوم هسته ای استخراج و مشخص شد که هنوز گفتمان میان رشته ای در دانشگاه شکل نگرفته است. همچنین درمجموع، 11 دسته موانع میان رشته شدن نظام دانشگاهی استخراج شد که به موانع آموزشی و حرفه ای، موانع روان شناختی، موانع تعامل میان بخشی، موانع ساختاری، موانع اداری، موانع مالی، موانع اجتماعی فرهنگی و موانع مدیریتی، غلبه رشته های کلاسیک، موانع ناشی از بازیگران دانشگاهی و نبود بستر قانونی مناسب اشاره دارند. برای حل و رفع این موانع، 6 راهبرد و توصیه سیاستی مرتبط با هریک ارائه شد.
۱۳.
ویتمن ایرانی: فراتر از پذیرش ادبی ویتمن ایرانی: فراتر از پذیرش ادبی که به پذیرش والت ویتمن، شاعر نامدار آمریکایی، در یک دوره تقریباً صد ساله در ایران معاصر می پردازد دارای نُه فصل، مقدمه، مؤخره و ضمیمه است. کتابِ حاضر تحقیقی بینارشته ای است: از سویی ادبیات تطبیقی (پذیرش ادبی، تأثیرپژوهی و تصویرشناسی) و نقد ادبی (تاریخ گرایی نو)، و از سوی دیگر مطالعات ترجمه (ترجمه و ایدئولوژی و فرامتن). ویتمَن ایرانی کتابی است روشمند، اصیل و نوآورانه که یکسره بر منابع دست اول و مستند و تحلیل عالمانه، حرفه ای و خلاقانه آن ها استوار است. آراء، استدلال ها و نتیجه گیری های نویسنده نیز منطقی و علمی است. او تقریباً تمام منابع در این زمینه را دیده، از صافی نقد و تحلیل گذرانده و به دور از فضل فروشی «به اندازه» آورده است. مهم تر از این ها، خوانش های نوآورانه ای است که نویسنده در جای جای کتاب عرضه و نیز رابطه ای منطقی و مستدلی است که میان مطالب مختلف برقرار می کند. اگر از پاره ای تکرارهای نالازم بگذریم ویتمَن ایرانی کتابی است به غایت خوش ساخت که خواندنش سخت لذت بخش است. مطالعه کتاب حاضر برای علاقه مندان به ادبیات معاصر فارسی، ادبیات آمریکا، ادبیات تطبیقی، و مطالعات ترجمه سودمند و مغتنم، و مرجعی الهام بخش است برای کسانی که می خواهند در این زمینه کار کنند. ادبیات تطبیقی، و مطالعات ترجمه، تحقیقی بینارشته ای، والت ویتمن، پذیرش ادبی
۱۴.
کتاب دور دنیا با هشتاد کتاب آخرین کتاب دیوید دمراش، رئیس و استاد گروه ادبیات تطبیقی دانشگاه هاروارد، است. دمراش نظریه پرداز ادبیات جهان است. او این نظریه را در چند کتاب شامل ادبیات جهان چیست؟ (2003)، چگونه ادبیات جهان را بخوانیم؟ (2009)، تدریس ادبیات جهان (2009)، مبانی نظری ادبیات جهان (2014)، و مقایسه ادبیات ها: مطالعات ادبی در عصر جهانی (2020) به صورت نظری و عملی شرح داده است. در تمام این آثار دمراش هدف روشنی را پی گرفته است: تبیین نظریه ادبیات جهان از ابعاد مختلف از گذشته تا حال و آموزش عملی روش تحقیق در این شاخه جدید از ادبیات تطبیقی. با نگاهی کلی به آثارش می توانیم دستاوردهای بنیادین دمراش را در دو محور اصلی خلاصه کنیم: اول، ادبیات جهان شکل نوینی از ادبیات تطبیقی است که به معنای واقعی کلمه از مرزهای ملی و زبانی و فرهنگی گذشته و کلیّت ادبیات جهان را دربرمی گیرد؛ دوم، برای رهایی از سلطه اروپامحوری و نظام نئولیبرالیستی باید از ترجمه مدد بجوییم. کتاب دور دنیا با هشتاد کتاب با همین نیّت نوشته شده است.